حمید روحانی و تکرار تجربه احمد خاتمی؛ تلاش برای کسب شهرت از طریق تشابه اسمی

۲۷ شهریور ۱۳۹۳

کلمه – گروه خبر: چندی‌ است که نام سید حمید روحانی از چهره های مخالف دولت بیش از پیش در اخبار و اظهارنظرها مطرح می‌شود. او این بار با حمله به حسن روحانی رییس‌جمهور و آیت الله هاشمی رفسنجانی بار دیگر با اظهارنظری تند سعی کرده است توجه رسانه‌ها را به خود جلب کند.
به گزارش کلمه، این روزها حمید روحانی بیشتر از قبل در رسانه‌های اقتدارگرایان تحت پوشش قرار می‌گیرد و به شکلی غیر عادی و سوال برانگیز، رسانه های اقتدارگرا سعی در چهره سازی از او دارند. برخی صاحبنظران سیاسی با یادآوری رویه پیشین این رسانه‌های وابسته در استفاده از تشابهات اسمی برای فریب افکار عمومی، مطرح شدن ناگهانی نام احمد خاتمی در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و شباهت آن با موقعیت کنونی حمید روحانی را یادآور می‌شوند و معتقدند مطرح شدن بیش از حد نام این روحانی منتقد دولت، به علت شباهت اسمی وی با رئیس جمهور و همراه با انگیزه‌های سیاسی و جناحی است.
در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی هم احمد خاتمی با کمک رسانه‌های محافظه‌کار به یکباره رشد کرد و به اسم و رسمی رسید. در آن زمان، او از یک روحانی ساده و بی‌سابقه در انقلاب، به یک چهره تبدیل شد و به مدد هم‌نامی‌اش با رییس‌جمهور وقت توانست به عنصری سرشناس در میان اصولگرایان و اقتدارگرایان تبدیل شود که نظر‌گاه‌های افراطی این طیف و انتقاد‌های تند آنها از دولت خاتمی را بازگو می‌کرد.
دعوت‌ او به جلسات سخنرانی حزب‌الله و هیات‌های رزمندگان و همچنین تیتر شدن سخنانش علیه دولت اصلاحت در رسانه‌هایی نظیر یالثارات و شلمچه، آغازی بر روندی بود که به رسیدن او به جایگاه امام جمعه و عضو هیات رئیسه خبرگان و … منتهی شد.
حالا به نظر می‌رسد نوبت سید حمید روحانی است که از همنامی با رئیس‌جمهور استفاده کند و شهرت جمع کند؛ یا حتی شاید اگر قسمتش شد، در انتخاباتی هم شرکت کند و با مزیت این همنامی، رای جمع کند. او البته کمی عجله دارد و انتقادهایش را از روحانی به آیت‌الله هاشمی هم گسترش داده است، آن هم با زبانی تند و تیز.
به گزارش سایت نسیم، حمید روحانی رئیس بنیاد تاریخ پژوهی ایران معاصر با انتقاد صریح از حسن روحانی که در ابتدای دوره ریاست جمهوری خود گفته بود «ما که نمی توانیم تا قیامت با آمریکا قهر باشیم »، گفته است: آیا کسی که اسلام را شناخته چنین حرفی می‌زند؟! مگر سر ارث و میراث با آمریکا دعوا داشتیم که الان ایشان آمده ما را آشتی بدهد. این ننگ نیست که کسی سالها قال الصادق و قال الباقر (علیهم السلام) خوانده باشد و به خاطر نفسانیات قصد داشته باشد با ظالمی که دستش تا مرفق آلوده به خون ملتها آغشته است کنار بیاید ؟!
او با خرده‌گیری بر بعضی اقوال مسئولین کشور، آنها را مخالف و در تعارض خط امام(ره) خوانده و گفته: چگونه امکان دارد ما خود را پیرو مکتبی بدانیم که ریختن یک قطره آب در مرکب ظالم را شریک شدن در ظلم او می‌خواند و در عین حال ادعا کنیم که باید با آمریکا کنار آمده و سازش کنیم.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی ایران معاصر همچنین عربستان سعودی را نیز خیانت‌کار به اسلام خوانده و نوک پیکان انتقادات خود را به سمت هاشمی رفسنجانی چرخانده و با اشاره به صحبت‌های رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد عربستان گفته است: آقای هاشمی رفسنجانی تمام تلاشش این است که به یک نحوی با این حکومت فاسد کنار بیاید. مگر همین رژیم نبود که بیش از ۴۰۰ نفر زائران ایرانی را بدون هیچ جرم و گناهی در حرم امن الهی قتل عام کرد؟! آنوقت اینها با آنها هم پیاله می شوند و می گویند، ایران و عربستان دو قدرت اسلامی هستند که اگر از هم جدا باشند ضایعه ای به اسلام وارد می شود؛ من نمی دانم اقای هاشمی اسلام را نشناخته است یا …
چندی پیش نیز حمید روحانی به حمله به علی مطهری نماینده مردم تهران و فرزند شهید مطهری، او را متهم کرده بود که با مطرح کردن موضوع رفع حصر موسوی و کروبی به دنبال پرستیژ است! وی همچنین فرزند شهید مطهری را تهدید کرد که به سرنوشت خیانتکارانی همچون جمشید اعلم (نماینده سنا در حکومت پهلوی که در سال ۵۸ تیرباران شد) دچار خواهد شد و منتظر افشاگری های «مرگ بار» باشد.
حالا وی در ادامه حملاتش به دولت حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی گفته است: این کسانی که عنوان یار امام(ره) را یدک می‌کشند و با همین عناوین، فتنه سال۸۸ را رقم زدند؛ اینها درست بر خلاف دستور قرآن، مقابل تهمت‌ها و توهین‌ها و جنایت‌های آمریکا لبخند می‌زنند و هی کرنش و چاپلوسی می‌کنند اما وقتی مردم انتقاد می‌کنند یا باید بروند به جهنم یا اصلا بی‌سواد هستند و از دنیا چیزی نمی‌دانند؛ اینها نتیجه دوری‌گزینی از خط امام(ره) است.
حمید روحانی همچنین درباره کتاب «ایران و جهانی شدن» نوشته دکترسریع القلم و با مقدمه حسن روحانی هم اینگونه اظهار نظر کرده: در این کتاب مسائلی وجود دارد که انسان از خواندن آن وحشت می کند. مطالب این کتاب به شدت وحشتناک است که انسان حیرت می‌کند آیا یک نفر با غیرت می‌تواند نویسنده این کتاب بوده باشد؟ اگر واقعا آقای حسن روحانی که بر این کتاب مقدمه نوشته، مطالب آن را قبول داشته باشد که فاجعه است.
روحانی در ادامه با اشاره به گفته نویسنده این کتاب(سریع القلم) که گفته بود سیاست را باید از خیابان جمع کرد و به مراکز دیپلماسی برد، مدعی شده: حسن روحانی بدعتی گذاشت که در طول این ۳۵ سال، بی‌سابقه بوده است. جدا کردن دولت از ملت بوده که با صراحت ملت را از مذاکرات ۵+۱ دور نگه داشتند این بدعت بود. یکی از افتخارات و ویژگی‌های امام صداقت ایشان با مردم بود؛ امام (ره) با مردم یک رنگ بود دولت مردم را در شرایطی از توافق ژنو دور نگه داشتند که بعد از مذاکرات یکی از نمایندگان ۵+۱ به سرزمین های اشغالی می‌رود و جزئیات و کلیات مذاکرات را به آنها تحویل می‌دهد.
وی با بیان اینکه چرا باید صهیونیست‌ها از مذاکرات ما با ۵+۱ آگاه باشند اما ملت ما بی‌خبر باشد، گفته است: اینها به شیوه بنی‌امیه و بنی عباس به مقابله با خط امام و رهبری می‌پردازند و با حرف‌های ریاکارانه به تمجید از رهبری می‌پردازند ولی با وجود اینکه رهبری بارها مذاکره با آمریکا را به ضرر ایران وبی‌فایده خوانده است دست از مذاکره نمی‌کشند.
او در خاتمه هم کنایه‌ای هم به موسوی و کروبی زده و با ذکر نام رهبران جنبش سبز گفته است: من شاهد بودم کروبی به امام(ره) عشق می‌ورزید، اما عدم مبارزه با نفس و تهذیب نفس باعث شد اینها به این سرنوشت دچار شوند، اینها از اول منحرف نبودند!