از امشب زینب پیام آور کربلا می‌شود

۹ مهر ۱۳۹۶

 ریحانه طباطبایی
آخرین علمدار برخاک افتاد، دیگر تیری نمانده است؛ حسین پسر فاطمه تا آخرین نفس جنگید، نه برای جنگیدن، نه برای قدرت، نه برای حکومت، او جنگید تا آزاده زیستن الگویی شود برای تمام آنانی که می‌خواهند ایستاده بمیرند.
آخرین علمدار بر خاک افتاد، اما علم بر زمین نیافتاد، اینک زینب است که پرچمدار خاندان شده است. او صدای برادر شده، او پیام آور خون شهدای کربلا شده، او می‌داند که از امروز این صدای اوست که در گوش تاریخ طنین انداز می‌شود که اوست که از امروز پیام آور عاشورا می‌شود.
اگر زینب نبود، اگر صدای رسای او خطاب به کوفیان و شامیان نبود، اگر او شهر به شهر با زنجیر برپای و دست از آنچه بر پسر فاطمه در کربلا رفت نمی‌گفت، امروز شاید داستان کشته‌های دشت کربلا همان بود که یزید تعریف کرد، همان که کوفیان و شامیان باور کردند همان‌ها که یک روز می پرسیدند مگر علی نماز هم می‌خواند.
از امشب این رسالت زینب است که آغاز می‌شود، او داغدیده، خیره به سر برادر، با قلبی مالامال از درد و رنج باید با رساترین صدای ممکن ظلم را فریاد بزند تا این صدا در میان جشن و هلهله‌ی یزیدیان گم نشود و خطاب یزید بگوید: “و بزودی آن کس که کار حکومت تو را فراهم ساخت و تو را بر گردن مسلمانان سوار نمود، بداند که پاداش ستمکاران بد است و در یابد که مقام کدام یک از شما بدتر و یاور او ضعیف تر است. و اگر مصایب روزگار مرا بر آن داشت که با تو مخاطبه و تکلم کنم ولی بدان قدر تو را کم می کنم و سرزنش تو را عظیم و توبیخ تو را بسیار می شمارم، این جزع و بی تابی که می بینی نه از ترس قدرت و هیبت توست، لکن چشمها گریان و سینه ها سوزان است.”
و از آن روز واقعه، رسالت شیعه حسین، چون زینب عمل کردن شد. که در مقابل ظلم سکوت نکند، که رسالت خویش را آگاه نگه داشتن مردم بداند، که صدایش صدای مظلومان باشد و چه سخت است زینب بودن و زینب وار رفتار کردن که حتی از حسینی بودن هم سخت تر است. سکوت نکردن در مقابل ظلم، اسیر نشدن به وقت سینه سوز ترین غم عالم، آگاه کردن مردم جاهل و صدای مظلوم شدن.
حسین به دشت کربلا رفت تا آزاده بماند، او و تمام مردان خاندان تا آخرین قطره خون جنگیدند تا مردمانی در تاریخ یاد بگیرند آزاده زندگی کردن را اما اگر زینب نبود این پیام جهانی نمیشد.
منبع: امتداد