حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با صدور بیانیهای به مناسبت ۲۹ اردیبهشت ماه و پیروزی حسن روحانی در انتخابات تأکید کرده است که با درک کاستیها و ناکامیها، با ارج نهادن بر داشتهها و کامیابیها و با تاکید بر اتحاد-انتقاد با دولت و استمرار حمایت انتقادی از رییسجمهور محترم تقاضا دارد با تصویرسازی دقیقتری از توان دولت و همچنین ابعاد بحرانها و انتظارات، حافظ اعتماد و امید شهروندان بماند و باز هم صدای آنانی باشد که ایران را آباد، آزاد و مستقل میخواهند.
متن کامل بیانیه به شرح زیر است :
بسم الله الرحمان الرحیم
در آستانه خردادی دیگر و در یکسالگی انتخاب دوباره رییسجمهور حسن روحانی و حماسه انتخابات ، یادآوری شرایط کشور در اردیبهشت ۹۶ فرصتی است مغتنم برای واکاوی آنچه بر ایران و ایرانیان گذشت و فرصتی است گرانسنگ برای داوری کنش سیاسی اصلاحطلبان و صدالبته کارنامه رییسجمهور منتخب. حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، بر خود لازم میداند که در مقام نهادی مدنی و پاسخگو که مشوق شهروندان به مشارکت و رای بوده از عایدات و ناکامیها بگوید، از امیدها و نگرانیها.
انتخابات 96 آنچنان که پیشبینی میشد به صفآرایی شفاف جریانهای سیاسی انجامید، به صحنه ازدحام دوگانههایی که روز به روز از تردید شهروندان میکاست و انگیزههای مشارکت را تنومندتر از پیش میکرد. انتخابات اردیبهشت، انتخاباتی به غایترقابتی بود، انتخابی متمایز که بر بستر «شبکه» جان گرفت و تقدیر ما را اینچنین رقم زد. انتخاباتی متفاوت که پیامرسانها و شبکههای اجتماعی را به خیابانها و صفهای طولانی رای پیوند داد. به دیگر سخن؛ حسن روحانی، رییسجمهوری است برآمده از شبکه، «شبکههای امید».
۱- در فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۶، ثبات کشور، تکاپو برای تامین منافع ملی، زدودن سایه جنگ، تلاش برای شفافیت بیشتر ومحافظت از حق دسترسی شهروندان به اطلاعات، مهار تورم و ... کارنامه دولت یازدهم را قابل دفاع و اصلاحطلبی را به تداوم حمایت از ریاست حسن روحانی وا میداشت. افزون بر این، هراس از بازگشت کشور به عقب، انزوای دوباره ایران، گسترش فساد و تحدید بیشتر آزادیهای مدنی شهروندان، اصلاحطلبان را به نیروی تعیینکننده رقابت گذشته بدل ساخت. اراده عیان برای یک مرحلهای کردن دوره ریاست حسن روحانی به هر قیمت، تخریب گسترده دولت و توسل به تمامی ابزارها، انتخابات اردیبهشت 96 را آنقدر دشوار و پیچیده ساخت که رویارویی سیاسی از هر زمانی روشنتر و شکافها نمودی عمیقتر یافتند. بهرهکشی از نمادها و باورهای دینی، کارزار بزرگ و شگفت تحریک شهروندان مذهبی، اصرار بر تقسیمبندی جامعه با انگیزه شوراندن فرودستان، بهرهمندی از شبکه وسیع رسانههای ضد دولتی (که عموما از بودجه عمومی ارتزاق میکردند) و همچنین تبعیت از الگوهای رفتاری مذموم رییسجمهور سابق سبب گردید سطح تنش علیه دولت مستقر به شکلی بیسابقهافزایش یابد. کوشش تمامقد اصلاحطلبان برای به میدان آوردن سرمایههای اجتماعیشان، نخبگان و کنشگرانِباورمند به عقلانیت و منافع ملی در همراهی با کارزار حسن روحانی و حضور موفق و موثرش در عرصه عمومی، نهایتا به ناکامی مخالفان و شکست انتخاباتی آنان انجامید. شکستی که آن سیل تمهیدات و لشگر پشتیبانی را ناکام گذاشت و بازگشت به شرایط پیشاانتخاباتی را برای بازندگانش به غایت دشوار ساخت آنگونه که رییسجمهورِ منتخب چندان مخاطب پیامهای تبریک قرار نگرفت. بیتردید رویکرد انتخاباتی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی و رای به دکتر حسن روحانی آنهم در آرایش روشن و شفاف اردیبهشت ۹۶ و در آن دوگانههای پرشمار و معنادار، کنشی قابل دفاع بوده و هست.
۲- در عرصه سیاست خارجی، گذشت یک سال از انتخابات اردیبهشت، نه تنها از درستی و ارزش آن انتخاب نمیکاهدبلکه اهمیت آن را دوباره به ما و فراتر از ما، به جهان یادآوری میکند. اینک و در ماجراجویی ساکنان کاخ سفید و شرکای ایالات متحده در منطقه، وجود دولتی مسؤولیتپذیر در تهران با درک درستی از منافع ملی و توانمند در چندجانبهگرایی، ضروریتر از همیشه به نظر میرسد. کافی است به یاد بیاوریم اگر رقبای حسن روحانی در اردیبهشت 96، دولتمردان و دیپلماتهای کنونی بودند، راه رییسجمهور ایالات متحده برای اعمال فشار و منزوی ساختن ایران تا چه اندازه گشودهتر و هموارتر بود. کافی است به یاد بیاوریم آنان که نخستین واکنششان به بدعهدی ایالات متحده، آتش زدن پرچم یک کشور در صحن قانونگذاری و شادی و ابتهاج است، قرار بود شرکای تصمیمسازی و حامیان و بانیان دولت باشند. آنان قرار بود چهرههایی باشند که اینک جهان از ایران ما میبیند. برجام همچنان سند صلحطلبی ایرانیان و میراثی جهانی برای عبور از بحرانهاست. برجام، تجربهای همیشه پیروز است، تجربهای که برای ایرانیان خروجمعجرهآسای از فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد را به دنبال داشت و پس از سالها ایران را از سایه سنگین انزوا رهانید. بیگمان بدون برجام، نه عبورِ ایمنِ وطن از این چند سال به سادگی ممکن بود و نه در برابر زیادهخواهی کنونی، ابزاری موثرتر از برجام برای دفاع از ایران میشود سراغ گرفت.
انتظار میرفت در کنار تجربه برجام و با تایید چندباره راهبردگفتوگو و تنشزدایی توسط شهروندان در انتخابات سالیان گذشته، امکان ابتکار عمل بیشتر برای دستگاه دیپلماسی،خاصه در منطقه، فراهم گردد اما شوربختانه اینگونه نشد و طوفان همچنان خاورمیانه را درمینوردد.
آنچه شهروندان در انتخابات گذشته به روشنی نشان دادند اشتیاق به تداوم تجربه زیستن در خارج از انزوا بود، تجربهای که قطعا ناراضیان بسیار دارد چه در واشنگتن، چه در سرزمینهای اشغالی، چه در میان رقبای منطقهای و چه حتی نزدیکتر. ایده «منطقه قوی» نشان از نگاه راهبردی تازهای است که به دنبال جایگزینی گفتگو به جای رقابتهای مخرب در غرب آسیاست. از رییسجمهور روحانی انتظار میرود برای پاسداشت خواست رای دهندگان و منافع ایرانیان، مقوم مرجعیت دستگاه دیپلماسی در سیاستگذاری منطقهای باشد تا اهتمام بر منطقه قوی به جای برتری منطقهای، راه را بر تعامل بگشاید. تعدد سخنگویان و سیاستگذاران، آن چهره واقعگرای دیپلماسی را که در شکلگیری برجام بروز یافته بود به چهرهای شعارزده، تکراریو خالی از ابتکار عمل بدل خواهد ساخت.
۳- در سپهر سیاست داخلی اما واقعیت ایران با انتظارات ناشی از انتخابات 96 همسان نیست. آن سطح ممتاز مشارکت سیاسی و همراهی با رییسجمهور و حماسهسازی در اردبیهشت ماه باید به گشایشهای بیشتر در حصر و محدودیتها، تغییرات امیدبخش در کابینه و تحول فراگیر در سطوح میانی مدیریت میانجامید. رای بیست و چهار میلیونی میتوانست و میتواند مشروعیتبخش اقدامات امیدآفرین باشد، همان «امید»ی که سرمایهی تغییر در 92 و تداوم تغییر در 96 بوده است، همان که به بقای چشماندازهای شایسته از آینده میانجامد و در نبودش، ایرانِ ما دوباره در دام بلا خواهد بود و باز نوبت میدانداری تندروها است. نگرانکنندهتر آنکه در این میان که هدف مخالفان دولت ناامید شدن مردم است، برخی در دولت با عملکرد خود با این هدف همراهی میکنند. در برابر خطراتی که منافع ایران را تهدید میکند، امید شهروندان بزرگترین سرمایه وطن، نظام و اصلاحطلبی است و در این میان هیچ مصلحتاندیشی نباید به ذبح امید بیانجامد چراکه در فقدان امید سخن از اصلاح و اعتدال، شنوندهای نخواهد داشت.عمق شکافهای بازتولیده در انتخابات گذشته موجب شد تا در کنار رشد فزاینده مطالبات، مقاومتها نیز در برابر تحقق وعدههای رییسجمهور با شدت فزونی یابد و ظرفیت قابل توجه بخش غیرمنتخب آرایش سیاسی ایران چون دولتیموازی، عیانتر از همیشه به میدان آید. بخشی از ناکارآمدیهای کنونی افزون بر ناتوانیها در پاسخ به مطالبات، محصول همان مقاومت نامحدودی است که هنوز هم به پایان انتخابات باور ندارد و مشتاق است تا شهروندان به این باور برسند که مشارکت سیاسیشان در انتخابات موثر نبوده و نیست.
در طول تاریخ جمهوری اسلامی هیچگاه دولت منتخب به اندازه امروز زیر فشار دولت پنهان نبوده است، و در همین نقطه است که گفتوگوی ملی معنا مییابد، زیرا بستری است که حاکمیت میتواند در نگاه کلی تکلیف خود را با دولت منتخب و دولت پنهان مشخص کند تا موازیکاریهای متعدد موجود پایان یابد.
امیدها به حضور وزیر زن در کابینه دوازدهم، مشارکت شایستهتر اقوام در مدیریتهای ارشد استانها، بکارگیری گستردهتر جوانان توانمند و تغییر چهره مدیریت کشورخصوصا در خارج از پایتخت، شماری از انتظارات بود کهحتی با ابراز همراهی رییسجمهور نیز به رخدادی عینی نیانجامید. اما اینک و در یکسالگی انتخاب دوباره حسن روحانی، مدیرانی که «روزه سکوت» گرفتهاند به مانعی برای کارآمدی و ایجاد رضایت شهروندان بدل شدهاند. لازمه کارآمدی و تقویت اقتدار دولت، کنارگذاشتن مدیرانی است که از شجاعت بیبهرهاند و توان مقاومت از کف دادهاند همچنانکه رییسجمهور خواستار کنارهگیری مدیرانی شد که از اخم این و آن هراس دارند. اینکه همچنان در جغرافیایی از ایران، در برابر قوهی اجرایی، سنگاندازی و آزادی شهروندان مخدوش میشود، اینکه بازپرسی از سطوح پایینی دستگاه قضا در برابر اراده آشکار دولت، از حکم قضایی برای قطع ارتباط میلیونها شهروند بهره میگیرد، نشان از تلاش برای تضعیف اقتدار دولتی است که یکسال پیش با 24 میلیون رای، پیروز انتخابات بود. حسن روحانی با ایستادگی شورانگیز و به میان آمدن تمامقد در اردیبهشت گذشته توانست رای میلیونها ایرانی را با خود همراه سازد و اینک در همافزایی بحرانها و همگامی عهدشکنان خارجی و بازندگان داخلی، بازیابی امید راهی نخواهد داشت جز همان ایستادگیها و مقاومتها. باید شهروندان را در قالبی فراتر از سخنرانیها و چیدمان کلمات، از موثر بودن انتخابشان مطمئن ساخت و این بار با نمایش موفقیتهایی هرچند کوچک (که شوربختانه در فضای ناامیدی دیده نمیشوند) آنان را از درستی مسیری که آغاز کردهاند دوباره آگاه ساخت. «پشیمانی» هر چه باشد، کنشی سیاسی نیست چه پشیمانی از انتخاب و چه پشیمانی از مشارکت. پشیمانی نه تنها به حل مساله نمیانجامد بلکه گرهی خواهد افزود به پیچیدگیهای کنونی. دولت دوازدهم، میبایست مسؤولانه به بازسازی اعتماد شهروندان چه آنان که به رییسجمهور روحانی رای دادهاند، چه آنانکه رقبایش را برگزیدهاند و چه حتی آنانکه صندوق را انتخاب نکردهاند، همت گمارد و به کارشکنیها و بحرانسازیها برای ناامید کردن جامعه و پشیمان ساختنش از مشارکت سیاسی، مجال ندهد. در این میان کم توجهی به اعتراضات و گلایههای مردمی شایستهدولت نیست. مساله امروز فراتر از دولت و اصلاحطلبان، مسالهای به نام «ایران» است، ایرانی برای همه ایرانیان.
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در وفاداری به انگیزههایی کهحماسه اردیبهشت گذشته را رقم زد به نقد و بازخواست دولت توسط شهروندان احترام تام میگذارد و امید دارد نقد دولت به کارآمدی و چیرگیاش بر بحرانها بیانجامد که ما همه در یک سنگریم.
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، فضاسازیهای نابخردانه برای زمینگیر ساختن دولت، رویابافی برای سقوط و استعفا و همچنین طرح موضوع رییسجمهور نظامی و ... را به غایت خطرناک و اکیدا خلاف منافع ملی دانسته و از مخالفان میخواهد اقبال خود را در صندوق رای جستجو کنند نه در زمین سوخته. جنگ روانی مستمری که به تعمیق بنبستها و تثبیت ناامیدی در ذهن شهروندان منتهی شود نه تنها هیچ نتیجه دلخواهی برای عاملان آن در پی نخواهد داشت، بلکه آثار شوم آن دامن همه حاکمیت و نظام را در برخواهد گرفت.
۴- دولت یازدهم با تکیه بر پاسداشت حقوق شهروندی، مقاومت قابل توجه در برابر فیلترینگ و با اهتمام بر گسترش شبکه پهنباند به دسترسی عموم شهروندان به اطلاعات و فضای مجازی یاری رساند. مقاومت در برابر فیلترینگ، دستاوردی بزرگ و از عوامل مهم اقبال شهروندان در انتخابات گذشته به رییسجمهور روحانی بود، دستاوردی که امروز در نگاه شهروندان با فیلترینگ پیامرسان تلگرام افول کرده و تضعیف شده است. متاسفانه موضعگیریهای صریح رییسجمهور در مخالفت با فیلترینگ تلگرام تغییری در واقعیت ایجاد نکرده و این به تضعیف اقتدار داخلی دولت در محافظت از دستاوردهایش انجامیده است. فیلترینگ تلگرام، اشتباهی دیگر از اشتباهات حاکمیت در این چند دهه است. این روزها فیلترینگ نه به کوچ شهروندان انجامیده و نه پیامرسانهای داخلی را به بدیلی موفق برای تلگرام بدل کرده است، تنها موجب زحمت شهروندان و احساس نامطلوب زیستن در محدودیتهای بیشتر است. حزب اتحاد ملت ایران اسلامی از رییسجمهور روحانی میخواهد تا به تلاش موثرتر برای رفع فیلترینگ و ایستادگی بر خواست شهروندان ادامه دهد و همچنان پاسدار حقوق شهروندی باشد.
۵- دولت حسن روحانی در تعمیق شفافیت و در مسیر حکمرانی خوب گامهایی موثر برداشته و این مهم همچنان میتواند امیدآفرین باشد. بودجه 97 و آگاهیبخشی به شهروندان درباره ردیفهای آن خصوصا نهادهای فرهنگی مذهبی غیرپاسخگو توانسته است حساسیت جامعه را برانگیزد و نتایج مبارکی در پی داشته باشد. افزون بر این؛ دسترسی عمومی به پرداختهای خزانه نیز موجب شده تا باور اتاق شیشهای تثبیت گردد و توان نظارت شهروندان و جامعه مدنی تقویت شود.
۶- حزب اتحاد ملت ایران اسلامی از احترام به حقوق شهروندی ایرانیان در «حق دسترسی به اطلاعات» و «حق اداره شایسته و حسن تدبیر» استقبال مینماید و ایمان دارد شفافیت بیشتر به رویارویی کارا با فساد نهادینه شده خواهد انجامید و گامی موثر در مسیر توسعه خواهد بود.
۷- ثبات اقتصادی و کنترل تورم در سایه رشد اقتصادی مطلوب توانست سالهای آرامی را برای شهروندانی رقم بزند و ایران را پیشیبینیپذیرتر از قبل نماید اما بر هم خوردن آرامش روانی بازار توسط عوامل متعدد اقتصادی و سیاسی و جنگ روانی ترامپ و عوامل او سبب شد ثبات نیز به عنوان دستاوردی دیگر دچار آسیب گردد و در ماههای گذشته بازار ارز و به تبع آن بازارهای دیگر دچار هیجان و نوسان گردد. در میان فشارهای تازه ترامپ و هراسافکنی مخالفان دولت، معیشت شهروندان و آینده اقتصادی کسب و کارها در مخاطره قرار گرفته و این بزرگترین چالش رییسجمهور دوازدهم در یکسالگی انتخاب دوبارهاش است. فراتر از تکانههای خارجی و کارشکنیهای داخلی در اقتصاد، دولت دوازدهم از تیم اقتصادی منسجم و مقتدر بهرهمند نیست و طبعا به منظور کنترل شرایط اقتصادی کشور، نیاز به تجدید نظر رییسجمهور در تیم اقتصادی دولت احساس میشود.
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی امیدوار است دولت دوزادهم در حافظت از دستاورد دیگر خویش و همچنین محافظت از شهروندان، پذیرای صدای نخبگان و بخش غیردولتی اقتصاد بوده و با ترمیم کابینه بخصوص ترمیم تیم اقتصادیخود قدمی بزرگ بردارد تا این بحران قابل انتظار با تبعات کمتر برای جامعه ایرانی سپری شود.
بیگمان یک سال پس از انتخابات، سالی شگفت در تعدد و تنوع بحران بود، سالی که همچنان با میدانداری و یکهتازی تندروها و تخریبها و کارشکنیهای آنان، محدودیتها و حصر سه دلسوز عزیز کشور، ممنوعالتصویری سیدمحمد خاتمی و حبس سرمایههای اصیل این مملکت سپری شد و شهرآشوبیرییسجمهور ایالات متحده، میراثی به نام برجام را مورد تهدید قرار داد. سالی با ناآرامیهای خیابانی و اعتراضهای اجتماعی که به عنوان رخدادهایی هشداردهنده قطعا نیازمند توجه و تدبیر است، سالی با ناپایداری بازارها در ماههای پایانیاش و البته با فهرستی بلند از بلایا و سوانح. ایمان به «امید» در اینچنین سال مردافکنی کار سادهای نیست اما نیک میدانیم ما را گریزی از امید به عنوان راه کمآسیبتر برای عبور از بحرانها و مشکلاتنخواهد بود. اهتمام بر پیگیری و تحقق وعدهها، تلاش برای بازیابی اعتماد و سرمایههای اجتماعی و سخن گفتن صریح با شهروندان میتواند این عبور را ایمنتر کند.
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، در یکمین سال پس از انتخابات 96 با درک کاستیها و ناکامیها، با ارج نهادن بر داشتهها و کامیابیها و با تاکید بر اتحاد-انتقاد با دولت و استمرار حمایت انتقادی از رییسجمهور محترم تقاضا دارد با تصویرسازی دقیقتری از توان دولت و همچنین ابعاد بحرانها و انتظارات، حافظ اعتماد و امید شهروندان بماند و باز هم صدای آنانی باشد که ایران را آباد، آزاد و مستقل میخواهند.
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با قدر نهادن مسؤولیتپذیری شهروندان در اردیبهشت 96، از آنان تقاضا دارد عرصه را برای ویرانطلبی و انزواجویی خالی نگذارند و در مقام صاحبان اصلی مملکت، ایران را از گزند یأس و خشونت محافظت نمایند. چراکهپاسداری از امیدی که بذر هویت ماست، تنها محدود به دولت و حاکمیت نیست، آنچنان که مسؤولیت در برابر وطن فراگیرتر ازدولتها و حاکمیت است. شهروندان نیز در برابر «امید» مسؤولاند.
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
۱۳۹۷/۳/۱