ایرادات منطقی برهان صدیقین ملاصدرا در اثبات وجود خدا

۱۸ تير ۱۳۹۶

من تمام برهان های اثبات وجود خدا را بررسی کردم و هیچکدام از آنها را به لحاظ منطقی معتبر نیافتم. –برتراند راسل (دقیقه ۹:۰۰ اینجا یا اینجا)

آنچه ما نیاز داریم اراده برای ایمان داشتن نیست؛ اراده ای برای جستجو کردن است که کاملا در جهت خلاف آن است. –برتراند راسل

سه سال پیش که مطلبی را درباره ایرادات منطقی برهان صدیقین ابن سینا نوشتم، دوستی خواست که مطلبی هم درباره ی ایرادات منطقی برهان صدیقین ملاصدرا بنویسم و قرار شد این مطلب را در اولین فرصت تهیه کنم. اتفاقی که در پی افتاد اینکه سایت مکررا مورد حمله اینترنتی قرار گرفت و بعدا هم تقریبا این وعده فراموش شد. مع هذا این پست با تاخیر را درباره ایرادات منطقی برهان اثبات وجود خدا توسط ملاصدرا می نویسم.

ملاصدرا
برهان ملاصدرا هم همچون برهان های دکارت و ابن سینا از جمله برهانهای هستی شناسانه (Ontological arguments) است که از ذات و موجودیت خدا سعی در اثبات او دارند. از این جهت از این برهان با عنوان برهان الصدیقین (بهترین و برترین برهان) یاد می شود چون برای اثبات وجود خدا به غیر متوسل نمی شوند.
ملاصدرا چنین ادعا می کند:
۱) موجودیت/وجود داشتن هست
۲) وجود داشتن کمالی است که هیچ کمالی برتر از آن وجود ندارد
۳) خداوند کمال است و کمال است در موجودیت (وجود داشتن)
۴) این حقیقت مجرد (یکتا) است؛ (مفهوم چندگانه از این وجود داشتن وجود ندارد)
۵) این حقیقت یکتا در بازه ی کمال دارای مرتبه ای است
۶) این کمال وجود داشتن دارای حدودی است؛ بالاترین مرتبه وجود داشتن برترین موجودیت است
۷) بنابر این خدا وجود دارد
اثبات وجود خدا از طریق فرض کردن آن
این برهان را می توانید با برهان آنسلم یا برهان دکارت مقایسه کنید:
آنسام کانتربری:
وجود خدا موجودی تعریف شده که “چیزی از آن برتر قابل تصور نیست.” انسام می پرسد: “کدام برتر است؟ آنچه فقط در فهم (خیال) آمده یا آنچه حقیقتا وجود دارد؟” پاسخ قطعا آن چیزی است که در عالم واقع وجود دارد. از آنجایی که خدا، با توجه به تعریفش، موجودی است که از آن برتر وجود ندارد؛ بنابر این باید حتما وجود داشته باشد. خدا نمی تواند وجود نداشته باشد حتی در خیال.
دکارت:
خداوند موجودی است که حایز همه ی کمالات است؛ وجود داشتن کمال است؛ نتیجتا خدا وجود دارد.
درباره ایرادات دو برهان بالا در مطلب مجزایی توضیح دادم و اینکه نتیجه استدلال پیشتر بخشی از مفروض است.
ایراد اثبات کمال انتزاعی برای موجود واقعی
بجز ایراد نخست باید اضافه کرد که مفهوم موجویت صرفا بصورت انتزاعی تعریف شده و این کمال ربطی به جهان حقیقی ندارد. اگر فرض کنیم که خداوند کمال است و کمال هم می دانیم که مربوط به جهان واقعی نیست آن وقت می توانیم استدلال کنیم:
۱) خداوند کمال/ حایز کمال است
۲) کمال مفهوم/مفاهیم انتزاعی است از آنچه در جهان حقیقی وجود دارد
۳) موجودات کامل وجود ندارند (یادمان باشد که ملاصدرا نسخه دو گانه از حقیقت را قبلا مردود دانسته!)
۴) نتیجتا خدا وجود ندارد
یا اینطور:
۱) خداوند حایز کمال است (مفروض تمام براهین بالا)
۲) اگر خدا جهان را خلق کرده جهان باید از جهت موجودیت خدا کامل باشد (مقایسه کنید با برهان شر از اپیکوروس/دیوید هیوم)
۳) جهان کامل/حایز کمال نیست
۴) نتیجتا خدا وجود ندارد