اجرای نمایشنامه‌ی «رابینسون و کروزو» به زبان ترکی، در تبریز

۶ اسفند ۱۳۹۲

به گزارش پایگاه خبری و اطلاع رسانی خانه مطبوعات آذربایجان شرقی ( یازنیوز ) – گوش به‌زنگ بودیم و چشم به‌راه. شکرگزاریم که ما هم صدای نعره‌ی کرگدن‌های آسیایی و آفریقایی را به زبان ترکی شنیدیم؛ و شاید سال‌هاست نعره‌شان را می‌شنویم و با آهنگ نعره‌ها  نرم- نرمک تغییر وضعیّت می‌دهیم و تبدیل به کرگدن می‌شویم. دریغ و درد که از این تغییر وضعیّت روحی- روانی ، ذوق‌زده و خوشحال نیز هستیم.
هنوز لذت تماشای نمایشنامه «خسیس» اثر مولیر با ترجمه‌ی منیره اکبرپوران به زبان ترکی، به کارگردانی کامران قربانی به سال ۱۳۹۰ درتئاتر تبریز  از یادمان‌هایمان زدوده نشده بود که خبر اجرای نمایشنامه‌ی «رابینسون و کروزو» با زبان ترکی، به کارگردانی «علیرضا کوشک جلالی» نبض کند تئاتر تبریز را به ضربانی تند تبدیل کرد.  بی‌شک نام کوشک جلالی، بیش از خود اثر  قابل توجه بود. اما، اجرای زیبا و به یاد ماندنی بازیگرانی چون سیروس مصطفی و حامد رسولی دست کمی از نام کارگردان مشهور تئاتر نداشت.
اجرای نمایشنامه‌ی «کرگدن» اثر «اوژن یونسکو» با ژانر تئاتر آبسورد -پوچی-  از تاریخ ۲۳ بهمن ماه،  این روزها حال و هوای تازه‌ای به خانه‌ی تئاتر تبریز بخشیده و اتفاق خوبی برای دوستداران تئاتر می‌باشد. اما مهمتر از آن نعره‌های کرگدن به زبان مادری‌مان بود که گوش‌هایمان را نوازش داد و چشممان به جمال بازیگرانی روشن شد که با دیالوگ‌های ترکی صحنه‌هایی به یاد ماندنی آفریدند.
اغراق نیست اگر بگویم اجرای این اثر از زبان فرانسه  به زبان ترکی، با گویش تبریز را مدیون شاعر و مترجم باذوقمان، منیره اکبرپوران با تخلص «اولکر اوجقار» و مادر محترمشان هستیم. به گفته‌ی خانم اکبرپوران مادرشان در ترجمه‌ی دیالوگ‌ها به گویش تبریز نقش عمده‌ای داشتند.
بسیاری از ما بعد از تماشای نمایشنامه‌ی کرگدن،  پا از درگاه خانه‌ی تئاتر بیرون نگذاشته، دوباره شادمان و خوشحال، در فضایی که کرگدنیسم در آن حاکم است، به زندگی گرگدنی‌مان باز گشتیم؛ و «موسیو برانژه» تنها انسان باقیمانده در میان خیل کرگدن‌ها را روی صحنه‌ی تئاتر رها کرده و در صحنه‌ی زندگی با «ژان» همذات پنداری کردیم؛ تا می‌توانستیم «برانژه»ها را با معیارهای خودمان سنجیدیم، راه و کار نشانشان دادیم، نصیحتشان کردیم اما وقتی نوبت به خودمان رسید تا به هیئت کرگدن درآییم، بی‌آنکه به حقیقت وجودی اشخاصی چون «برانژه» توجه کنیم، خودمان را در تبدیل وضعیّت به کرگدن متقاعد کردیم. به مانند روشنفکری مثل موسیو«دودار» سعی کردیم حتی در وضعیت کرگدنی‌مان، بر کرگدن‌های اطرافمان تاثیر بگذاریم و مثل مادمازل «لئیزی» برای فرار از تنهایی به عشقمان پشت کنیم و به خیل کرگدن‌ها بپیوندیم و یا منطق دانی باشیم که در حین تغییر شکل دادن به وضعییت کرگدن، حتی کلاهش را، سمبل منطق‌دانی‌اش را نیز  فراموش نمی‌کند.
نعره‌ی کرگدن سمبل قدرت است و جای تاسف اینجاست که این سمبل همه‌ی انسان‌ها را صرفنظر از جایگاه اجتماعی- زن خانه دار، کارمند، رئیس اداره، بقال محله، روشنفکرهایی از همه رقم و…- چنان تحت تاثیر قرار می‌دهد که هر کس با میل و رغبت به خیل کرگدن‌ها می‌پیوندند و صدای قدرت خود را به گوش اطرافیان می‌رساند و صدای «انسان» دیاپازونی است که در تنهایی‌اش منعکس می‌شود.
جای آن دارد که سپاس ویژه ای داشته باشیم از بابک محمودی «ژان» و میر سعید موسویان «برانژه» با همکاری سایر بازیگران و دست‌اندکاران، از جناب فرهاد حق سالمی که به واسطه‌ی موسیقی با نعر‌ه‌های کرگدن برای لحظاتی گوش‌هایمان را نوازش دادند و دست مریزادی بگوییم به مترجم اثر، منیره اکبرپوران و کارگردان محترم، جناب کامران قربانی برای اجرای به یادماندنی نمایشنامه‌ی کرگدن.
توضیح یاز نیوز : اجرای نمایش کرگدن تا ۱۲ اسفندماه ۹۲ تمدید شده و علاقمندان می توانند تئاتر شهر تبریز نظاره گر این نمایش باشند.