پیام نوروزی معلم زندانی رسول بداقی برای فرزندانش

۳ فروردین ۱۳۹۳

 
رسول بداقی، فعال صنفی معلمان و از زندانیان سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر، که به خاطر فعالیت‌های صنفی‌اش به شش سال حبس محکوم و هم‌اکنون در زندان رجایی شهر دوران محکومیتش را می‌گذراند، در نامه‌ای نوروز را به دخترانش تبریک گفت.
بداقی با نزدیک به ۳۰ سال سابقهٔ تدریس، در شهریور ۱۳۸۸ پس از احضار به اداره آموزش و پرورش اسلامشهر بازداشت و بعد‌تر در دادگاه انقلاب اسلامی به ۶ سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم و از آموزش و پرورش اخراج شد.

امسال پنجمین سالی ست که بداقی نوروز را در زندان جشن می‌گیرد و همچنان از مرخصی محروم است.
متن نامه رسول بداقی به دخترانش شنبم، شکیبا و ستایش به شرح زیر است:
دختران دلبندم سلام، نوروزتان فرخنده باد.
  نوروز ۹۳ پنجمین نوروزی است که بر سر سفره عید در کنارتان نیستم.پنجمین سالیست که نمی دانم هر لحظه بر شما چه می گذرد.
 همواره با خود می اندیشم نکند هر لحظه اندوهی تازه برایتان رقم بخورد و من بی خبر باشم.افسوس می خورم که چرا من نیستم تا جانم را بلاگردانتان کنم.
 پنجسال است که نمی دانم غمهایتان را با چه کسی درمیان می گذارید.نمی دانم سنگ صبورتان کیست؟نمی دانم برف اندوه روزگار عمرتان را چگونه از بام دل کوچکتان پارو می کنید؟پنجسال است نمی دانم سفره دلتان را برای چه کسی باز می کنید؟ پنجسال است که شما تجربه ی داشتن پدر را فقط از پشت شیشه های زندان احساس می کنید.
 پنجسال است که من به اتهام اعتراض به ستمهای رفته بر آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان وطنم در زندان هستم و نمی دانم بر سر آموزش و پرورش فرزندان خودم چه می آید!
 اما خوشبختانه کم نیستند انسانهای با انصافی که ارزش مبارزات ما را به شما و سایر دانش آموزان ایران زمین یادآوری کنند.
 بی گمان دیری نخواهد پایید که شما به راز نبودن من در کنار خودتان که همانا شجاعت،آگاهی، غیرت و قدرت انتقاد در برابر بی عدالتی ها در جامعه است پی خواهید برد.
 امیدوارم توانسته باشم با این جملات اندکی از بار نبودنم در کنارتان را جبران کنم.
 دوستتان دارم.
 پدر شما رسول بداقی،
 زندان رجایی شهر؛کرج
 بند ۴ – سالن ۱۲ – سلول ۶
 


بازی
توقف