مظلومیت دانشگاه، وزیر علوم و بورسیه‌ها/ یادداشتی از محمدصادق ربانی املشی

۵ شهریور ۱۳۹۳

محمدصادق ربانی املشی *
دانشگاه ها در همه نقاط جهان وظیفه تربیت نیروی انسانی ماهر را به عنوان مهم ترین وظیفه به عهده دارند. نیروی انسانی فارغ التحصیل دانشگاه ها از طریق انجام پژوهش های روزآمد حاصل می شود. تفاوت آموزش های دانشگاهی و دبیرستانی در همین بعد پژوهشی کار دانشگاهی نهفته است. از این رو دانشگاه ها همواره جایگاه اصلی دانش افزایی، فن آوری نوین و عرصه بالندگی اندیشه و تفکر بوده اند.
در ایران گزینش دانشجو در دانشگاه ها عمدتا از مسیر یک رقابت سالم، بدون تفکیک جنسیتی و قومی و مذهبی صورت می گرفته و آموزش بهترین استعدادهای جوان کشور به عهده استادانی بوده است که توانایی لازم برای آموزش و پژوهش چنان استعدادهایی را داشته اند. حال اگر نمایندگانی در مجلس بخواهند تنوع قومی و مذهبی ناگزیر دانشجویی را به عنوان یک تهدید ببینند و آن را “گسل قومی و مذهبی” نامگذاری کنند، گزینش وزیر چنین دستگاهی با مشکل مواجه خواهد بود.
رییس جمهور روحانی با درنظر گرفتن چنین حساسیت هایی از معرفی کاندیدای اولیه خود، آقای توفیقی، صرفنظر کرد و برای احتراز از تنش در مجلس آقای دکتر میلی منفرد را به عنوان کاندیدای وزارت علوم معرفی نمود که این کاندیدا هم مقبول اکثریت مجلس واقع نشد. نهایتا دکتر فرجی دانا، که پیشتر هم یک بار به دلایل سیاسی نتوانسته بود از سد مجلس ششم عبور کند به مجلس نهم معرفی شد و سرانجام طلسم گزینش وزیر علوم پس از چند ماه بلاتکلیفی در دولت یازدهم شکسته شد و فرجی دانا به عنوان استادی برجسته و با پیشینه موفق در در پست ریاست دانشگاه تهران، مسوولیت ارتقای علمی و پژوهشی مجموعه متکثری از فرزندان جوان و با استعداد کشور را برعهده گرفت.
فرجی دانا تنها پس از نه ماه کار در جایگاهی که بارور کردن آن پس از چند سال به نتیجه می رسد، روی صندلی داغ استیضاح مجلس نشانده شد. از او بیش از همه در مورد چگونگی انتخاب رؤسای دانشگاه ها که مسیری مدون و با ضابطه ای منتهی به تصمیم گیری قطعی شورای انقلاب فرهنگی دارد، پرسیدند. محدود کردن وزیر در به کارگیری از شخصیت های کاردان و فرهیخته، اصرار بر ادامه روش های پیشین آن هم در دولتی که با شعارهای متفاوتی با نوزده میلیون رای بر سر کار آمده است، جفای بزرگی بر دانشگاه ها و فرجی دانا بود.
در مجلس استیضاح کمتر پرسشی در مورد مأموریت های اساسی وزارت علوم مانند پیشرفت های علمی و پژوهشی و برنامه ریزی های آینده آن مطرح شد. فرجی دانا نخواست پیشرفت های پژوهشی مبتنی بر آمارهای بین المللی را به مدیریت نه ماهه خود منتسب کند. صادقانه این رشد را ناشی از اقداماتی برشمرد که از چندسال قبل آغاز شده و به انجام رسیده و و نتایج آن ها به صورت انتشار مقالات علمی بین المللی انعکاس یافته است. به همین قیاس باید انتظار داشت که حاصل اقدامات امروز او در چند سال بعد مشاهده شود. اصولا طبیعت کارهای اساسی، چند ساله و درازمدت است. آثار و پیامدهای خدمت یا خدای ناکرده خیانت در چنین پروژه هایی به سرعت خودنمایی نمی کند. تنظیم و تمهید اعتبارات دانشگاه ها در غیاب سازمان مدیریت و برنامه ریزی و یا جهت دهی به تحقیقات دانشگاهی به سمت و سوی نیازهای فرهنگی، صنعتی، سیاسی و اجتماعی، از اقدامات مهمی بود که در فضای سیاست زده مجلس از سوی اکثریت مجلسیان ناشنیده ماند.
در مقابل، مشورت گرفتن از اعضای هیأت علمی برجسته دانشگاه ها، نه حتی کارکنان آن ها، برای برگزیدن ریاست دانشگاه، با عنوان نصب و انتصاب های مساله دار مورد سوال برخی از نمایندگان قرار گرفت. اگر چنین نگرانی هایی مثلا در گزینش رئیس یک کارخانه توسط کارگران، فرمانده یک پادگان توسط سربازان، کاپیتان یک کشتی توسط ملوانان و قس علی هذا، مصداق و مورد داشته باشد، این نگرانی در مورد دانشگاه ها به شیوه ای که بیان شد فاقد توجیه معقول است. وانگهی اگر بهره گیری از شیوه های دموکراتیک کنترل شده از دانشگاه ها آغاز نشود، پس از کی و از کجا تعامل با دنیای مدرن را باید شروع کرد؟ اگر تنوع قومی و مذهبی در دانشگاه ها را به جای یک فرصت، یک تهدید بشناسیم و از آن تحت عنوان “فعال کردن گسل های قومی و مذهبی” نام ببریم، آیا با پنهان نگاه داشتن این گسل ها از بروز تنش های بعدی جلوگیری می شود؟ چگونه است که هند با بیشترین تنوع قومی و مذهبی و فرهنگی می تواند به بزرگترین دموکراسی جهان تبدیل شود اما مردم کشور ما نمی توانند این همدلی را حتی در دانشگاه های خود بیابند؟
اتفاقا اگر همین شیوه مرضیه ی انتخاب رؤسای دانشگاه ها در دولت های نهم و دهم به کار گرفته می شد، موضوعی به نام بورسیه های رانتی منتفی می شد. این موضوع که توسط یکی از نمایندگان استیضاح کننده، با عنوان “افشای مجرمانه و غیراخلاقی” نام گرفت، مظلومیت همگی بورسیه ها را هم برملا ساخت. زیرا قطعا تعدادی از بورسیه های منتخب واجد شرایط و معیارهای تدوین شده بوده اند. این عده به این سبب مظلوم واقع شده اند که همواره به عنوان بورسیه رانتی شناخته می شوند. مابقی بورسیه ها هم به نوعی دیگر مظلوم واقع شده اند که در کوتاه مدت آثار آن بروز نخواهد کرد.
به عنوان مثال همان جانباز هفتاد درصدی که مورد استناد تعدادی از نمایندگان قرار گرفت، کسی است که در میدان نبرد افتخارآفرین بوده و باید با عزت و افتخار و سربلندی زندگی کند. چرا او را درمسیری قرار دهیم که به دلیل پائین بودن معدل مقطع کارشناسی ارشد تحقیر شود؟ قطعا چنان بورسیه ای پس از فارغ التحصیلی ناگزیر در مقابل دانشجوی پرسشگر و باهوشی قرارمی گیرد که نمی تواند با بهره هوشی کمترش پاسخگوی او باشد. آیا سزاوار است جانبازی را که مصداق والای وطن خواهی و تعصب و عرق ملی است، شرمگین در مقابل چنان دانشجوی پرسشگری بنشانیم؟ قطعا بانیان چنین تصمیم گیری، از جمله فرجی دانا، در شرمندگی چنان رزمنده ای شریک خواهند بود.
اگر نمایندگانی امروز خود را در پایان مأموریت نمایندگی خویش می بینند و به فردای کشور نمی اندیشند، فرجی دانا به عنوان وزیرعلوم حق چنین اشتباهی را ندارد. او نیک می داند که پاسداشت خدمات یک رزمنده، یک خدمتگزار صحنه اجرا، یک قاری خوش لحن قرآن، یک مداح، یک بسیجی مؤمن و یک سرباز گمنام امام زمان، به شیوه های مناسب تری میسر است و نباید تن به ظلمی ناروا بدهد که:
عدل چبود؟ وضع اندر موضعش
ظلم چبود؟ وضع در ناموضعش
عدل چبود؟ آب ده اشجار را
ظلم چبود؟ آب دادن خار را

* دکتر ربانی املشی که هم اکنون در بند ۳۵۰ اوین دوران حبس سه ساله ی خود را می گذراند، استاد دانشکده علوم دانشگاه تهران است. او برادر مرحوم آیت الله ربانی املشی دادستان اسبق کل کشور، و عضو هیات اجرایی شورای ملی صلح است.