رفع حصر، از مهمترین قول‌های دولت به مردم

۳۱ خرداد ۱۳۹۳

فاطمه راکعی:
به اعتقاد من در سال دوم شروع به کار دولت، آقای روحانی باید برای عملی کردن قول هایی که در دوره کاندیداتوری و پیش از پیروز شدن در انتخابات به طرفدارانشان داد خیلی جدی بیندیشند. چون این ها توقعات ملی ایجاد کرده و اعتماد ملت باید حفظ شود تا با همکاری دولت و ملت بتوانیم بر مشکلات عدیده اقتصادی و امنیتی و فرهنگی و سیاسی مان فائق شویم.
اما در راس این قول ها رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی است. تا کنون هیچ اقدامی در این راستا انجام نشده و ملت همچنان منتظرند و کاری نمی کنند تا ببینند دولت چه می کند. این یکی از قول های مهم دولت و یکی از ابتدایی ترین انتظارات ملی است. من فکر می کنم هم دولت و هم ملت در این زمینه وظیفه دارند. طبق گفته مخالفان آنها حد اقل رایی که داشتند ۱۲میلیون رای بوده است. یعنی این ۱۲ میلیون نفر حق ندارند بدانند که چرا این موضوع ادامه پیدا کرده است. اینکه بگویند این مسئله امنیتی است کافی نیست. یک ملت فرهیخته در این زمینه سوال دارد. ما مطمئن هستیم اینها نه فتنه بودند و می خواستند فتنه درست کنند و نه مشکلی با نظام دارند. آنها فقط به دلیل توقف روش ها و ادبیات بسیار سخیف و غیر اصولی رییس دولت قبلی از بدو انتخابات و حتی قبل از آن مسائلی که در دولت اول خود و یا زمانی که شهردار بود برای کشور درست کرده و دروغ هایی که می گفت؛ وارد صحنه شدند.
اصلاح طلبان درباره نتیجه انتخاباتی که اعلام شد سوال داشتند و باید پاسخ قانع کننده ای به این سوال داده می شد اما به جای پاسخگویی درخور به سوال ملیون ها نفر اصلاح طلب و یا حتی محاکمه عادلانه دو طرفه این پاسخ به ما داده شده است که به دلیل مسئله امنیتی این ها باید در حصر باشند. سران دو حزب بزرگ و فعال اصلاح طلب باید در زندان باشند بدون اینکه هواداران و طرفداران آنها در سراسر کشور بدانند که چه جرمی مرتکب شده اند. به فرض که این ها مجرم هم باشند آیا این دلیل قانع کننده برای انحلال این دو حزب بزرگ است آن هم بدون اینکه قانونا چنین چیزی را ابلاغ کنند؟!.
نگرانی ما برای نظام جمهوری اسلامی است که آن را دوست داریم. دولت قبلی که باعث و بانی این فتنه ای است که از نظر ما ایجاد شده اصلا پاسخگو نیست و همچنان به روش های فراقانونی خود ادامه می دهد. میلیون ها اصلاح طلب از حق سیاسی خودمان عدول کردیم و رایمان را به آقای روحانی دادیم و راضی تریم تا با این دولتی که به اسم اعتدال و امید بر روی کار می آید کنار بیاییم و این دولت زمینه ها را برای فعالیت های اصولی و قانونی احزاب آماده کند. تا اصلاح طلبان بتوانند حرف هایشان را بزنند و راجع به آنچه که پیش آمده توضیح بدهند. ما اشکالات و اشتباهات کار خودمان را می پذیریم و به دنبال این نیستیم که به هر قیمتی بگوییم ما بر حقیم. ما اصلاح طلبان اگر هم اشکالاتی داشتیم، انتقاداتی هم از خودمان داشتیم و این اشکالات را میپذیریم. اما بیشترین نقد ما نه صرفا به تفکر طیف مقابل بلکه به شیوه های آنهاست. به خصوص طیف افراطی اصولگرایان با هیچ ضابطه اسلامی عمل نمی کنند. در حکومت اسلامی به هیچ وجه هدف وسیله را توجیه نمی کنه و دین بدون اخلاق اصلا وجود ندارد. اما این ها به خودشان اجازه می دهند با روش های غیر اخلاقی و تهمت و غیبت و آبروی مسلمان را بردن و هتک حرمت آنها و دروغ گفتن که همگی این ها از گناهان کبیره است رقیب را از صحنه بیرون کنند. این ها باید پاسخگو باشند.
ما شاهد هستیم آقای روحانی که یک شخصیت معتدل شناخته شده برای همه نهادها و جریان های مختلف سیاسی است و در شورای امنیت ملی و یا حوزه های نظامی مسئولیت هایی داشته و مورد تایید رهبری است و مسائل هسته ای و مذاکرات را هم با نظر رهبری آغاز کرد اما باز ایشان هم به تیرهای جفا و هتک حرمت ها همانند زیر سوال بردن های شخصیت های اصلاح طلب در امان نیست. یعنی افراطیون راست همانطور که با آقای خاتمی و موسوی رفتار می کردند با ایشان هم به همین ترتیب رفتار میکنند.
من انتظار دارم ایشان به عنوان یک حقوقدان و به عنوان یک شخصیت ملی که جناح های مختلف و شخص رهبری به ایشان اعتماد دارند چاره ای برای این مسئله بیندیشد. تداوم این حبس ها و حصرها و تداوم این برخوردهای غیرقانونی با دو حزب بزرگ کشور و تداوم این اهانت ها و دروغ ها و کارشکنی ها و ایجاد موانع برای دولت اعتدال بی احترامی به شخص رییس جمهور و همسر ایشان و زیر سوال بردن قدم به قدم حرکت های دولت به نفع هیچ کس نیست و باید فکری بیندیشند. به عنوان یک دلسوز نظام فقط می توانم بگویم این توقعات را داریم اما اینکه با چه شگردی باید بر این مشکلات فائق آمد را بر عهده شخص رییس جمهور به عنوان یک حقوقدان و حقوقدانان کشور می گذارم که باید کشور را از این وضعیت نجات دهند.
البته اینکه بنشینیم و انتظار داشته باشیم دولت این کار را به تنهایی انجام دهد و ما منتظر بمانیم که آیا می تواند انجام دهد یا نه درست نیست. نه فقط اصلاح طلبان بلکه تمام ملت و یا اصولگرایان معتدل و کسانی که به تقوی دینی و به اخلاقیات و به انسانیت و شرف ملی معتقدند باید در ای کار به رییس جمهور کمک کنند. من فکر می کنم اگر رییس جمهور یک سری کارهای بنیادی حقوقی را شروع کند و به ثبت کلیه تخلفات غیرقانونی چه از این طرف و چه از آن طرف بپردازد؛ همه باید در کنار ایشان از این کار حمایت کنیم. حتی اگر به قانون نقد داشته باشیم تا وقتی قانون وجود دارد همه باید به آن احترام بگذاریم و خود من هم اگر کوچکترین تخلفی کردم باید پاسخگو باشم. اگر اصلاح طلبان و یا آقای روحانی و دولتش به این دلیل دست به چنین اقدامی نمی زنند که ممکن است خودشان هم بعضی تخلفات غیرقانونی داشته باشند و یا بعضی کارهای خلاف قانون را بخواهند انجام دهند این را باید مردم بدانند اما اگر حسابشان پاک نباید از محاسبه باکی داشته باشند. این باید از یک جایی بالاخره شروع شود و همه بدانند در مقابل قانون مسئولند و هیچ شخصی از قام معظم رهبری تا رییس جمهور تا کوچکترین عضو جامعه در قبال قانون مصون نیستند و همه باید پاسخگو باشیم.
بنابراین انتظار من از دولت در سال دوم کارش مشخص شدن وضعیت عزیزان در حصرمان و زندانیان سیاسی و پیگیری بی وقفه مذاکرات هسته ای و دادن گزارش به رهبری نظام و کسانی که مسئولند و دولت باید به آنها پاسخ دهد می باشد. نه گزارش به هر کس که می خواهد سلیقه خاص خود را تحمیل کند. سلیقه ای که از نظر من نه سلیقه سیاسی امام است و نه سلیقه سیاسی رهبری و ملت است.
با وضعیتی که در منطقه شاهد آن هستیم ادامه چنین رفتارهایی با این ملت فرهیخته بسیار خطرناک است. واقعیت این است که اگر قرار به انجام رفتارهای خشن باشد، دست بالای دست بسیار است و سنگ بر روی سنگ بند نخواهد شد. باید به خشونت ها پایان بدهیم و قانونگرایی و قانونمداری را شعار و روش اصلی زندگی اجتماعی خودمان قرار دهیم و اعتماد واقعی ملت و امید ملت به اینکه دولت می تواند جلوی بی قانونی و خشونت بایستد را مخدوش نکنیم. آن وقت خواهیم دید که هیچ آسیبی این دولت و ملت را تهدید نخواهد کرد.
من فکر می کنم مسئله اقتصاد در مرحله دوم است. البته حق نداریم مسئله اقتصاد را کوچک تلقی کنیم چون معیشت مردم در میان است و موضوع مهمی است اما آن را مقدم بر مواردی که گفتم نمی دانم بلکه به موازات این ها می دانم. در رابطه با مسائل فرهنگی هم فکر نمی کنم کار خاصی باید صورت بگیرد چون مردم خودشان فرهنگی هستند. البته همه می دانیم که نهادهایی مثل صدا و سیما در اختیار دولت نیست ولی دولت باید تمام تلاشش را بکند تا شاید با گفت و گو یا لابی و با تحریک عرق ملی و انسانی بعضی مسئولین، صدا و سیما را وادارد تا کار ملی خود را در امر فرهنگ سازی انجام دهد نه اینکه وسیله ای برای تبلیغ منویات یک حزب و یا سلیقه سیاسی خاصی تبدیل شود.
منبع: فصل اعتدال