نشانه‌شناسی «لعنت» سردار وحید

۲۸ آبان ۱۳۹۶

مرتضی کاظمیان:
وحید حقانیان از مسؤولان ارشد بیت رهبری در انتقادی کم‌سابقه و بی‌پروا از اظهارنظر اسحاق جهانگیری درباره «مسکن مهر»، گفته است: «خدا لعنت کند معاون اول رئیس جمهور؛ اولین تخم‌لق سیاسی را گذاشت.»
او همچنین از «شلوغ‌کاری» و «سیاسی‌بازی» و انتقاد «بی‌خودی» جهانگیری از مسکن مهر انتقاد کره است.
وحید، مستظهر به حمایت رهبر جمهوری اسلامی و متکی بر نصب توسط وی، به خود اجازه می‌دهد که با شدیدترین کلام، نفر دوم قوه مجریه را مورد «لعن» قرار دهد؛ مواجهه‌ای بسیار فراتر از انتقاد صریح و تند.
با اطمینان می‌توان گفت «لعنت»ی که وحید نثار جهانگیری می‌کند متکی است بر «داده»ای که او از نظر شخص اول نظام در این موضوع دارد.
وحید از موضع رهبر جمهوری اسلامی درباره سخنان معاون اول رئیس‌جمهور باخبر است، و مستظهر به آن، در برابر دوربین‌ها، جهانگیری را هدف لعن و تهدید خویش قرار می‌دهد.
حقانیان نمادی از اقتدار نظامی ـ امنیتی‌های متصل به رهبری نظام، و شاهدی مهم از افزایش خودکامگی و اقتدار غیرپاسخگو در کانون مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی است.
نفس این‌که یک مقام بیت رهبری به خود اجازه می‌دهد معاون رئیس‌جمهور منتخب بیش از ۲۳ میلیون شهروند را مورد انتقاد و تهدید کم‌سابقه و لعنت قرار دهد، بسیارمهم است.
کسی که خود را به هیچ‌کس جز شخص اول نظام پاسخگو نمی‌داند، و متکی بر همین جایگاه، با اعتماد به نفس، ارزیابی و داوری می‌کند و لعن.
در تاریخ جمهوری اسلامی به دشواری می‌توان مشابه چنین ادبیات بی‌پروایی را در انتقاد یک کارگزار نظام از یکی از مسؤولان ارشد کشور، شاهد آورد. حمله‌ای بسیارتند که نشانه‌ی جدید و دیگری است از تفاوت دیدگاه‌ها در بیت رهبری و قوه مجریه.
«لعنت»ی که وحید نثار جهانگیری می‌کند، نه فقط از جایگاه نیروهای موثر در بلوک قدرت پرده‌برداری مجدد می‌کند، و نه تنها قوه مجریه را هدف هجمه‌ای جدید قرار می‌دهد، بلکه بار دیگر از کیفیت تعامل و توازن نیروهای سیاسی موثر در بلوک قدرت رونمایی می‌کند.
اظهارنظر مهم وحید از یک‌سو هشداری جدید برای دولت اعتدال‌گرا و نیروهای اجتماعی حامی آن است، و از سویی دیگر مصائب و پیچیدگی‌های دموکراتیزاسیون را در ایران امروز محسوس می‌کند.
باید منتظر واکنش جهانگیری و فراتر، دولت روحانی بود؛ آیا آنان به نقد دولت احمدی‌نژاد ـ به‌ویژه پروژه‌ی بسیار هزینه‌بر مسکن مهر برای اقتصاد و جامعه ایران ـ خواهند پرداخت؟
افزون بر این، واکنش افکار عمومی در جامعه مدنی ایران ـ به‌خصوص در روزنامه‌های اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرای حامی دولت ـ به سخنان وحید مهم است؛ اگر به‌دلیل سرکوب و سانسور و تهدید، امکان انتقاد از رهبر جمهوری اسلامی در رسانه‌های داخل کشور وجود ندارد، آیا ارزیابی حقانیان از مسکن مهر و نیز ادبیات وی نیز از نقد مصون می‌ماند؟
اگر ادبیات وحید و داوری وی درباره مسکن مهر مورد نقد قرار نگیرد، آیا او و دیگر بازوهای اقتدارگرایی برای حمله به دولت و پیشبرد پروژه‌های خود و نیز افزایش اقتدار غیردموکراتیک در ساختار سیاسی قدرت، تهییج نخواهند شد و انگیزه‌ای مشدد نخواهند یافت؟