روزهایی از تقویم که هیچگاه تمام نمی‌شود؛ مثل ۲۵ بهمن، مثل روزهای خرداد ۸۸

۲۵ بهمن ۱۳۹۶

کلمه – گروه خبر: هفت سال از ۲۵ بهمن ۸۹ گذشت، هفت سال از حصر، از آن روزی که رهبران جنبش سبز از مردم خواستند تا در حمایت از انقلاب‌های عربی به خیابان بیایند، گذشت.
مردم دعوت رهبران جنبش سبز را لبیک گفتند و آرام به خیابان آمدند، می‌خواستند از خوهران و برادرانشان در دیگر کشورها حمایت کنند، به دیکتاتوری در هر کجای دنیا نه بگویند، آزادی را فریاد زنند، اما چون همیشه حضور آرامشان را تاب نیاوردند و باز ایران سوگوار شد. صانع ژالع و محمد مختاری دو جوانی بودند که دیگر به خانه باز نگشتند و شهید ۲۵ بهمن نام گرفتند.
مردم به خیابان آمدند اما سه همراه سبزشان نتوانستند در کنار آنان باشند، ماموران امنیتی به خانه‌ میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی رفتند و از آن روز بر در خانه‌ی رهبران جنبش سبز قفلی زده شد و ۲۵ بهمن آغاز گر حصر شد تا مردم را از همراهان سبزشان جدا سازند، غافل از آنکه هیچ قفل و پنجره آهنینی نمی‌تواند آنها را از یکدیگر جدا سازد، کمااینکه طی تمام این هفت سال آنان کنار هم بودند، نامشان بارها فریاد شد، شعار “رفع حصر” ترجیع بند تمام برنامه‌هایی شد که مردم در آن حضور داشتند.
امروز نیز در فضای مجازی همراهان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد خاطرات آن روز را بازگو کردند و یاد شهدای ۲۵ بهمن را گرامی داشتند:
تاج زاده:حصر غیرقانونی و غیرعادلانه است. تداوم آن نیز توجیه سیاسی و اخلاقی ندارد. هیچ کس تردیدی ندارد که تصمیم‌گیری در این مورد انحصارا در اختیار شخص رهبر است. انتظار می رود پیش از آنکه دیر شود، رهبر به این اقدام غیرقانونی پایان دهد.
آذر منصوری: بعد از هفت سال حصر غیر قانونی این سه تن، او که مخالفان خود را مخالفان نظام و خس و خاشاک و فتنه گر می‌نامید و عامل حصر محصورین و حبس مخالفین بود، امروز برای فرار از پاسخگویی داعیه دار دفاع از حقوق معترضین شده است. تا دیر نشده پایان دهید این حصر خانمانسوز را.
الهه خسروی: سرچشمه شر! درست همین امروز بالای پله‌ها بایست و فکر کن که ما همه فراموش کردیم امروز ۲۵ بهمنه، که فراموش کردیم چه کردی با این مملکت. در سایه حصر، حالا تو صدای ملت شدی؟
سحرانه: ۲۵بهمن هم مثل خرداد۸۸ هرگز تمام نمی‌شود. روزهایی از تقویم هست که هیچگاه برای آدم‌ها تمام نمی‌شود. آنان که رفتند دیگر برنمی‌گردند.
ناهید مولوی: امروز سالگرد یکی از غریب‌ترین شهدای جنبش سبز است. کسی که روی شانه نامحرمان تشییع شد. صانع ژاله متولد ۱۳۶۳ در پاوه و‌دانشجوی هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران که در راهپیمایی ۲۵ بهمن سال ۸۹ به ضرب گلوله کشته شد.
ریحانه طباطبایی: همین ساعت ها بود، هوا تاریک بود، روی طبل انگاری می‌کوبیدند و فریاد میزدند آزادی آزادی…همین ساعتها بود که خبر آمد صانع ژاله و محمد مختاری دیگر نفس ندارند. خبرها نفس گیر بود، میگفتند عده‌ای به در خانه میرحسین و رهنورد و کروبی رفته اند، واژه حصر پیچید در گوش شهر
پیمان احمدی: کینه و حسادت و قدرت مثل سم میمونه… کینه حمایت قاطع (آیت الله) خمینی از میرحسین حسادت اقتدارگرایان به محبوبیت کم نظیرمحصورین قدرت ناشی از عدم اجرای بی تنازل قانون اساسی
ژیلا بنی یعقوب: از آخرین تظاهرات جنبش سبز ماهها گذشته بود و دیدن آن همه جمعیت در روز ۲۵بهمن ذوق زده مان کرد، مردمی که به دعوت میرحسین و کروبی باردیگر به میدان آمده بودند. شب خبر حصر رسید و شادی آن تجمع بزرگ مردمی را با غم درآمیخت.
شیوا نظر آهاری: و ناگهان عصر تلخ۲۵ بهمن از راه رسید حصر صانع ژاله محمد مختاری
آخرین ادویل: اکبر امینی رو خاطرتون هست؟ کسی که روز ۲۵ بهمن ۸۹ رو با بالا رفتن از جرثقیل شروع کرد… یاد همه بچه های ۸۸ بخیر
مریم عبدی: “پیام ما روشنه، حصر باید بشکنه” و از فردای ۲۵بهمن ۸۹ این شعار هم وارد ادبیات جنبش سبز شد.
مجید آذرپی: مگه میشه ۲۵بهمن و سالگرد یک حصر ظالمانه باشه و هشتگی جز میرحسین شرمنده‌ایم زد و چیزی جز این نوشت…
امیر ابتهاج: مگه میشه از ۲۵بهمن و حصر رهبران جنبش سبز گفت و از کشته‌شدگان حوادث تلخ آن‌روز یادی نکرد؟ محمدمختاری، صانع‌ژاله و امیرحسین تهرانچی اگرچه ۷ساله پیش ما نیستند اما یادشان زنده است و نامشان در تاریخ، جاودان.
بهروز شاهرخ نیا: ۲۵۵۵ روز از حصر ناعادلانه سه همراه جنبش‌سبز گذشت ، ۲۵ بهمن ۸۹
رضا: ۲۵ بهمن ۸۹ امنیتی‌ها دستپاچه از حضور غافلگیرانه مردم و ما سرخوش و پر امید، باور نداشتیم بدعتی به نام حصر رو. حکم ظالمانه‌ای که بعد هفت سال هنوز ادامه داره. چقدر خام بودیم ما پ‌ن: مصلحی وزیر وقت اطلاعات گفته بود مردم برای خرید عید اومده بودن خیابون
حمید رضا: در سالگرد روز شومی که صانع ژاله از دنیا رفت احمدی نژاد وقیحانه دم از عدالت می زند … چجوری میشه باورش کرد …
داوود حشمتی: امروز ۲۵ بهمن ماه دقیقا هفتمین سالگرد حصر خانگی رهبران جنبش سبز است. از جوانان دبیرستانی سئوال کنید، چیزی از این جنبش می‌دانند؟ خبر دارند افرادی هفت سال بر سر عهد خود با مردم ماندند؟ تاریخ به درستی در موردشان قضاوت خواهد کرد.
سمیرا عالم پناه: ۲۵ بهمن که میشه ما یاد مهندس و فرهنگستان هنر، بانوی نقاش و مجسمه میدون مادر، شیخ و خانه ملت می‌افتیم
سید رضا حسینی: یکی از تلخ ترین روزهای زندگیم ۲۵ بهمن ۸۹ هست و خواهد بود ۸ سال گذشت از آنکه خورشید را در پشت ابرهای تیره و سیاه کینه حصر کردند همان‌هایی که به درستی این روزها را پیش بینی کردند همان‌هایی که دروغ را ممنوع کردند اما درغگوها بر مسندی نشستند که جز ویرانی باقی نگذاشتند.
کراولی: شاید شما یادتون نیاد یه زمانی رژیم جوانان این مملکت را میکشت بعد آنان را بسیجی معرفی میکرد و شهید دزدی میکرد.