عیسى سحرخیز
تا کسی مصطفی را نشناسد و از نزدیک با او کار سیاسی و اجتماعی نکرده باشد، نخواهد فهمید چرا اقتدارگرایان این میزان به خون او تشنه اند و دوست ندارند این مرد همیشه خندان صحنه ی سیاست ایران زنده از زندان بیرون بیاید.
تاج زاده از معدود فعالان سیاسی کشور است که کار حزبی را خوب می داند و به کنش اجتماعی بهای فراوان می دهد و به این نکته واقف است که تا سیاستمدار حرفهای نداشته باشیم، آن هم “ایستاده بر سر پیمان” و آماده برای دادن هزینه، اصلاحات و جنبش سبز راه به جایی نمی برد و مردم ایران به سر منزل مقصود نمی رسند.
آنان که با مصطفی از نزدیک کار کرده اند می دانند که او در امر سیاست ورزی بسیار جدی ا ست و تا پای جان آماده برای چالش با مستبدان و مبارزه با زورگویان. حتی آنها که با وی کار نکرده اند، اما تماشاگر تحولات سیاسی جامعه ایران بوده اند نیزخوب می دانند که تاج زاده تا چه حد نکته سنج است و فرصت شناس و تا چه سطح حاضر و آماده برای دست و پنجه نرم کردن با ظالمان است و آزادی ستیزان، یعنی همانها که او آنان را “طالبان شیعه” می داند و می خواند.
این نکته سنجی و فرصت شناسی بود که باعث شد چند ماه پیش زمانی که اطلاع یافت پرونده ی قضائی جدیدی برایش گشوده اند پیامی از داخل زندان به بیرون فرستاد و دست به یک نظرخواهی محدود زد تا بداند باید در دادگاه ناعادلانه و خلاف اصل ۱۶۸ قانون اساسی شرکت کند یا نه؟
آن زمان توصیههای فراوانی به وی شد و راهکارهای گوناگونی فرارویش نهادند، از جمله این که برخلاف بار پیش در دادگاه حضور یابد و افشاگری کند و حرف حق خویش را حتی در شرایط بسته بودن در دادگاه بزند و بگوید که با رای ملت ایران چه کرده اند و در زندان چه بر سر او و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی آورده اند.
مصطفی این توصیهها و پیشنهادها را با دقت خواند و شنید و در گوشه ی سلول انفرادی خویش به سبک و سنگین کردن آنها پرداخت، اما چون همیشه راهی خاص و منحصر به فرد پیدا کرد- انتشار تدریجی و مداوم دفاعیه ی قضایی از راه اعلام مواضع سیاسی پیش از زمان برگزاری دادگاه، فارغ از پیامدهای سیاسی و امنیتی آن.
بر این اساس بود که وی در این چند ماه کار صدور بیانیه و ارسال نامه ی سرگشاده به عالیترین مقامهای جمهوری اسلامی را شدت بخشید و آن چه که شرط بلاغ می دانست بیان کرد و منتظر روز تشکیل دادگاه نشد که مشخص بود در تناقض با اصل ۱۶۸ قانون اساسی به صورت غیرعلنی و بدون حضور هیات منصفه برگزار خواهد شد.
اکنون وکیل مدافع او در بیست اردیبهشت، روز برگزاری دادگاه می گوید که از برگزاری دادگاه تاجزاده مطلع نیستم. قرار بود قاضی مقیسه رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب روز شنبه این دادگاه را تشکیل دهد و به اتهامهای جدید از جمله تبلیغ علیه نظام” رسیدگی کند.
حسین آبادی در شرح ملاقات خود با او در زندان برای “هماهنگیهای لازم” جهت حضور در دادگاه می افزاید : “چهارشنبه هفته گذشته به اتفاق همکارم به ملاقات آقای تاجزاده رفتیم تا برای دفاع دادگاه بیستم اردیبهشت ماه هماهنگیهای لازم را انجام دهیم. موکلم گفت که اگر دادگاه علنی نباشد، در دادگاه شرکت نخواهم کرد و در نهایت آقای تاجزاده در نامهای خطاب به دادگاه نوشت که با توجه به اینکه دادگاه علنی برگزار نمیشود، وکلایم را در رابطه با این پرونده عزل میکنم”.
حال در شرایطی که مصطفی باید همچون محکومان به “پنج سال حبس”، با احتساب مرخصیهای نرفته، از زندان آزاد شده یا در شرف آزادی باشد به دلیل مواجهه با راس هرم قدرت و افشای رازهای پنهان نظام با پروندهای سنگین مواجه است که می تواند عاملی برای صدور حکم جدید باشد و تحمل حبسی بیانتها تا زمان وقوع یک تحول اساسی در کشور، آن هم در شرایط حبس انفرادی با زبان روزه. این در حالی است که بر اساس آیین نامه سازمان زندانها، محکوم پس از قطعی شدن حکمش باید از بازداشتگاه به بند عمومی انتقال یابد- امری که در مورد تاج زاده و هم حزبی او بهزاد نبوی تا کنون عمل نشده است.
این قانون شکنی آشکار موجب شده است که تاج زاده در اعتراض به نزدیکِ چهارسال حبس انفرادی و اعمال دیگر اقدامهای غیرقانونی قوه قضائیه علیه وی، در روز برگزاری دادگاه چهل و سومین ماه روزه داری خود را آغاز کرد.
نکته ی تاسف برانگیز این ست که محافل بین المللی و نهادهای مدافع حقوق بشردر جهان کمترین توجهی به وضع این زندانی بیمار نداشته اند و حاضر نشده اند که برای آزادی او یا جلوگیری از تمدید دوران زندانش کوچکترین اقدام عملی انجام دهند- امری که تاج زاده محتاج آن نیست، اما مستحق آن است.
- بازنشر از جرس
نوشته چرا به خون تاج زاده تشنهاند؟ اولین بار در راه دیگر پدیدار شد.