جناب جنتی! حداقل شما بحث را خانوادگی نکنید

۲۹ شهریور ۱۳۹۳

کلمه – محمدحسین آزاد:
جناب جنتی در خطبه نماز جمعه اش گفته است: “آدم دلش نمی‌خواهد نفرین کند ولی کسانی که حقیقت فتنه را انکار کردند و یا با سکوت و چراغ سبز نشان دادنشان فتنه‌گران و خانواده‌های آنها را نادیده گرفتند، استحقاق نفرین را دارند”.
اشاره بی سابقه حضرت آقای جنتی به “چراغ سبز نشان دادن به خانواده زندانیان سیاسی” در واقع کنایه که نه، تصریحی به دیدار قابل تقدیر آیت الله هاشمی با خانواده زندانیان سرافراز جنبش سبز، در دوهفته پیشتر است. اقدامی که به گفته “ظریفی” دیدار دسته جمعی خانواده زندانیان سیاسی با هم بود، چرا که در آن جمع کسی فاقد این ویژگی نبود!!
در “گزارش رسمی” منتشر شده از سوی دفتر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده بود: ” در این دیدار هر یک از زنان عضو خانواده‌های زندانیان حاضر در این جلسه گزارشی از وضعیت جسمی و قضائی زندانی خویش ارائه و به خاطر بعضی از سختگیری‌های سلیقه‌ای گلایه کردند و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز با ابراز همدردی با آنان که قبل و بعد از پیروزی انقلاب از شرایط زندان و زندانی آگاهی دارند، ضمن دعوت آنان به صبر و تحمل، گفت: مطمئن باشید مطالب شما را به جاهایی که لازم است، منتقل می‌نمایم”.
بنابراین گویا اظهارات امروز آقای جنتی بازتاب و واکنشی است از همان جایی که در گفتار آقای هاشمی “جاهایی که لازم است، منتقل شود” نامیده شده است.
اما “آن جاها” باز هم کج سلیقگی فرموده اند. انتخاب جناب جنتی برای هشدار در مورد رفت و آمد خانواده زندانیان سیاسی، به واقع با مصلحت و تدبیر همخوانی نداشت، حتی قحطی “گویش وران فتنه” نیز توجیه خوبی برای این انتخاب نیست.
اگر قرار باشد خانواده مخالفان سیاسی از مشاهده چراغ سبز محروم شوند، آقای جنتی که جزء خانواده محاربان است، در این مناصب و منابر چه می کند؟
اگر از فرزند وزیرشان که به قول خودشان “ساکت فتنه” و لذا مستحق نفرین است بگذریم، ماجرای دیگر پسر و عروسشان که قیام مسلحانه علیه انقلاب و تمامیت ارضی کشور را مدیریت می کردند، چه باید کرد؟
به گزارش تاریخ، حسین جنتی فرزند آیت الله جنتی، چریک زندانی پیش از انقلاب و عضو برجسته مجاهدین خلق پس از انقلاب و کاندیدای این سازمان در انتخابات مجلس اول از اصفهان، پس از اعلام جنگ مسلحانه سازمان مجاهدین خلق علیه جمهوری اسلامی از مشی سازمان حمایت نموده و فعالیتش را بیشتر کرد. او با همسرش به زندگی مخفی روی آورد و سر انجام بنا به روایتی حکومتی در روز ۲۳ خرداد سال ۱۳۶۱ و بنا به گزارش ارگان سازمان مجاهدین در شهریور ۱۳۶۴ در درگیری مسلحانه کشته شد. همسر وی (فاطمه سروری) بعدها به خارج از ایران رفت و به فعالیت خود در سازمان مجاهدین خلق ادامه داد و تا رده‌های بالای سازمان پیش رفت و در سال ۶۴ از مسئولان نشریه و رادیو صدای مجاهد بود. فاطمه سروری، در جریان تهاجم سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۶۷ به خاک ایران، طی عملیات مرصاد کشته شد.
حالا آن مخالفان برانداز کجا و این زندانیان سیاسی مظلوم و بی پناه که آزارشان به مورچه هم نمی رسد کجا؟
نه آقای جنتی! اگر بنا به خط کشی باشد، معدل خانواده شما به مراتب آن سوتر از خط قرمزهای نظام است که زندانیان بی پناه و بی گناه امروز که جز بازگشت به اصول انقلاب مطالبه و مدعایی ندارند.