کلمه – گروه دفاع مقدس: کجایند مردان خدایی، کجایند که ببینند شهر آزاد شد. چهار نفر بودند، نقشه داشتند برای آزادی شهر. دو ارتشی و دو سپاهی دست در دست یکدیگر، همقسم تا خرمشهر شهر خون را آزاد کنند. فلاحی، کلاهدوز، نامجو و جهان آرا، نگران بودند که دشمن پا فراتر گذارد.
جهان آرا گفته بود “بچه ها اگر شهر سقوط کرد آن را دوباره فتح میکنیم؛ مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند.” و آن چهار نفر و تمام آن مردان خدایی بر سر ایمان ماندند. آن چهار نفر رفتند اما یاران بر سرعهد ماندند و شهر را پس گرفتند، خرمشهر پارهی تن ایران آزاد شد در غیاب آنان.
سی و چهار سال از پرواز آخر گذشت، پروازی که چهار فرمانده جنگ را پیش امام میبرد تا گزارش دهند ازدلاوری شیرمردان جنوب، که بگویند نمیگذاریم ذرهای از خاک در دست دشمن باقی بماند.
خرمشهر آزاد شد، “ممد نبود تا ببیند شهر آزاد گشته”؛ نخست وزیر امام جای تمام ممدها رفت تا بگوید بر سر ایمان خود ایستادهایم، ایمانمان سقوط نکرد، هم شهر را پس گرفتیم، هم ایمانمان سقوط نکرد.
در پرواز آخر مردانی از تبار آرش بودند، جان در کمان گذاشتند بر سر مرزهای ایران. در پرواز آخر مردانی از تبار حسین بودند، ایستادند بر سر ایمان و آزاده رفتند.
سی و چهار سال گذشت از سالروز شهادت چهار فرمانده، شهر آزاد شد و روزگار سپری شد؛ شهر را داریم اما ایمانمان را؟ نمی دانم چرا شهر را گرفتیم و سالهای بعد ایمانمان را مفت فروختیم؟ نماندند و نماندیم بر سر پیمانمان با جهانآرا. ایمانمان و ایمانشان سقوط کرد اثبات مدعا نیم نگاهی به خرمشهر است. از آن تبار اهورایی کم ماندهاند.
امروز سالگرد شهادت فرماندهان هشت سال دفاع مقدس است. مهر ماه ۱۳۶۰ پرواز هرکولس سی-۱۳۰ نیروی هوایی ارتش ایران به همراه جمعی از فرماندهان ارتش و سپاه، تیمسار سرلشکر فلاحی، سرهنگ نامجو، سرداران کلاهدوز و جهان آرا سقوط کرد.
سی و چهار سال از پرواز مردان خدایی گذشت
۸ مهر ۱۳۹۶