تونل های غزه و دعای این روزهای خانواده زندانیان سیاسی

۲۴ مرداد ۱۳۹۳

کلمه: علت بازرسی های مکرر، جنجالی و مخربی که هر چند وقت یک بار به شکل و شیوه ای جدید اندک آرامش زندانیان سیاسی را که برخی از آنها از سالهای ۸۸ و ۸۹ در آن بند مقاوم، صبور و نجیب روزگار می گذرانند، چیست؟ زندانیانی که برخی از آنان سابقه اشتغال در بالاترین مناصب دولتی و یا بخش خصوصی را داشته اند و یا در تخصص خودشان جزء برجستگان بوده اند و آنانی که بهترین سالهای عمرشان را در حبس بوده اند و بیش از نیمی از زندگی مشترکشان را نه در کنار همسران که در پشت دیوارهای زندان گذرانده اند.
مسئولان زندان همواره گفته اند که بازرسی از زندان حق زندانبان است، چرا که ما به دنبال اموال ممنوعه همچون سلاح های سرد، مواد مخدر و … هستیم. با این حال آنها به خوبی می دانند که چنین اقلامی در میان زندانیان سیاسی جایی ندارد. خیلی صریح اگر بخواهیم بگوییم، آنها در جست و جوی کشف و انهدام راه های ارتباط زندانیان با خارج از زندان هستند، همانگونه که اسراییل ها صراحتا می گویند در پی کشف تونل هایی هستند که حصر غزه را می شکند.
این گروه مهاجم اما گویی یک حق بدیهی را نادیده می گیرند. آیا یک زندانی سیاسی حق ارتباط با خانواده خود را ندارد؟ آیا پدر و یا همسری که سالهاست در کنار خانواده خود نیست، اخلاقا و شرعا حداقل حق اطلاع از امور خانوادگی و شخصی خود را ندارد؟ در سنت پیامبر اکرم آمده است که ایشان تاکید داشتند حتی در زمان فریضه جهاد رزمندگان اسلام و مجاهدان، مدت های طولانی از خانه و کاشانه خود به دور نباشند.
همگان می دانند که از میانه تابستان ۱۳۸۹ تاکنون تلفن های بند ۳۵۰ زندان اوین (و البته بند سیاسی زندان رجایی شهر) قطع و برخلاف رویه معمول همه زندانهای کشور، برچیده شده اند. در افواه هست که تصمیم کار را نیز در بالاترین سطوح گرفته اند و امری خارج از اراده سازمان زندانها و یا دادستانی است – هرچند که این هر دو شرعا و قانونا ضامن این تخلف و تضییع حق هستند- با این حال پرسش روشن و استفتای شرعی زندانیان و خانواده آنها از مسولان امر و تصمیم گیرانی که شاید تعدادی از آنها پیش از انقلاب مدتی را در حبس بوده اند، این است که آیا چنین تضییع حقی رواست؟ (به شرط آنکه ایام حبس چند روز و چند ماه خود را ملاک نگیرند). و آیا همین مقدار سختی و بلاتکلیفی کافی نیست که هر روز خانه و کاشانه این زندانیان را لگدمال پوتین سربازان می کنید و موجی از نگرانی را در میان خانواده ها ایجاد می کنید؟
آری، شوربختانه زندان اکنون سالهاست به خانه و کاشانه تعدادی از فرزندان نجیب این مملکت بدل شده است. به قول یکی از این زندانیان سالهایی که هرکدام از آنها در تخت های دو متری شان سپری کرده اند، چند برابر خانه های اجاره ای است که هر سال باید عوض می شد. پس آیا رواست که حالا دعای خانواده ها این باشد که حداقل این کاشانه را مرتبا ناامن نکنند و امنیت روانی آنها را با پروژه های امنیتی همچون انحلال بند سیاسی و پراکنده سازی زندانیان سیاسی درمیان محکومان جرایم خطرناک و … مخدوش نسازند؟
دریغا که این روزها دغدغه خانواده زندانیان دیگر نه آزادی آنها که سخت تر نشدن شرایط آنها و تبعید آنها به مکان های نامعلوم است. طرحی که گویا در دستور کار برخی تندروها در قوه قضاییه است.