خبرگزاری فارس: علی ربیعی سخنگوی دولت یادداشتی با عنوان «بازگشت به آرمانهای انقلاب بازگشت به گفتوگو» منتشر کرد که متن آن به شرح زیر است:
«پس از سخنرانی پاسخ به پرسشها شروع شد و سؤال اول هم این بود که آیا راست است که فلان وزیر داماد شماست؟ آقا در آن تاریخ اصلا دختر نداشتند لذا با خنده فرمودند: «من اصلا دختر ندارم» که جمعیت هم خندیدند. سؤال دوم این بود که چرا بر حسب فقه اسلامی زن نمیتواند قاضی شود؟ آقا در حال پاسخ دادن به این پرسش بودند که به ناگاه انفجار اتفاق افتاد.»
ترور شهید مطهری، ترور مقاممعظم رهبری و ترور شهید بهشتی و یاران او درحالی رخ داد که همه این بزرگان تا آخرین لحظات ماقبل ترور در حال پیش بردن پروژه پرسش و پاسخ، گفتوگو، بحث آزاد و مناظره بودند. این گفتوگوها و این پرسش و پاسخها طبق توصیه پیگیرانه امام خمینی(ره) انجام میشد. امام خمینی(ره) در لحظه اوج عزاداری برای شهید مطهری کلامی مناسبتر از «منطق گفتوگو» بر ضد «منطق ترور» نیافت که در توصیف فضیلت شاگرد وفادار خویش بگوید:
«دلیل عجز شماست که در سیاهی شب، متفکران ما را میکشید. برای اینکه منطق ندارید. اگر منطق داشتید که صحبت میکردید؛ مباحثه میکردید. لکن منطق ندارید، منطق شما ترور است! منطق اسلام ترور را باطل میداند. اسلام منطق دارد؛ لکن با ترور شخصیتهای بزرگ ما، شخصهای بزرگ ما، اسلام ما تأیید میشود.»
شهید بهشتی در حالی ترور شد که بیش از 2 ماه از اجرایی شدن طرح مناظره آزاد با مخالفان و معارضان مسلح ملت میگذشت. مناظرههای آزاد و دمکراتیک آن روز فقط یک شرط داشت: گروههای معارض میباید سلاح را میدادند و در عوض از امتیاز آزادی مباحثه و آزادی میتینگ و تظاهرات و آزادی سازمانیابی قانونی برخوردار میشدند. در کل خاورمیانه و جغرافیای اسلام آن روز، از ترکیه تا شمال آفریقا، ایران تنها کشوری بود که دبیرکل حزب کمونیست میتوانست در نهایت آزادی و مصونیت، بالاترین مقام قضایی کشور را در برنامه زنده تلویزیونی به پرسش بگیرد و نقد کند.
نقطه اوج آن فضای باز بحث آزاد، آنجا متجلی شد که شهید بهشتی به دقت و با ظرافت تمام مرزهای امر سیاسی را از امر قضایی تفکیک کرد و به این ترتیب قوه قضاییه در عین حفظ استقلال خود چتری از مصونیت برای انتقادها و مخالفتها گشود.
تصادفی نبود که رئیسجمهور در قوه قضاییه تأکید بر این جنبه مغفول از شخصیت شهید بهشتی را برخود فرض دانست و گفت: وقتی با «تودهایها» در تلویزیون مناظره میکرد به آنها گفت که در تاریخ به ملت ایران خیانت کردید و طرف مناظره به شهید بهشتی گفت که بهعنوان یک قاضی قضاوت میکنید و رئیس قوه قضاییه هستید که ایشان گفتند نه من بحث قضایی نمیکنم و حکم قضایی نمیدهم و اگر بخواهم حکم قضایی بدهم شما باید در دادگاه فراخوانده شوید و همه مراحل دادگاهیاش طی شود و من از لحاظ سیاسی حرف میزنم نه از لحاظ قضایی. دکتر روحانی تأکید کرد: «شهید بهشتی مسائل حزب، گروه، جناح ، نژاد و مذهب را در قوه قضاییه دخالت نمیداد.»
وقتی از منظر امروز به آغاز دمکراتیک دهه60 و به پایان حزنآلود آن پروژهها در نقطه تروریسم فکر میکنم یک پرسش عافیت سوز رخ مینماید: اگر آن مناظرهها استمرار یافته بودند، اگر تجربه بحث آزاد و پرسش پاسخهای آزاد و زنده نهادینه میشد ما اکنون در کدام نقطه قرار داشتیم؟
در آن ایام در یکی از جزوههای حزب جمهوری اسلامی آمده بود:«اگر جامعه اسلامی زمان پیغمبر 50 سال ادامه پیدا میکرد… مطمئن باشید که بعد از 50 سال همه آن منافقان به مؤمنان واقعی تبدیل میشدند. اگر میگذاشتند که حکومت نبوی و علوی دنبال یکدیگر ادامه پیدا کنند آن جامعه انسانساز بهطور قهری همه آدمهای غشدار را هم بیغش میکرد، همه دلهای منافق را هم مؤمن میساخت، همه کسانی که روحشان با ایمان آشنا نبود نیز با خدا آشنا و باایمان میشدند، این طبع جامعه اسلامی است.» (سخنرانی مقام معظم رهبری در سال 54، نشریه شماره 62حزب جمهوری اسلامی)
The post سخنگوی دولت: از مشکلات ملت بیخبر نیستم appeared first on پندار.