پیشنهادی به سخنگوی قوه قضا پیش از اظهارنظر بین خبرنگاران؛ به جای بازدیدهای نمایشی، دیدار واقعی از زندان‌ها بکنید

۱۵ بهمن ۱۳۹۶

کلمه – گروه خبر: سخنگوی قوه قضاییه دوباره امروز هم در نشست خبری خود ادعاهای تازه‌ای را مطرح کرده است. وی با بیان آنکه زندان‌های ایران با دیگر زندان‌ها قابل مقایسه نیستند مدعی شده است: “تسهیلاتی که در زندان‌های ما وجود دارد، در دیگر زندان‌ها نیست. بسیاری از افراد از اختیار و امکاناتی نظیر تماس یا آزادی مشروط و عفو برخوردارند که در بسیاری از جاها نیست. من کمتر جایی را می‌شناسم که این میزان عفو و آزادی مشروط داشته باشد. انصاف اقتضا می‌کند ما نکات مثبت را ببینیم.”
معلوم نیست سخنگوی قوه قضاییه دقیقا درباره کدام زندان و امکانات زندان سخن می‎‌گوید، از کدام آزادی مشروط یاد می‌کند؟ کدام تسهیلات به چشمش آمده است؟ آبا تماس تلفنی که در تمام زندان‌های دنیا وجود دارد و سال‌ها از زندانیان سیاسی در ایران دریغ شد را می‌گوید؟
اینکه در بندهای عادی زندانیان تلفن دارند اتفاق عجیبی نیست، در زندا‌ن‌های کشورهای اسکاندیناوی زندانیان کامپیوتر شخصی دارند. اینکه متهمان محکوم به حبس‌های طویل المدت می‌شوند و در نیمه‌های حبس آزادی مشروط می‌گیرند، اتفاق فوق العاده‎‌ای نیست اگر متناسب با جرم‌ها، احکام صادر می‌شد و زندان‌ها آنقدر پر نمی‌شد تا زندانیان حتی در راهروهای زندان بخوابند. در بسیاری از کشورهای پیشرفته‌ی جهان احکام جایگزین برای متهمان به جای زندان استفاده می‌شود و اینجا در ام‌القرای اسلام، معاون اول دستگاه قضایی از آزادی مشروط در ایران با افتخار می‌گوید.
اما فارغ از بحث زندانیان عادی، سری هم به زندانیان سیاسی این سال‌ها می‌زنیم تا ببینیم از کدام امکانات استفاده کرده‌اند. رییس قوه قضاییه از تلفن داخل بند می‌گوید، بند ۳۵۰ طی سال‌هایی که دایر بود از امکان تلفن محروم بود و زندان رجایی شهر نیز کماکان اجازه تماس تلفنی را به زندانیان سیاس نمی‌دهد. بند زنان اوین نیز پس از اعتراضات چند ساله‌ی زندانیان این بند بالاخره صاحب تلفن شده است که هر لحظه با تهدیدی مواجه است و بالاخره مادران زندانی می‌توانند سراغی از فرزندانشان بگیرند.
سخنگوی قوه قضاییه از آزادی مشروط می‌گوید، تمامی زندانیان سیاسی این سال‌ها تا آخر حبس خود را کشیده‌اند و بارها دادستانی تهران و نهادهای امنیتی با آزادی آنان مخالفت کرد. شاید طی چند سال اخیر تعداد معدودی زندانی سیاسی آزادی مشروط گرفته باشند اما اکثر زندانیان محبوس در بند زنان، ۳۵۰، رجایی‌شهر، سمنان، کارون اهواز و جای جای این کشور تا آخرین روز حبس خود را متحمل شدند. نمونه‌ی این مساله ضیا نبوی است که هشتمین سال حبس خود را می‌گذراند و تاکنون آزادی مشروط شامل حالش نشده و حالا اعاده‌ی دادرسیش نیز در دادگاه انقلاب رد شده است.
در این میان اگر امید کوکبی سرطان کبد نگرفته بود، او نیز باید تا آخرین روز حبس خود را محتمل می‌شد.
دادستان تهران از مرخصی می‌گوید، اما زندانیان سیاسی متعددی بودند که تا آخرین روز آزادی خود به مرخصی نیامده و یا نهایتا یک یا دوبار به مرخصی آمدند. به طور مثال عماد بهاور در طول ۵ سال زندان خود فقط سه روز به مرخصی آمد، عبدالله مومنی از عید ۸۹ که به زندان بازگشت تا روزی که آزاد شد دیگر به مرخصی نیامد، سیامک قادری ۵ سال بدون یک روز مرخصی حبس خود را گذراند، مجید توکلی پس از چندسال بالاخره توانست مادرش را در آغوش کشد و مجید دری یک یا دوبار به مرخصی آمد و نرگس محمدی کماکان دور از فرزندانش بدون مرخصی در زندان بسر می‌برد.
قطعا نام‌های بسیاری را می‌شود برشمرد که از امکانات مرخصی آقای سخنگوی قوه قضاییه در این سال‌ها بی‌نصیب مانده‌ا‌ند.
آقای سخنگو از امکانات زندان‌ها می‌گوید، کاش یک نفر از میان خبرنگاران از ایشان می‌پرسید آیا تا به حال به بهداری زندان اوین رفته‌اید که از آنجا مرگ می‌بارد؟ با کمترین امکانات و محیط پزشکی که باید استریل و تمیز باشد اما یکی از کثیف‌ترین مکان‌های زندان اوین است، بی‌بهره از پزشکان متخصص و دلسوز، با کمترین امکانات دارویی. درباره امکانات بهداری زندان اوین در پایتخت این سرزمین داستان‌ها می‌شود نوشت و وای به حال بهداری‌ زندان‌های دیگر استان‌ها و شهرها که یک دهم امکانات بهداری اوین را هم قطعا ندارند.
همین بهداری و پزشکانش نتوانستند بیماری علیرضا رجایی را تشخیص دهند و همین دادستانی تحت امر جناب سخنگو و دوستانشان حاضر نشدند امکان اعزام نزد پزشک متخصص را در اختیار علیرضا رجایی بگذارند و او امروز با رنجی که از سرطان پیشرفته غدد لنفاوی متحمل شده به لکه ننگ دیگری تبدیل شده اما دریغ از شرمندگی و عذاب وجدان نزد بانیان این رنج.
در همین بهداری زندان اوین مشخص نشد چه برسر هدی صابر آمد که قلبش از حرکت باز ایستاد. همین بهداری زندان اوین چه بیماری‌هایی را تشخیص نداد، چه بیماری‌هایی را تشدید نکرد و چه قربانیانی برجای گذاشت.
آقای سخنگو از کدام امکانات سخن می‌گوید که اگر بند زنان و بند ۳۵۰ و بند رجایی شهر امکاناتی داشتند و دارند از پول خود زندانیان و با اصرار و ابرامشان تهیه شده است هرچند که امکانات ۳۵۰ و رجایی شهر را گرفتند و دیگر پس ندادند.
ای کاش محسنی اژه‌ای پیش از چنین ادعاهایی که مرغ پخته را نیز به خنده وا می‌دارد جستجویی در اخبار می‌کرد و حداقل یک بار به جای بازدیدهای نمایشی، سر زده به زندان‌ها می‌رفت تا ببیند در زمستان گازوییل نیست و هنوز امکانات اداری زندان‌ها آنقدر بدوی هست که تاریخ آزادی یک زندانی به کرات اشتباه می‌شود. معلوم نیست در تخیلات دستگاه قضایی کدام امکانات به زندانی‌ها داده شده است.