مراسم روز دانشجو با شروع به کار دولت یازدهم احیاء شد اما با چه کیفیتی؟

۱۸ آذر ۱۳۹۶

کلمه – گروه خبر: دانشجویان دانشگاه نوشیروانى بابل کمپینى را آغاز کرد‌ه‌اند به نام “پیامى براى دانشجو”. این کمپین در تلاش است تا پیام‌های بدون سانسور فعالین سیاسى را که امکان حضور در دانشگاه‌ها ندارند را به دانشگاه مخابره کند.
تا کنون پیام‌های رضا علیجانی، فرخ نگه دار و تقی رحمانی در این کمپین منتشر شده است. این پیام‌ها به صورت تصویری، صوتی و نوشتاری منتشر می‌شوند.
در بخشی از پیام دانشجویان دانشگاه بابل با اشاره به کارشکنی‌های صورت گرفته در خصوص کیفیت برگزاری مراسم روز دانشجو آمده است: “برخى از مدیران عافیت‌طلب دولت، با همراهی نهادهای غیردولتی با کارشکنی علیه فعالین دانشجویی، اعمال محدودیت‌های بسیار نظیر محدود کردن لیست سخنرانان با بهانه‌های بنی‌اسرائیلی سعی در تبدیل مراسم روز دانشجو، به مراسمی کلیشه‌ای، دولتی، کنترل‌شده همراه با تکرار مکررات ملال آور دارند گویی صرفا برای رفع تکلیف، اجازه! برگزاری این مراسم را می‌دهند که البته دانشجویان هم سعی در مقابله با چنین دست‌درازی‌هایی به روز خود را دارند.”
متن این پیام به نقل از صفحه مجازی این دانشجویان به شرح زیر است:
رئیس جمهور محترم چندی پیش اعلام کردند مراسم ۱۶ آذر پیش از دولت یازدهم تقریبا تعطیل بود و با شروع به کار این دولت زنده شد. این حرف تقریبا صحیح است. ولى تنها بخشی از حقیقت را می‌گوید نه همه آن را. بله شرایط امنیتی تحمیل شد به دانشجویان از سوى دولت به اصطلاح مهرورز به گونه‌ای نبود که مراسم روز دانشجو برگزار شود و اساسا هر حرکت مستقل دانشجویی با مشت آهنین مواجه می‌شد. مراسم روز دانشجو با شروع به کار دولت یازدهم احیاء شد اما با چه کیفیتی؟
با آغاز به کار دولت روحانی، برخى از مدیران عافیت‌طلب دولت، با همراهی نهادهای غیردولتی با کارشکنی علیه فعالین دانشجویی، اعمال محدودیت‌های بسیار نظیر محدود کردن لیست سخنرانان با بهانه‌های بنی‌اسرائیلی سعی در تبدیل مراسم روز دانشجو، به مراسمی کلیشه‌ای، دولتی، کنترل‌شده همراه با تکرار مکررات ملال آور دارند گویی صرفا برای رفع تکلیف، اجازه! برگزاری این مراسم را می‌دهند که البته دانشجویان هم سعی در مقابله با چنین دست‌درازی‌هایی به روش خود را دارند.
در دانشگاه آزاد اوضاع اسف‌بارتر است و افرادی که پس از درگذشت آیت‌الله هاشمی این دانشگاه را اشغال کرده‌اند سعی دارند مراسم روز دانشجو را به کلی از محتوا خالی کرده و این روز که ماهیتی استبدادستیز و مستقل دارد را در خدمت استبداد درآورند.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل با ارج نهادن به تلاش‌های خستگی‌ناپذیر فعالان دانشجویی و سیاسی که سعی در هر چه گرم‌تر و مستقل‌تر نگاه داشتن مراسم‌های روز دانشجو را دارند، آغاز به کار کمپین پیامی برای دانشجو را اعلام می‌دارد. در این کمپین از فعالان سیاسی و دانشجویی به خصوص کسانی‌که به ناحق فرصت حضور و سخنرانی در دانشگاه‌ها از آنها گرفته شده است، درخواست داریم فارغ از عافیت‌طلبی‌ها و سانسورهای دولتی با انتشار پیام‌های صوتی یا تصویری خود به مناسبت ۱۶آذر روز دانشجو، سد سانسور را بشکنند و صدایی نو به دانشگاه مخابره کنند.
رضا علیجانی: جنبش دانشجویی وجدان بیدار جامعه بوده و هست
رضا علیجانی فعال ملی مذهبی با پیوستن به کمپین پیامی برای دانشجو پیام خود به مناسبت روز_دانشجو را به صورت فایل صوتی منتشر کردند.
خلاصه‌ای نوشتارى از پیام صوتى وی به شرح زیر است:
مبارزات و نقش جنبش دانشجویی ملی و چپ ایران در ملی شدن صنعت نفت، مبارزات چریکی بعد از کودتا، پس از انقلاب و به ویژه پس از دوران فترت انقلاب فرهنگی، اصلاحات، اعتراضات سال ۸۸ و حرکت های متاخر سال های ۹۲ و ۹۶ و نقطه چینی از حوادث تلخ و شیرین فراوانی که جنبش دانشجویی پشت سر گذاشت، نشان از آن دارد که جنبش دانشجویی وجدان بیدار جامعه بوده و هست.
پرسشگری، نقد، اعتراض و حتی گاهی صف شکنی و باز کردن راه، نوعی پویایی درونی و رادیکالیسم خصایص تقریبا ثابت جنبش دانشجویی بوده و از سوی دیگر چند ارزش پای‌ای مانند میل به آزادی، عدالت طلبی و استقلال خواهی در یک پروسه طولانی در جنبش دانشجویی پذیرفته شده است.
دانشگاه به تدریج به تجارب مهمی رسید. دریافت آرمان خواهی کافی نیست و باید واقع بین هم بود و آموخت که باید تناسب قوای سیاسی را نیز در نظر گرفت. چه در جامعه و چه در دانشگاه باید تکثر را پذیرفت، تریبون‌هایی که به نیروهایی خارج از قدرت مانند ملی مذهبی‌ها، چپ‌ها، کانون نویسندگان، لائیک‌ها و … داده شد در بستر دانشگاه بود. جنبش دانشجویی به تدریج بند نافش را از دولت و قدرت برید و در نهایت به آنجا رسید که نباید به امکانات دولتی و احزاب سیاسی وابسته باشد. آموخت که نگاه ملی داشته باشد، شاید در مقطعی و پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق جنبش دانشجویی دچار لغزش هایی شد ولی به سرعت خود را پیدا کرد و دریافت که نگاه ما باید ملی و به درون باشد. پس از سال ۸۴ و قهر آرمان خواهانه با انتخابات، به اهمیت حرکت تدریجی پی برد و در نهایت دریافت که داشتن متحدی در قدرت برای گذار به دموکراسی مهم و باعث تسهیل مسیر است.
برخی نگرانی‌ها در مورد دانشگاه به ساختار آن بر می‌گردند: عدم استقلال و سهمیه سیاست و از سوی دیگر سهمیه پول و نقش آن در ورود به این محیط و در یک کلام برجستگی زر و زور و تزویر در دانشگاه ها، عدم اجرای وعده های دولت های مختلف، سیل مهاجرت نخبگان به خارج از کشور و …
اما برخی نگرانی مربوط به فعالیت‌های دانشجویی و در بستر دانشگاه وجود دارند: غلبه محاسبه گری به آرمان خواهی، تاکید افراطی بر فردیت که امکان حرکت دانشگاه ها به سمت محافظه کاری را موجب می شود، تاکید بیش از حد به آزادی به خصوص آزادی سبک زندگی، قطع شدن پیوند دانشگاه با اقشار مختلف جامعه و به حاشیه رفتن گفتمان عدالت خواهانه.
تجمعی که اخیرا از دانشجویانی با گرایشات چپ مشاهده کردم باعث خوشحالیم شد، چرا که دانشجویان به یاد آوردند که کارگران،بیکاران، معلمان، زنان، آسیب دیدگان جامعه و … نیز هستند و عدالت نیز به موازات آزادی مطرح است. از سوی دیگر باعث نگرانیم بود که وجه غالب برنامه آنها عدالت و صلح بود و آزادی بسیار در حاشیه بود. این موضوع از این نظر باعث نگرانی است که آیا می خواهیم دوباره تجربه های تلخی که در ایران و جهان پشت سر گذاشتیم را تکرار کنیم؟ آیا نیاموختیم که حتی برای عدالت نیز نیاز به آزادی داریم؟
تقی رحمانی: ما به دانشجویی نیازمندیم که در قدم اول نگاهی زیستی و صنفی داشته باشد
تقی رحمانی، فعال ملی مذهبی و یکی از پرسابقه‌ترین زندانیان سیاسی ایران، با پیوستن به کمپین پیامی برای دانشجو پیام خود به مناسبت روز دانشجو را به صورت فایل صوتی منتشر کرد.
خلاصه‌ای نوشتارى از پیام صوتى او به شرح زیر است:
فعالیت‌های دانشجویی در ایران را به اختصار می‌توان با سه تیپ دانشجویی معرفی کرد: «دانشجوی نخبه» به عنوان طلایه‌دار پیشرفت که اولین نسل از دانشجویان به فرنگ رفته و یا آنهایی که در ایران به دانشگاه‌ها وارد شدند را شامل می‌شود. در دهه بیست «دانشجوی آرمانخواه» در مسیر تحقق آزادی و عدالت پیشتاز و طلایه‌دار امید برای آزادی و پیشرفت بودند. این تیپ دانشجویان نقش مهمی در دوران نهضت ملی تا انقلاب و همچنین اعتراض بر آنچه که بر دانشگاه، آزادی و دموکراسی در کشور رفت، داشتند.
با گذشت زمان و تحول جامعه، به گمانم جامعه شهری‌تر شده ایران در شرایطی بینابینی قرار گرفته و در این شرایط، ضمن اینکه دانشگاه همچنان خود را طلایه‌دار پیشرفت، آزادی و عدالت‌خواهی می‌داند، اما شکل دیگری از طلایه‌داری نیز در آن به وجود آمده است. تحولی که در جامعه به وجود آمده اقشار شهری را وارد دانشگاه کرده که به مثابه یک برنامه زندگی وارد دانشگاه می‌شوند و قصد ادامه این شکل را دارند. من به این تیپ دانشجویی عنوان «دانشجوی بروکرات» می‌دهم، یعنی کسانی که در دانشگاه متخصص و کارشناس شده و با این توانایی‌ها جذب جامعه می‌شوند.
اما آیا این دانشجوی متخصص وظیفه اجتماعی، سیاسی و انسانی ندارد؟ به گمانم اگر درک مدنیت در کنار این بروکراسی قرار بگیرد، دانشگاه می‌تواند پاسخگوی نیاز زمانه خود باشد. ما به دانشجویی نیازمندیم که در قدم اول نگاهی زیستی و صنفی داشته باشد و بداند برای پیگیری خواسته‌های صنفی‌اش، چه در دانشگاه و چه در بیرون از دانشگاه و به عنوان یک کارشناس، نیاز به یک تشکل صنفی قوی و آزاد دارد و در این شرایط است که سیاست نیز برای این دانشجو یا کارشناس از منظر صنفی دارای اهمیت می‌شود. با اهمیت یافتن سیاست در نظر دانشجوی بروکرات او تبدیل به یک دانشجوی بروکرات-مدنی می‌شود؛ یعنی با دید مدنیت و زندگی جمعی در بیرون از دانشگاه، می‌آموزد که هم به آزادی‌های مدنی و هم به سیاست به عنوان امری انسانی توجه داشته باشد.
در این شرایط است که شما می‌توانید نوید دوره‌ای را دهید که در کنار این ذهنیت دانشجو که باید به دنبال شغل و آینده‌اش برود (و این خواست و تلاش درست نیز هست) دانشجو می‌داند که اگر نگاه مدنی نداشته باشد نمی‌تواند رسالت دانشجویی خود را به خوبی ایفا کند.