اولین وزیر زن در تاریخ ایران

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۳

توانا- دپنج شنبه‌ای مثل امروز بود، ۱۸ اردیبهشت سی و چهار سال پیش، که فرخ‌رو پارسا میان چوبه و چادر، چوبه دار را برگزید. او اولین مدیر کل زن در ایران و نخستین وزیر زن ایران بود. پس از انقلاب ۱۳۵۷، با اینکه سال‌ها از برکناری از مقام وزارتش می‌گذشت، در دادگاه انقلاب اسلامی شعبه تهران به ریاست محمدی گیلانی محاکمه شد و به عنوان «مفسد فی الارض» اعدام گردید.
سال‌های اول زندگی
فرخ‌رو پارسا متولد ۱۳۰۱ در قم است. مادرش، «فخرآفاق پارسا» از فعالان حقوق زنان در مشروطه بود و اولین روزنامه‌نگار زنی بود که به خاطر نگارش مقاله‌هایی در خصوص برابری زن و مرد به تبعید در قم فرستاده شد و همچنین عضو «جمعیت نسوان وطنخواه» بود. در زمان این تبعید بود که فرخ‌رو به دنیا آمد. پدرش «فرخ دین پارسا» کارمند وزارت بازرگانی و مدیر مجله‌های «اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران» و «عصر جدید» بود. بعد‌ها با وساطت مستوفی‌الممالک از تبعید‌‌ رها شدند و به تهران بازگشتند.
 تحصیل، فعالیت و ازدواج
فرخ‌رو تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان هما سپری کرد و سپس راهی دانش سرای مقدماتی و دانش سرای عالی شد. در سال ۱۳۲۱ دبیر دبیرستان نوربخش شد. در سال ۱۳۲۳ با یک ارتشی به نام احمد شیرین‌سخن که از کودکی با او آشنایی داشت ازدواج کرد و حاصل این ازدواج چهار فرزند بود. 
تحصیلات خود را در رشته پزشکی دانشگاه تهران تا سال ۱۳۲۹ و اخذ مدرک دکترا ادامه داد اما کار در وزارت فرهنگ را بر پزشکی ترجیح داده و تلاش کرد در جهت آموزش بانوان گام بر دارد. در این راستا در سال ۱۳۳۳ به همراه برخی از همکارانش «انجمن بانوان فرهنگی» برای دبیرستان‌های دخترانه تهران تاسیس کرد و به عضویت در هیات رئیسه «شورای همکاری جمعیت‌های بانوان ایرانی» انتخاب شد. فرح دیبا در دبیرستان ژاندراک محصل پارسا بود.
در سال ۱۳۳۹ با آغاز به کار دانشگاه ملی ایران، وی اولین مدیر کل زن در کشور بود و سمت مدیری دبیرخانه دانشگاه ملی ایران را بر عهده گرفت. انتصاب یک زن به این سمت، به اعتراضات زیادی در تهران منجر شد. در سال ۱۳۳۶ فرخ‏ رو به ریاست دبیرستان دکتر ولی ‏الله نصر انتخاب گردید و در سال ۱۳۳۷ نیز ریاست دبیرستان رضاشاه را به عهده گرفت. در دوره بیست و یکم انتخابات مجلس شواری ملی به نمایندگی از مردم تهران، از طرف «کانون مترقی» که در سال ۱۳۴۰ تشکیل شده بود، وارد مجلس شد و در سال ۱۳۴۲، پارسا به عضویت حزب ایران نوین درآمد. هدف این جمعیت در حوزه زنان، افزایش سطح معلومات و پشتیبانی از حقوق و منافع زنان جهان و ایجاد تفاهم و دوستی بین زنان تحصیل‏کرده کشورهای مختلف بود.
اولین وزیر زن در تاریخ ایران
پارسا در سال ۱۳۴۷ به عنوان وزیر فرهنگ انتخاب شد. در زمان وزارت او، زنان به مشاغل مهم اداری بیش از سایر وزارت خانه‌ها راه یافتند. از دیگر اقدامات وی حذف آموزش زبان عربی از دروس دبیرستان و تأکید بر آموزش و یادگیری زبان انگلیسی بود که به یکی از موارد کیفرخواست او بعد از انقلاب در دادگاه نیز تبدیل شد. او همچنین برای اولین بار دستور داد تا در نقاط روستایی کشور به منظور برخورداری دختران از تحصیلات عالی دبیرستان‌های مختلط پسرانه و دخترانه تشکیل شود. فرخ‌رو همچنین طی رایزنیهایی با ساواک قرار بر عدم بازداشت معلمان توسط ساواک در محیط تحصیل گذاشته بود. پارسا در سال ۱۳۵۳ از وزارت فرهنگ کناره رفت.
انقلاب، دستگیری، اتهامات
بعد از وقوع انقلاب اسلامی در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۵۸ به همراه همسرش در منزل مسکونی پسرشان بازداشت شد. شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی از روز دوم اردیبهشت ۱۳۵۹ محاکمه فرخ‌رو پارسا، همایون جابر انصاری، وزیر مسکن و شهرسازی کابینه هویدا را آغاز کرد. ریاست دادگاه او را محمدی گیلانی بر عهده داشت که بعد‌تر بسیاری از جوانان چپ و مجاهد را نیز به جوخه اعدام سپرد. پارسا از سرکردن چادر در دادگاه و نزد محمدی گیلانی خودداری می‌کرد.
روزنامه کیهان در شماره روز ٧ اردیبهشت ۱۳۵۹، متن دفاعیات پارسا را منتشر کرد او گفته بود: «راجع به اتهام داشتن روابط نامشروع من با رییس دفترم که در کیفرخواست به آن اشاره شده باید بگویم که به قرآن مجید سوگند می‌خورم که هیچ‌گونه روابطی بجز روابط اداری بین ما حاکم نبوده است.»
پارسا در دومین جلسه دادگاه نیز اینگونه به دفاع از خود پرداخت: «متاسف هستم از اینکه اتهاماتی به من وارد شده است که دلیل و اساس محکمی ندارد و این عمل باعث تشتت افکار من شده است. در اتهامات وارد شده به من حتی دین مرا مورد تردید قرار داده‌اند و من باید بگویم که مسلمان هستم و شیعه به دنیا آمده‌ام و ان‌شاءالله شیعه از دنیا خواهم رفت.» وی سپس به شرح مفاد بخشنامه‌هایی که برای تدریس تعلیمات دینی و قران به تمام ادارات و موسسات تابعه وزارت آموزش و پرورش صادر کرده بود پرداخت و در قسمتی از اظهارات خود گفت: «در آن زمان از کسانی امثال دکتر محمدجواد باهنر و آیت‌الله برقعی دعوت به عمل آمد که در تهیه و ترجمه دروس تعلیمات دینی و قرآن با این وزارتخانه همکاری به عمل آورند و کتاب‌های لازم را تهیه نمایند.»
پارسا در آخرین دفاعیاتش پس از ۹ جلسه محاکمه در مورد اتهامی که به رفتار وی در دیدار با مدیران مدارس مذهبی مطرح شده بود گفت: «سخنان من در جمع مدیران مدارس مذهبی که یکی از شاکیان من در دادگاه عنوان کرد به این صورت بود که من در آن جلسه در مورد حجاب زنان گفتم که حجاب نباید مانع فعالیت‌های اجتماعی زنان گردد. در آن زمان دختران مدارس مذهبی در فعالیت‌های ورزشی اصلاً شرکت نمی‌کردند. من در تمام بخشنامه‌های خود زنان را به پوشیدن لباس‌های سنگین دعوت می‌کردم.»
اعدام
رای دادگاه خصمانه بود. او را به جرم حیف و میل و غارت بیت‌المال و اشاعه فساد و فحشاء در فرهنگ مملکت با به کار گماردن افراد هرزه در سمت‌های مهم وزارتی و ترتیب دادن اردوگاه‌های اختلاطی و زیر پا گذاشتن اخلاق اسلامی، از ائمه کفر و ضلال و از مصادیق روشن مفسدین فی‌الارض تشخیص داده و مطابق نص صریح قرآن محکوم به اعدام و استرداد کلیه اموال منقول و غیرمنقول شد.

تاریخ اجرای حکم اعدام پارسا در روز تولد «حضرت فاطمه» تعیین شد. این در حالی بود که ابوالحسن بنی صدر کوشش داشت تا این حکم لغو گردد و یا حداقل به حبس ابد تغییر یابد. او طی نامه‌ای به حجه الاسلام قدوسی می‌نویسد: «دیشب مطلع شدم فرخ‌رو پارسا محکوم به اعدام شده است با توجه به پیام اول فروردین ماه امام وبا توجه به اینکه محکوم کسی را نکشته است و در سالروز تولد حضرت فاطمه که روز زن اعلام شده است، اعدام صورت ندارد پس از صحبت با بیت امام اینطور قرار می‌شود که در صورتی محکوم کسی را نکشته باشد، مشمول یک درجه تخفیف بگردد.»
این درخواست با با مخالفت شدید آیت الله قدوسی مواجه و حکم اولین وزیر زنی که ایران به خود دیده بود، در زمان مقرر، ساعت یک و سی دقیقه بامداد روز ۱۸ اردیبهشت ۵۹ در محوطه زندان اوین به اجرا درآمد. گفته می‌شود طناب دار او پاره شد و بعد از این جریان او را تیرباران کردند.
پارسا در آخرین شب زندگی وصیت نامه کوتاهی به این شرح مینویسد: «وصیتی ندارم زیرا که اموال زیادی ندارم و آنچه دارم مصادره شده است، به کسی بدهی ندارم و اگر از کسی طلب دارم خود داند که آن را به فرزندان من بدهد. می‌دانم و وجدانم راضی است که گناهانی که در کیفر خواست به من نسبت داده شده و مواردی که ذکر شده مرتکب نشده‌ام. جا نماز مرا که تسبیح و حلقه و ساعت من نیز در آن است به همسرم بدهید که به دخترم بدهد دادگاه بین زنان و مردان تفاوت زیادی می‌گذارد که امیدوارم آتیه برای زنان ایران بهتر از این باشد. پولی را که در زندان دارم بین زندانیان قسمت کنید.»
 


بازی
توقف