نظام ایران در پی کسب مشروعیت

۲۸ تير ۱۳۹۶

 
مصطفی فحص
نظام ایران با بن بستی کم سابقه از زمان تاسیس تا کنون روبرو شده است تا جایی که پرسش هایی درباره میزان مشروعیت و تداوم رژیم حاکم مطرح می شود. چرا که دکترین عقیدتی رژیم ایران دیگر جایگاهی در بین بخش وسیعی از جامعه ایران ندارد. بروز دو دستگی عمودی بین بدنه حاکمیت و مردم ایران موجب شده تا رژیم حاکم به اقلیتی تبدیل شود که با زور بر اکثریت حکم می راند.
دستگاه های حکومتی که در چندین مورد موفق به خاموش کردن صدای معترضان و مهار جنبش های اعتراضی شده بود از گزینه هایی بهره می گرفتند که بر اقدامات حاکمیت سرپوش شرعی و عقیدتی می گذاشتند. بدین ترتیب، حاکمیت با اعتراض های روز افزون در جامعه مقابله می کرد. حالا، این اعتراض ها تنها به مردم محدود نمی شود بلکه به آن دسته از جریان های سیاسی رسیده که طرح ایجاد حکومت را دنبال می کنند. اینها روز به روز به مرحله تقابل با نهاد ولایت فقیه نزدیک تر می شوند. در چنین شرایطی، برخی جناح های رادیکال حاکمیت ممکن است رویکرد به اصطلاح کودتاگونه در پیش بگیرند و با اتخاذ سیاست هایی، قانون اساسی و عرف و منطق و عقلانیت را کنار بگذارند.  آنها به دنبال حمایت نظام انقلابی و اعطای مشروعیت فرابشری به آن تا حد تقدس گرایی هستند.
بازگشت به گفتمان فقهی در مسیر تقدس بخشیدن به نظام یا تقدس بخشیدن به مشروعیت نظام ضروری به نظر می رسد. این گفتمان از سوی کسانی دنبال می شود که به جایگاه ولی فقیه تقدس می بخشند و  بر عصمت او تاکید می کنند. آیت الله مصباح یزدی یکی از روحانیون تندرو در ایران در راس این افراد قرار دارد. او می گوید حاکمیت در نظام اسلامی مشروعیت خود را از خداوند می گیرد نه از مردم. او طرح تشکیل حکومت یا نظام جمهوری را رد می کند و خواستار برپایی “نظام اسلامی” است. مصباح یزدی و عده ای از فقهای قم با استناد به نظریه های متافیزیکی معتقدند ولی فقیه نائب امام مهدی (امام دوازدهم شیعیان) است. می تواند اظهارات آیت الله خلیل مبشر کاشانی یکی از مراجع تقلید حوزه علمیه قم را در این قالب تفسیر نمود. او گفته “بخشی از ولایت تکوینی امامان از طریق امام مهدی منتظر به ولی فقیه منتقل شده است.(ولایت تکوینی در نظر برخی مراجع تقلید شیعیان سرپرستی موجودات جهان است که منحصر به ذات خداوند است اما به امامان معصوم هم اسناد داده می شود.) کاشانی در گفت و گو با خبرگزاری “تسنیم” وابسته به ارگان سپاه پاسداران گفت “ائمه از ولایت تکوینی خود شمه ای به امام داده اند و لذا “اگر ایشان اراده کند باران ببارد می بارد”!!.
در همین رابطه، علی سعیدی نماینده رهبری در سپاه گفت “ولایت خامنه ای ولایت الهیه است.” همه این اظهارات بیانگر این است که حاکمیت برای مشروعیت زایی از ابزارهای جدیدی بهره می گیرد و از دیدگاه مردم نسبت به حکومت و نظام صرفنظر کرده است. تشدید این گرایشات عقیدتی در میان اصولگرایان بعد از آن صورت می گیرد که نامزد جناح محافظه کار آقای ابراهیم رئیسی شکست سختی از روحانی اعتدال گرا آقای حسن روحانی خورد. رئیسی با این ناکامی از کسب حمایت مردمی در راستای فراهم کردن زمینه برای جانشینی خامنه ای بازماند. حالا، این تحولات علی سعیدی را بر آن داشته که یادآور شود “مردم نقشی برای تعیین ولی فقیه ندارند. این مساله با مبانی دین اسلام ناسازگار است.  مردم مجرای تحقق نظام اسلامی هستند و نقشی در مشروعیت دهی به ولی فقیه ندارند.”
روند انتقال قدرت در ایران از نظر تاریخی بعد از درگذشت آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی در سال ۱۹۸۹ نیازمند توسل به استدلال های ماوراءالطبیعه یا تقدس گرایی به خاطر تثبیت مشروعیت یا صلاحیت جانشین رهبر نبوده است. در مورد سابق، مجلس خبرگان رهبری تنها به نقل قول مرحوم شیخ هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق ایران از آیت الله خمینی درباره صلاحیت علی خامنه ای برای تصدی این پست اکتفا کرد. البته، بی گمان، شیخ رفسنجانی و آقای خامنه ای در آن زمان از مقبولیت و مشروعیت انقلابی و مردمی گسترده ای برخوردار بودند و بدین ترتیب، موفق شدند تا بعد از درگذشت خمینی اوضاع داخلی ایران را سر و سامان دهند. اما، بعد از درگذشت رفسنجانی دیگر چنین چیزی وجود ندارد.
نکته دیگر اینکه جریان محافظه کاران قادر به تجدد و به روز کردن گفتمانش نیست.  حالا، انقلابی که هنوز چهل ساله نشده وارد دوره پیری زود رس شده. این انقلاب عیب ها و نقص های اساسی و بنیادینی دارد که اصلاح آنها دشوار به نظر می رسد. نظام ایران در کارآمد کردن خود به شدت ناکام بوده و نتوانسته ساز و کارهای نوینی برای تداوم در قدرت تولید کند. رژیم حاکم در این دچار شیزوفرنی شده و اسیر توهمات ایجاد امپراتوری گسترده تا دریای مدیترانه مانده است. این درحالیست که برخی شواهد در داخل کشور گویای بروز نشانه هایی مبنی بر انفجار سیاسی و اجتماعی در آینده نه چندان دور است. زمان وقوع این انفجار به عوامل داخلی گوناگونی دارد. مهم ترین عامل، مرگ غیرمترقبه رهبر است که منجر به اوج گیری اختلافات درون جناحی محافظه کاران یا تشدید بحران معیشتی مردم می شود. در گیر و دار چنین اختلافات و کشمکش هایی، سپاه پاسداران هم به جلوگیری از رشد اقتصادی می شود که شاید بستر ساز درگیری بین نظامیان و مردم شود. اینجا، می توان به ایرانیان گفت “از اتحاد جماهیر شوروی درس بگیرید.”
The post نظام ایران در پی کسب مشروعیت appeared first on الشرق الاوسط فارسی، پنجره ای بسوی جهان ایرانی و دنیای عرب.