حکومت داری محمد(ص) و حکومت داری ما

۱۶ مرداد ۱۳۹۳

غلامعلی رجائی
سالها پس ازجنگ بدر زنی بنام ساره که درمکه آواز می خواند از مکه به مدینه نزد پیامبر آمد. پیامبر به او فرمود: آیا مسلمان شده ای؟گفت:نه. پیامبرپرسید: بعنوان مهاجر وبرای قبول دین اسلام به مدینه آمده ای؟گفت :نه.رسولخدا پرسید: پس برای چه آمده ای؟گفت: شما برای ما پشت وپناه بودید اکنون من پشتیبانی ندارم وبه سختی نیازمند شده ام.آمده ام تا به من کمک بکنید وبه من جامه ومرکب بدهید! پیامبرکه او را می شناخت به اوفرمود:تو که آوازخوان مجالس جوانان مکه بودی چطور محتاج شده ای؟گفت:پس از جنگ بدردیگرکسی مرا برای آواز خوانی نمی برد .رسولخدا به خاندان خود دستور دادند به آن زن کمک کنند.آنان کمک کردند وبه او جامه ومرکب و پول دادند.
دراین زمان رسولخدا عازم فتح مکه بودند وسپاهی گرد می آوردند.حاطب ابن ابی بلتعه- از مهاجران مسلمان شده مکه- نزد این زن آمد و نامه ای به او داد که به مشرکان مکه برساند وپولی وجامه ای نیزبعنوان پاداش به او داد.او درنامه نوشته بود:ای اهل مکه رسول خداعازم حمله به مکه است برای جنگ خود را آماده کنید.
وقتی ساره از مدینه خارج شده و به سوی مکه روانه گشت فرشته وحی آمد وپیامبر را از جریان نامه مطلع نمود.رسولخداعلی وعمار و زبیر وطلحه ومقداد وابا مرثد را فرستادند وفرمودند : بروید تا به ساره برسید ونامه ای را که حاطب برای مشرکین مکه نوشته است از اوبگیرید. فرستادگان رفتند وساره را یافتند ونامه را گرفتند.پیامبر حاطب راخواستند وبه او گفتند:تواین نامه را نوشتی؟گفت: بله .فرمودند: چرا چنین کاری کردی؟ گفت: ای رسولخدا من ازوقتی مسلمان شدم از دین برنگشتم وهیچگاه به شما خیانت نکردم وازآن هنگام که ازمکه درآمدم هرگز مشرکان را دوست نداشته ام ولی همه مهاجرینی که به مدینه آمده اند در مکه کسی دارند که ازخانواده ونزدیکانشان دفاع کند مگرمن که غریب بودم وخانواده من در دسترس آزارمشرکان بود.خواستم خدمتی به مشرکان کرده باشم تا درعوض به خانواده من آسیبی نرسانند ومن می دانم که خداوند ایشان را فروخواهد کوفت ونامه من کمترین نفعی برای آنان نخواهدداشت.
پیامبرسخنش راقبول کردند وعذرش را پذیرفتند .عمربن خطاب بلند شد وگفت: یا رسول الله اجازه بدهید گردن این منافق رابزنم .پیامبر فرمودند :خداوندمجاهدان جنگ بدر را آمرزیده است!
دراین روایت مهم تاریخی چند نکته وجود دارد :
۱- رسولخدا آن زن مشرک را با توجه به تنگدستی که پیدا کرده است به گرمی پذیرفت ودعوت به اسلام نکرد واودرشرک خود باقی می ماند!
۲- عقیده وی برمذهب شرک وشغل وسابقه ناپسند وی باعث نشد رسولخدا به او کمک نکند.
۳- پس ازبرملاشدن خیانت رسولخدا کمترین بازخواستی از آن ننمود وکمترین کنایه ای به او نزد که مثلا ما از اموال مسلمین بتو که مشرک بودی کمک کردیم ولی تو.. بلکه وی را به حال خویش رها نمود.
۴- رسولخدا نه تنها اقراربه خیانت یکی ازمجاهدان مهاجر را دستمایه عقوبت وی قرار نداد بلکه به دلیل سابقه حضور وی درجنگ بدرعذر او را هم پذیرفت.
۵- رسولخدا کمترین طعنه وکنایتی به وی نزدند که مثلا می دانی اگر نامه ات به اهل مکه می رسید ممکن بود چقدرازجانهای مسلمین را بخطربیندازد و…
این روایت تاریخی را که درج ۹ ص ۲۳۲ کتاب شریف الحیاه (به نقل ازتفسیرشریف مجمع البیان /ج ۹ ص ۲۷۰) خواندم با خود گفتم اگرآن زن واین مرد اکنون بودند بعضی حضرات! برای آنان چه احکام سنگینی بعنوان خیانت و فتنه و.. صادرمی کردند و دراین وآن مناسبت چقدردرتریبونهای عمومی اززشتی عملشان نام می بردند و..اما برعکس رسولخدا که الگوی مسلمانها درحکومتداری است ازهردوی این خطاکاران درگذشت وکمترین مجازاتی را هم برای آنان درنظرنگرفت.
رسولخدا اگربه خوشنامی درتاریخ ماند که دراروپا سیل گروندگان به آیین او روز به روز درتزاید است بخاطراین تسامحها وگذشتها بود و حرمت نهادن به سابقه وپیشینه افراد .
این توجه رسولخدا به سابقه افراد واین هم رفتارما با پیشکسوتان ومجاهدان انقلاب.
سالهاست زندان رفته های زمان رژیم شاه واز جمله فاتحان لانه جاسوسی امریکا درزندان هستند وکمترین تسامحی نسبت به آنها روا داشته نمی شود.شگفت اینکه همسرتاجزاده اخیرا اعلام کرد دختر تاجزاده پس ازچند ماه توانسته است با پدرزندانی اش دیدارکند!
امسال درشیرازهم عده ای که انسان نمی داند برآنها چه نامی را بنهد ودنائت را به اوج رساندند تصویرجناب مهندس موسوی وکروبی عزیزوخاتمی دوست داشتنی را برپرده ای کشیدند تا بعضی که نادان ترازآنان بودند با تفنگ بادی به سوی این پرده شلیک کنند وصدعجب که تاکنون هیچ اقدام حقوقی وقانونی ازسوی مدعیان عدالت درباره مرتکبان این عمل زشت تراز زشت با تخریب شخصیت چهره های محبوب مردم که درگذشته ای نه چندان دورمهمترین مناصب نظام را دراختیارداشتند بعمل نیامده است ونخواهدآمد