چهار دلیل خشم تکفیری‌های ایرانی

۲۷ مهر ۱۳۹۳

کلمه – سید مصطفی تاجزاده:
۱- چرا پیروان آقای مصباح به جای ابراز خوشنودی از کاهش آلودگی هوا در شهرهای بزرگ و نیز افشا شدن بورسیه های غیرقانونی نورچشمی ها و اعزام افرادی با معدل هایی بعضا کمتر از ۱۲ برای دریافت دکترای نهج البلاغه و فقه و حدیث به خارج آن هم در شرایط تحریم و کمبود شدید ارزی به انکار حقایق فوق پرداخته و به هتاکی دولت و مدیرانش روی آوردند: «شگفتا از شرف بی مایه بعضی که بنشسته در صندلی جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی را می زنند آن هم به دروغ ! حالا دیگر کاملا باید معلوم شده باشد که هم در بحث بنزین دروغ گفتند و هم در موضوع بورسیه ها. این بود آن که بهش می گفتند «دولت راستگویان»؟! که تو اولا دروغ بگویی ثانیا یک سال تمام دروغ بگویی! ثالثا یک سال با دروغ وقیحانه خودت خوراک به دشمن بدهی. آقایان نوبخت و نجفی بفرمایید… چقدر می تواند عده ای مریض باشند؟» (سرمقاله وطن امروز ۱۹/۷/۹۳)
۲- نظر بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره توان جناح راست برای مدیریت کشور چنین بود: شما که عرضه اداره یک نانوایی را ندارید از جان دولت چه می خواهید که در شرایط سخت جنگی کشور را اداره می کند (نقل به مضمون) تصور می کنم دوره ۸ ساله حکومت یک دست کسانی که پس از درگذشت رهبر فقید انقلاب خود را ذوب شدگان در ولایت می خوانند مهر تأیید بر داوری مزبور زد. افزون بر ناتوانی مدیریتی، دیدگاه بسته و نیز عملکرد انسداد آفرین آن ها در عرصه های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی نیز شهره عام و خاص است. خودشان نیز مشی خویش را در ایجاد محدودیت های گوناگون انکار نمی کنند. اگرچه می کوشند دلیل توقیف و تعطیل و سانسور و فیلترینگ ها را تهاجم فرهنگی غرب یا جنگ نرم آنان علیه ارزش های دینی و ملی معرفی کنند. این دو خصوصیت نه جدیدند و نه افشای آن اعصاب مصباحیون را به هم می ریزد.
۳- اولین دلیل عصبانیت اصول گرایان افراطی آشکار شدن فساد گسترده ۸ ساله است. همه به یاد دارند که شعار ستادهای انتخاباتی احمدی نژاد «دزدگیر ۸۸» بود اما برملا شدن فسادها و حرام خواری های سه هزار میلیاردی بانکی، هفت هزار میلیاردی تبدیل دلار به ریال و نه هزار میلیارد نفتی بیشتر نشان از فضای دزدبازاری می دهد تا دزدگیری. مشکل دولت پاک و پاک دست و بازگرداننده قطار انقلاب به ریل خویش از نظر اکثریت قاطع ایرانیان تنها بی کفایتی مدیریتی و تنگ نظری سیاسی و اجتماعی و فرهنگی نیست. در ضدیت آن با علم و قانون و برنامه ریزی نیز خلاصه نمی شود. رخ دادن فسادهای نجومی و ویژه خواری های همه جانبه فوق انتظار هم هست.
۴- دومین دلیل آشفتگی خاطر مریدان مصباح احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای است. چشم انداز لغو کامل تحریم ها، تعادل جنگ طلبان وطنی را به هم زده است. به گونه ای که بعضی از آنان به عربده کشی در مجلس و برخی دیگر به فحاشی در جراید پرداخته اند: «ظریف از سر تا پا بوی غرب زدگی می دهد… او نخبه غیرملی است… از بازی برد برد با دشمن چیزی فراتر از دیپلماسی «توافق با کدخدا» و دوپینگ «توکل بر دشمن» برای پیروزی در انتخابات نمی توان انتظار داشت. (وطن امروز ۱۳/۷/۹۳) در همین جهت نماینده ولی فقیه در کیهان نیز از دکتر روحانی می خواهد که اعلام کند: مادام که نخست وزیر انگلیس رسما از ایران و مردم آن عذرخواهی نکند، حضور این کشور در گروه ۵ + ۱ را نمی پذیرد و شرکت در مذاکره ای که تیم انگیسی در آن حضور داشته باشد را تحریم می کند.» (کیهان ۶/۷/۹۳) دلیل مخالفت کاسبان سیاسی و اقتصادی تحریم با توافق جامع هسته ای را یکی از تکفیری ها چنین تبیین می کند: «سیاست خارجی دولت آقای روحانی بر دکترینی استوار شده که اگر توافق نهایی شکل نگیرد هم خود بی اعتبار می شود و هم بسیاری دیگر از رویاهای غرب گرایان را در ایران به سقوط خواهد کشاند.» (وطن امروز ۸/۷/۹۳)
طبق تحلیل حضرات شکست مذاکره با ۵+۱ دولت و مؤتلفانش را ساقط می کند و رویای مشاور احمدی نژاد را تحقق می بخشد که : « آقای روحانی در سال ۹۶ به سختی می تواند رأی سال ۸۴ آقای هاشمی را تکرار کند. یعنی رأیش به ده میلیون نفر هم نمی رسد و شاید اولین رئیس جمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.» (داوری، شرق، ۸/۷/۹۳)
۵- کارنامه دولت نشان می دهد که برخلاف تبلیغات و مخالفت جبهه پایداری و امپراتوری رسانه ای دروغ، رئیس جمهور و همکارانش حل مشکلات میهن و مردم و را به توافق جامع هسته ای گره نزده اند. به همین دلیل و با وجود تداوم تحریم ها شاهد کاهش تورم به رغم آغاز مرحله دوم هدفمندی یارانه ها و نیز کاهش بهای دلار، کاهش آلودگی هوا و هزینه در بیمارستان های دولتی از یک سو و افزایش شاخص های کلان اقتصادی، ارزش ریال، تولیدات صنعتی، تعداد گردشگران و ایرانیان بیمه شده از سوی دیگر هستیم. بعلاوه آرامش و ثبات بر کشور حاکم شده مراودات ایران با دول خارجی توسعه یافته است. چنین توفیقاتی به رغم خزانه خالی و بدهی فراوان میراث دولت قبل به دست آمده که البته موجب نارضایتی تکفیری ها شده است. چرا که معتقدند بهبود اوضاع، آینده ناگواری برایشان رقم خواهد زد.
۶- سعی دکتر روحانی برای رفع حصر غیرقانونی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد هم زمان با مساعی وی و همکارانش برای لغو تحریم ها و به زبان دیگر تلاش دولت تدبیر و امید برای برطرف کردن فضای امنیتی بین المللی علیه ایران به موازات کوشش رئیس جمهور برای پایان دادن به فضای امنیتی در داخل چهارمین دلیل برانگیخته شدن خشم اصول گرایان تندروست. اهانت های آقای حسین شریعتمداری به سخنگوی دولت را باید در چنین زمینه ای ارزیابی کرد وقتی که وی از اقدام های دولت و رئیس آن در جهت لغو حصر سخن می گوید: «باید از آقای نوبخت پرسید که ایشان سخنگوی دولت جمهوری اسلامی است یا وکیل و گماشته خائنین به کشور و نظام؟» (کیهان ۱۹/۷/۹۳)
۷- به نوشته دیوید فروم نویسنده سخنرانی مشهور محورت شرارت جرج بوش:«یک سال پیش تهران با بحران مواجه بود اکنون در آستانه یک پیروزی دیپلماتیک است. باید حاکمان ایران را ستود. امروز بخش مهمی از تحریم ها لغو شده و واحد پول این کشور تقویت گردیده است. تورم فروکش کرده و تجارت و سرمایه گذاری خارجی در حال احیا شدن است. ایالات متحده نیز مرتبا مطالبات خود را در مورد محدودیت برنامه هسته ای ایران کاهش داده است. حاکمان ایرانی هوشمندانه تمام اصول مذاکره را وارونه کرده اند. به جای این که برنامه هسته ای خود را تقدیم کنند تا آشتی برقرار شود، آشتی را پیشنهاد کرده اند تا در عوض آمریکا سطح بالاتری از ظرفیت های هسته ای ایران را بپذیرد.» (ایران ۱۳/۷/۹۳)
نیازی به گفتن ندارد که انعکاس مطالب و مقالاتی از این دست جایی در صدا و سیما ندارد زیرا مدیریت آن رسانه تصمیم گرفته است برای حفظ بی طرفی نسبت به دولت های قبلی و فعلی نه اعترافات خارجی ها را در زمینه موفقیت های دولت روحانی پخش کند و نه مفاسد اقتصادی دوره احمدی نژاد را منعکس نماید. به این می گویند «عدالت رسانه ای شیعی» البته از نوع داعشی آن.