چرا رئیس قوه قضاییه از افشای فسادهای کلان برآشفته شده؟

۲۲ مهر ۱۳۹۳

کلمه – سید مسیحا موسوی:
سخنان اخیر آقای صادق لاریجانی در تهدید هر آن کسی که درباره فساد گسترده و سازمان یافته در دوره حاکمیت یکدست رفقای همفکرشان اظهار نظر کند، گویای چند نکته تاسف بار است.
رئیس قوه قضاییه، در این سخنرانی از رسانه هایی که آنها را زنجیره ای خواند تا نماینده های مجلس، همه را تهدید به احضار و برخورد کرد و مدعی شد که قانون اساسی پیگیری پرونده های فساد را در انحصار قوه قضاییه قرار داده است.
در این باره به آقای لاریجانی اولا باید شأن حوزه عمومی و مولفه های آن از جمله رسانه ها را یادآور شد که در آن، تا جایی که به کسی اتهام نامربوط و غیر قانونی زده نشود، حق ورود، کنکاش، آگاهی بخشی، خط دهی به قضاوت افکار عمومی دارند.
همان طور که رسانه ها حق صدور حکم قضایی درباره هیچ تخلفی را ندارند، نهاد انحصاری قضاوت و مجازات که قوه قضائیه باشد هم حق تحدید حقوق ذاتی دیگر حوزه ها را ندارد. ایشان باید مراقب باشند که همان طور که دغدغه حفظ حقوق قوه قضائیه را دارد، در قبال حقوق و حدود دیگر حوزه ها نیز مسئولیت دارند و حق تعدی به آنها و سوء استفاده از مسئولیت خویش را ندارد که در غیر این صورت مستوجب مجازات خواهد بود.
نکته بعدی درک این نکته است که چرا پرداختن به فسادهای کلان اینقدر آقای لاریجانی را برآشفته کرده است؟ اولا که به اندازه ای که خبر فسادها بزرگ است، به اندازه ای که این فسادها بر شرایط کشور تاثیر گذاشته و به اندازه ای که روی اعتماد مردم به حاکمیت تاثیر منفی گذاشته است، هنوز موضوع مورد بحث و بررسی لازم در فضای عمومی و رسانه ها قرار نگرفته و اتفاقا اگر نقدی هست، به کم پرداختن به این موضوعات باز می کردد.
هنوز در کشور ریشه این فسادها در فضای عمومی چنانچه باید و شاید مورد بررسی قرار نگرفته اند. از قضا رئیس دستگاه قضا باید فعالان مدنی و رسانه ای را ترغیب کند تا در این باره به بحث و بررسی های بیشتری بنشینند تا ریشه این فسادها معلوم شود، نه اینکه دستور “هیس” صادر کند. مگر اینکه در امر به سکوت انگیزه های دیگری نهفته باشد. انگیزه هایی همچون نگرانی از دست رفتن سر نخ این پیگیری ها، به نحوی که به جای تسویه حساب های درون گروهی، به عدالت واقعی منجر شود.
مثلا هنوز با گذشت حدود دو سال از موضوع فساد و ارتشاء یکی از برادران لاریجانی که فیلم آن از سوی محمود احمدی نژاد در مجلس به نمایش در آمد گذشته و در کمال تعجب حتی رسیدگی ظاهری و صوری به آن صورت نگرفته و افکار عمومی در اینباره هیچ پاسخی نگرفته است. آیا این امر به سکوت، شائبه دخالت اطرافیان نزدیک در این فسادها را به ذهن متبادر نمی کند تا نوبت به آنها نرسد؟ یا اینکه وجود فسادها و اختلاس های نجومی و بی سابقه ای که همگی از درون جریان مدعی ارزش ها و ساده زیستی و دزدگیری، آیا ربطی به این تهدید اخیر آقای لاریجانی پیدا نمی کند؟
آقایان در مدت چند سال در هزاران ساعت بازجویی و فشارهای مختلف نتوانستند یک ریال درآمد نامشروع در بین کسانی که اتهامشان فتنه گری سبز بود پیدا کنند، همان کسانی که آقای احمدی نژاد برخی از آنها را در مناظره ها با ذکر نامشان در تلویزیون متهم به کسب مال نامشروع کرد، و دستگاه قضایی هم نه تنها به این جرم آشکار وی رسیدگی نکرد، بلکه نتوانست لااقل جهت حفظ ظاهر، در حد اتهام زنی یک مورد اتهام مالی به چهره های برجسته جنبش سبز وارد کند.
آقای لاریجانی، آیا نباید پاسخ بگوید که چطور تهدید کرده که کسی درباره فسادهای اثبات شده حرف نزند، اما به بگم بگم ها و اتهام زنی های آشکار و اثبات نشده احمدی نژاد و اذنابش به چهره های موجه و محترم نظام کوچکترین رسیدگی نکرد؟
نه آقای لاریجانی! شاید بتوانید در دهان بسیاری از نمایندگانی را که – بلانسبت تک چهره هایی همچون علی مطهری – تنها عنوان “راهیافته” برازنده شان هست ببندید، شاید روزنامه های رسمی را وادار به سکوت کنید، اما عرصه عمومی فراتر از این حرف هاست که دنبال پاسخ به این سوالات خود نگردد. آن زمانی که فساد از در و دیوار مملکت بالا می رفت و تلاشگران مبارزه با آنها را به حبس و حصر کشاندید، باید فکر امروزتان را می کردید.