تاریخ دو بار تکرار می شود: بار اول بصورت صفویه؛ بار دوم بصورت پاسدار محسن رضایی

۱۵ دى ۱۳۹۶

مرحوم کارل مارکس نقل قول معروفی دارد که احتمالا شنیده باشید:

Hegel remarks somewhere that all great, world-historical facts and personages occur, as it were, twice. He has forgotten to add: the first time as tragedy, the second as farce.ترجمه: هگل می گفت همه وقایع و بازیگران بزرگ تاریخی دو بار تکرار می شوند؛ ولی یادش رفت اضافه کند بار اول بصورت تراژدی و بار دوم بصورت مضحکه!

با آن وبسایت وزین فارس نیور اشتباه گرفته نشود!اواخر دوره رنسانس اروپا و شروع عصر روشنگری مصادف بود با سلطنت صفویه در ایران. پیش از این دوره ما از اروپا چیزی کم نداشتیم، پس از این دوران اروپایی ها  پیوسته تا دوران کنونی رشد کرده اند و ما پیوسته پسرفت کردیم تا به وضع کنونی رسیدیم. این دوران مصادف بود با ظهور فلاسفه و اندیشمندان بزرگ اروپایی، رشد عقلانیت و از میان بردن قدرت کلیسا در غرب که به شکل گیری نهادهای مدرن بجای نهادهای مذهبی و سنتی انجامید؛ و دقیقا خلاف همه اینها در خاورمیانه و شرق اتفاق افتاد.هر چه اروپایی ها بیشتر پیشرفت کردند، خاورمیانه ای بطور اعم و ایرانی ها بطور اخص، بیشتر متقاعد شدند که علت این عقب افتادگی به اندازه کافی اسلامی نبودن و اجرا نکردن دستورات خداوند و شرعیات است و همان تتمه عقلانیت باقی مانده از فلاسفه اسلامی قرون گذشته را هم کنار گذاشتند و یکسره تن به قصه های ملایان دادند.از دوران صفویه این ملاگری و شیخی گری رشد فزاینده یافت؛ در دوره قاجار حتی پررنگ تر شد تا اینکه ایرانیان به این هم بسنده نکردند و اساسا کشور را یکپارچه در بهمن ۵۷ در اختیار کلیسا یا همان مسجد گذاشتند. چهل سال هم ملایان با منابع عظیم نفتی بر پایه ی همان قصه ها و شرعیات حکومت کردند تا امروز کشور ایران یکی از عقب افتاده ترین ممالک جهان باشد.امروز در خبرها خواندم که یک دانشمند معظم اسلامی به نام پاسدار محسن رضایی علت این عقب افتادگی کشور را کشف کرده: ما هنوز به اندازه کافی اسلامی نشدیم!گمان نکنم از کشوری که منابع اقتصادی اش رو به اضمحلال گذاشته؛ اخلاقیاتش نابود شده؛ و بخش اعظم جمعیت شهری و روستایی اش زیر خط فقر است، تا چهل سال آینده چیزی باقی بماند که بخواهند تاریخ را باز هم تکرار کنند.به نظرم باید این جمله مارکس را اینطور دوباره نویسی کرد: مارکس از هگل نقل می کند که همه وقایع و بازیگران بزرگ تاریخی دو بار تکرار می شوند؛ و می افزاید بار اول بصورت تراژدی و بار دوم بصورت مضحکه؛ اما یادش رفت بگوید تکرارش تا زمانی است که جایی برای خنداندن تاریخ باقی بگذارند!