اعدام یا اسلام؟

۲۵ مهر ۱۳۹۳

زهرا ربانی املشی
باسمه تعالی
آیت الله صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه
سلام علیکم
” لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ . لَوْلَا جَاؤُوا عَلَیْهِ بِأَرْبَعَهِ شُهَدَاء فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَدَاء فَأُوْلَئِکَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ”.
چرا هنگامى که آن [بهتان] را شنیدید مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند این بهتانى آشکار ا ست .چرا چهار گواه بر [صحت] آن [بهتان] نیاوردند پس چون گواهان [لازم] را نیاورده‏اند اینانند که نزد خدا دروغگویانند . ﴿۱۲و۱۳ نور﴾
همانطور که استحضار دارید، محسن امیراصلانی زنجانی، زندانی عقیدتی که از سال ۱۳۸۵ در زندان بود با تایید شما، سحرگاه روز چهارشنبه، دوم مهرماه در زندان رجایی‌شهر کرج اعدام شد.
من نیز مانند بسیاری دیگر تا قبل از اعدام حتی نام ایشان را نشنیده بودم ولی پس از آن باخبر شدم که:”در ابتدای دستگیری، اولین قاضی پرونده برای او قرار منع تعقیب صادر می‌کند ولی به اصرار دادستان وقت این قرار به دستگیری تغییر می‌کند. در دادگاه اولیه وی به اتهام بدعت در دین به چهار سال حبس محکوم می‌شود و این حکم در دادگاه تجدید نظر به دو سال و چهارماه کاهش پیدا می‌کند. اما در طی مسیر دادرسی، اتهامات جدیدی مثل روابط نامشروع و جرایم دینی به او وارد می‌شود و پرونده به دادگاه انقلاب فرستاده می‌شود. قاضی برای او حکم اعدام صادر می‌کند. با اعتراض وکلا، پرونده به دادگاه تجدید نظر می‌رود و دادگاه تجدید نظر صلاحیت دادگاه انقلاب برای رسیدگی به این پرونده را نقض و آن را به دادگاه کیفری استان تهران می‌فرستد. این دادگاه با حضور پنج قاضی برگزار می‌شود که دو تن از آنها حکم به بی‌گناهی متهم می‌دهند و سه تن برای او حکم اعدام صادر می‌کنند و…..”
و اما جرایمی که به او نسبت دادند عبارت بود از تفسیر نادرست از قرآن، بدعت در دین ، توهین به حضرت یونس و تجاوز به عنف.
جناب آقای لاریجانی
اگر اعدام او به دلیل برداشت متفاوتی از قرآن بود که: ” مجرد اندیشه و اعتقاد، یا تغییر آن و یا ابراز آن و یا اطلاع از اندیشه و تفکری دیگر، حق هر انسانی است؛ و با هیچ یک از عناوین کیفری نظیر:ارتداد، افساد، توهین، افترا و مانند آن مربوط نیست”. (رساله حقوق آیت الله منتظری، ص۵۱ و ۵۲)
آیا اگر اتهام زنای به عنف زده شود، قاضی راه اثباتی غیر از سه حالت زیر دارد؟
۱- اقرار طرفین که باید عاقل و بالغ باشند و با آزادی و اختیار کامل اعتراف کنند و این اعتراف باید چهار مرتبه انجام شود و بنا بر احتیاط در چهار جلسه این اعتراف صورت گیرد.
۲- شهادت چهار مرد عادل و یا سه مرد و دو زن عادل و یا دو مرد و چهار زن عادل برای اثبات لازم است به صورتی که شهادت دهند به طور مشخص عمل زنا را مشاهده کرده اند.
۳- اثبات از طریق شواهد و قرائن در نزد حاکم شرعی. یعنی بر اساس شواهد و مدارک ، زنا در نزد قاضی مشخص شود. (مثلا انجام آزمایشات تشخیصی بر روی منی و ترشحات فرد، خون، بچه متولد شده و …)
آقای امیر اصلانی متهم شد که مفسد است؛ آیا ثابت شد که قصد فساد در زمین داشته است؟ با کلامی از آیت الله منتظری عرض میکنم: ” افساد نیز مانند هر گناه دیگری که موجب حد است از عناوین قصدیه می‎باشد و باید با قصد و علم و آگاهی انجام شود؛ لذا هرگونه فعالیتی که موجب مفسده عمومی در جامعه می‎شود اگر بدون قصد افساد و بدون علم و توجه باشد، بلکه به انگیزه های دیگری انجام شود، حکم افساد بر آن مترتب نیست . همچنین در صورتی که احراز شود قصد افساد یا علم به تأثیر عمل مربوطه در بین بوده است و لکن محدوده فعالیت آن چنان وسیع و گسترده نبوده که بر آن “افساد فی الارض” صدق نماید، مشمول حکم مفسد نخواهد شد”.(ج۱ ص۴۲۳ دیدگاهها)
جناب آقای لاریجانی
در چنین شرایطی که بسیاری برآنند تا اسلام را چهره ای خشن و غیر انسانی و در تضاد با حقوق بشر جلوه دهند و گروه آدمکش داعش خود را دولت اسلامی می داند آیا به دنبال بهانه برای اعدام بودن، تأیید کار داعشیان نیست؟ آیه شریفه صدر این نامه از ما چه می خواهد؟ دنبال مدرک جرم رفتن یا دنبال رفع اتهام؟
مگر نه این است که در یک نظام قضایی اسلامی، قضات صالح، هنگام قضاوت، به جای کشف شبهه برای مجازات، بایستی، دنبال کشف و صید شبهه ای به نفع متهم باشند؟
آیا نباید هرگاه اجراى حدى از حدود الهى در شرایط خاصى مستلزم عوارض‏ ‏سوء و منفى براى مذهب یا جامعه باشد، حاکم شرع جامع الشرایط اجراى آن را متوقف نماید؟
آیت الله منتظری در این باره می گویند: “برخی مواقع حکمی از احکام اسلام باید با شرایط خاص خودش اجرا شود و اگر آن شرایط نباشد می‎توان از آن صرف نظر کرد. مثلا حدود را در حدیث وارد شده که در کشورهای دیگر اجرا نکنیم، چون اگر اجرا کنیم موجب وهن اسلام می‎شود، همین ملاک در داخل هم هست . اگر مثلا از باب فرض کسی را رجم و سنگسار نماییم موجب خواهد شد که مردم از دین زده شوند، در این صورت از باب تزاحم ملاکات احکام، از اجرای این حکم موقتا جلوگیری خواهد شد. اگر احکام اسلام و دین به خوبی تبیین و اجرا شود خود به خود مردم راغب و طالب خواهند شد. اسلام دین رحمت و عطوفت است نه دین خشونت و غلظت. “(ج۲ ص۲۱۸ کتاب دیدگاهها)
و نیز از نظرات ایشان است که: “ممکن است بعضی از مجازاتها به خاطر عدم تبیین صحیح اهداف آن یا عدم اجرای صحیح آنها مستلزم بدبینی به اصل شریعت و وهن آن گردد، در چنین فرضی باید هرچند به طور موقت از اجرای آنها خودداری شود.” (ج۲ ص۴۰۰ دیدگاهها)
جناب آقای لاریجانی
مگر نه اینکه قاضی باید بی طرف باشد پس چرا با القابی مانند سرباز فراری، دانشجوی اخراجی، و مدعی ارتباط با امام زمان جو سازی می کند؟
همان جناب قاضی فکر می کند در مدت ۳۵ سال بعد از انقلاب چند نفر از فرزندان مسئولین مملکتی خدمت سربازی رفته اند؟
البته من نیز معتقدم طبق دستور شرع کسانی را که ادعای ارتباط و ملاقات با امام زمان را دارند باید تکذیب کرد( البته تکذیب نه اعدام) ولی چرا یک بام و دو هوا؟
و آیا در این برهه زمانی که دانشجوی ما به دلیل شرکت در راهپیمایی آرام ستاره دار و از دانشگاه اخراج می گردد، دانشجوی اخراجی بودن جرم است؟!
در خبرها بود که: “دیوان عالی کشور امیراصلانی را از اتهام زنا تبرئه کرده بود”.
در خبرها بود که: در دادگاهی با حضور پنج قاضی، دو تن از آنها حکم به بی‌گناهی متهم می‌دهند و سه تن برای او حکم اعدام صادر می‌کنند و…..”
جناب آقای لاریجانی
این ها همه همان شبهه ای نیست که طبق قاعده درأ باید به واسطه آن اجرای حدود را متوقف کرد؟
در حدیثی از نبی اکرم(ص) نقل شده است که می‌فرمایند: «ادرئوا الحدود عن المسلمین ما استطعتم فان کان له مخرج فخلوا سبیله فان الامام ان یخطی فی العفو خیر من ان یخطی فی العقوبه»: «تا می‌توانید حدود را از مسلمانان دفع کنید، پس اگر راه گریزی برای متهم به جهت فرار از حد پیدا کردید او را رها سازید، زیرا اگر حاکم در عفو نمودن خطا کند بهتر از آن است که بی‌گناهی را مجازات کند”.
در پایان آرزو می کنم که ایکاش قوه قضائیه با عنایت به آیه زیر، رأفت اسلامی را جایگزین بزرگ کردن خطاهای مردم می کرد: “إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ.” ﴿ نور۱۹﴾؛ این تعبیر مفهوم وسیعى دارد که هر گونه نشر فساد و اشاعه زشتیها و قبائح را شامل مى‏شود ولی مفسرین گفته اند مراد از اشاعه فاحشه همان داستان إفک در آیات ۱۲ و ۱۳ سوره نور است.
والسلام.