فاضل میبدی: شاه‌بیت حرکت امام حسین(ع) مبارزه با «ظلم» و «جهالت مذهبی» بود

۱۲ آبان ۱۳۹۳

محمدتقی فاضل میبدی در مراسم مردمی ایرانیان مقیم مالزی در شب عاشورا گفت: همه سعی امام حسین در این بود که مردم را از جهالت مذهبی در بیاورد و این مبارزه در برابر جهل و نادانی است که برای همه بشریت است و باید بر دیوار بشریت نوشته شود. وی با اشاره به اینکه در شب عاشورا سه بار عمر سعد با امام حسین دیدار و ملاقات و گفتگو داشتند که هر سه بار نیز این ملاقات به خواست امام حسین بوده است، تاکید کرد که مشاوره شمر بن ذی الجوشن به ابن زیاد مبنی بر لزوم جنگ با ابی عبدالله با استناد به اینکه امام حسین چون نوه پیامبر است هرجا برود مردم اطرافش را می‌گیرند غالب می‌کند، باعث بی نتیجه ماندن این مذاکرات شد.
به گزارش کلمه، شب عاشورا، یازدهم آبان ۱۳۹۳، دومین شبی بود که شهر کوالالامپور میزبان ایرانیان مقیم مالزی بود تا به همت «جمع بنای توحید» به گرامیداشت و تعمق در حماسه حسینی بپردازند و به سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی فاضل میبدی با موضوع «از مدینه تا شام، اسلام نبوت و اسلام سلطنت» گوش فرادهند.
در این مراسم و پس از قرائت آیاتی چند از کلام الله مجید و زیارت شریفه وارث، فاضل میبدی با ذکر اینکه ما دو نوع عاشورا داریم، آن‌ها را به عاشورای عالمانه و عاشورای عامیانه تقسیم کرد و اظهار امیدواری کرد که در مالزی مراسم عاشورا، عاشورایی عالمانه باشد.
این استاد دانشگاه مفید قم در ادامه صحبت‌هایش در شب تاسوعا با اعلام اینکه اسلام نبوت، اسلام زمان پیامبر است و اسلام سلطنت اسلامی است که چندین سال پس از رسول خدا شروع می‌شود، آن را اسلام اموی دانست.
فاضل میبدی در ادامه بحث طرح شده در شب تاسوعا با همین عنوان گفت: «هر مسلمان و شیعه‌ای باید واکاود که این ۴۰، ۵۰ سال چه اتفاقاتی افتاد که آن اسلام نبوی و آن اسلامی که در متن قرآن وجود داشت، به یک اسلام حکومت پسند تبدیل شد. اسلامی که توجیه گر قدرت و سلطنت مطلقه بود.»
فاضل میبدی با اعلام اینکه قرآن کریم این داستان را پیش بینی کرده، با استناد به آیه ۱۴۴ سوره مبارکه آل عمران که بحث قرآن در باب مرگ پیغمبر و لحن اخطار گونه آن و امکان برگشت به عقب است گفت: «کسی که به عقب برگردد ضرری به خدا نمی‌رسد بلکه ضرر به خودش می‌رسد.» او مراد خود را از بازگشت به عقب را بازگشت به رسوم و آداب جاهلیت دانست.
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه با ذکر اینکه مسئله فقط بت پرستی نبود گفت: تقریبا هیچ کسی پس از پیامبر به بت پرستی و سایر آداب جاهلی برنگشت. او با طرح این مسئله که بحث جاهلیت بی‌سوادی نیست جامعه جاهلیت را جامعه‌ای دانست که در آن شعر می‌گفتند و می‌نوشتند اما جامعه‌ای انتقام گیر و خشن بود که عقده‌ها و کینه‌های شخصی در آن حضور فراوانی داشت.
فاضل میبدی با ذکر سخنی از حضرت علی علیه السلام از خطبه دوم نهج البلاغه به علامت‌های جامعه جاهلی اشاره کرد و گفت که: یکی از علامت جامعه جاهلی این بود که مردم خواب نداشتند (نومهم سهود). یعنی مرض بی‌خوابی داشتند و دلیل آن عدم امنیت در تمام وجوه چه سیاسی و چه اقتصادی در جامعه بود.
فاضل میبدی دومین مشخصه جامعه جاهلی را اینگونه طرح کرد که حضرت علی در آن خطبه از عبارت و کهلهم الدموع استفاده کرده است. کهل به معنای سرمه چشم است و دموع یعنی اشک چشم. و به این بدین معناست که مردم به جای اینکه سرمه به چشم بکشند اشک در چشمانشان جاری بود. این یعنی آدم‌ها به جای شاد بودن گریان بودند و شادی نبود.
استاد حوزه علمیه قم با ذکر اینکه اسلام دین گریه نیست، گفت که در اصول کافی جلد ۱۳ بابی به نام باب شاد بودن انسان و مومن وجود دارد که انسان در دنیا باید شاد زندگی کند، اما در دنیا فاصله‌های طبقاتی آدم‌ها را می‌گریاند.
شاگرد برجسته مرحوم آیت الله العظمی منتظری با اسناد به کلام علوی – فی زمن عالم‌ها ملجم و جاهل‌ها مکرم- یکی از علامت‌های جامعه جاهلی را لجام زدن بر دهان عالمان و دوختن دهان گویندگان و عالمانشان دانست که در این جامعه و در همین وضعیت آدمهای جاهل گرامی داشته شده، پیشی داده شده و در جامعه جای می‌گیرند.
فاضل میبدی با ذکر اینکه در جامعه پس از پیغمبر آدمهای سر جای خودشان نیستند گفت که آنچه رخ داده است غمناک بودن‌ها و اشک‌ها و گریه‌ها و مصیبت هاست.
استاد حوزه علمیه قم با این سوال که عدالت در قرآن به چه معناست؟ گفت: عدالت یعنی هر چیزی و هر کسی سر جای خود باشد.
فاضل میبدی با ذکر روایتی از پیامبر خدا مبنی بر اینکه خدا و ملائکه لعنت می‌کند بر کسی که از عهده کاری نیاید و آن کار را قبول کند، گفت: این برای کسی که تارک الصلاه است نگفته‌اند. ولی برای این مسئله گفته‌اند. کسانی که با رانت و ته ریش پست می‌گیرند.
او با استناد به حدیثی از امام صادق (ع) در «تحف العقول» که «لا ابالی من النت خائنا او ضیعا»، گفت: «برای امام صادق فرقی نمی‌کند کسی که کاری قبول کرد چه خیانت کند چه از نابلدی ان کار را ضایع کند. از نظر امام صادق آدم ضایع کننده کار و خیانت کننده کار هر دو یکی است.»
عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در ادامه با ذکر اینکه در شب تاسوعا از تبعید محبوبین پیغمبر و محبوب شدن تبعیدیان پیغمبر گفته است ادامه داد که این جامعه دیگر عدالت در آن نمی‌ماند.
فاضل میبدی یکی از اتفاقاتی که از آداب و رسوم جاهلیت بود و بعد از مرگ پیامبر خدا برگشت و اسلام نبوت را تبدیل به اسلام سلطنت کرد را این دانست که عدالت در جابجایی آدم‌ها اعمال و اجرا نشد.
سخنران شب عاشورای جمع ایرانیان مقیم کوالالامپور با اعلام اینکه قرآن و اسلام ان اندازه که بر مسائل امنیت و اقتصاد حساس است در مسائل عبادی اینقدر حساس نیست، گفت: زیرا مخاطب اسلام آدمیزاد است و آدم با شکم گرسنه می‌آید و تا جوف و شکم آدمیزاد پر نشود عقل آدمیزاد درست کار نمی‌کند. او انسان گرسنه را انسانی دانست که عقلش هم گرسنه است.
فاضل میبدی مخاطب قران کریم و انبیا را عقل انسان دانست و گفت: پیامبر خدا فرمودند انما یدرک الخیر کله بالعقل و این بدین معنی است تمام خوبی‌ها با عقل آدمیزاد درک می‌شود و اگر این عقل کار نکند بشر خوبی نمی‌فهمد. و اینجا همانجایی است که اسلام به اقتصاد اشاره می‌کند.
استاد حوزه و دانشگاه یکی از خصلت‌های جامعه اموی را این دانست که در این جامعه نماز سرجایش هست اما فقر و اختلاف طبقاتی و زراندوزی و دزدی بیداد می‌کند.
او در ادامه یکی از خصلت‌های جامعه نبوی را توجه به شکم‌های گرسنه، انسانهای مظلوم و خانواده یتیم بی‌سرپرست دانست که در ده‌ها آیه قران مطرح می‌شود.
محمدتقی فاضل میبدی با ذکر یکی از کلمات قصار حضرت علی (ع) در نهج البلاغه با مضمون «استعذ بالله من الفقر»، در فهم این گفتار گفت «که به خدا از فقر و گرسنگی پناه ببر». او سه اثر را بر مبنای همین کلام مولا علی ابن ابی طالب بر فقر مترتب دانست که در جامعه اثر می‌گذارد ۱- دین را ناقص می‌کند ۲- عقل را از کار می‌اندازد ۳- جامعه را به گناه و فساد و تن فروشی می‌کشاند.
این اندیشمند حوزوی با استناد به سخن امام علی (ع) در نهج البلاغه مبنی بر اینکه «اللهم صن وجهی بالیسار ولا تبذل وجهى بالإقتار» گفت: «پروردگارا آبروی مرا با وسعت زندگی حفظ کن و آبروی مرا با تنگنایی زندگی از بین نبر.»
این نواندیشی دینی با ذکر اینکه در اسلام تملق و مداحی در برابر قدرتمندان، ثروتمندان و حتی دانشمندان بسیار مذمت شده و خلاف شخصیت انسان است، گفت: این مسئله برای حفظ عزت بشر است و ادامه داد: پیامبر نیز فرموده‌اند، خاک بر دهان مداحان بریزید.
او با ذکر شعری از مولوی گفت: تملق فرعون‌ها را درست می‌کند. فرعون را اینقدر مداحی کردند که نفسش بر او غلبه کرد و انسانی مانند فرعون شد. فاضل میبدی در ادامه اظهار داشت که انسان دیکتاوری که در اثر تملق رشد می‌کند دو کار انجام می‌دهد؛ به خفت کشانیدن مردم و کشاندن ایشان به اطاعت محض از خود. او در برابر اینجامعه؛ جامعه معنوی را جامعه‌ای دانست که آمده تا انسان‌ها را چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ معنوی رشد و شخصیت ببخشید.
فاضل میبدی با استناد به سوره مبارکه قریش و پس از خواندن آیات سوم و چهارم این سوره مبارکه، خداوندی که باید پرستیده شود را واجد دو خصوصیت دانست که یکی بردن خوف از جامعه و دیگری بردن گرسنگی از جامعه است. او ادامه داد در جامعه مومنانه باید امن و آرامش باشد.
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم جامعه مورد تائید پیامبر را با استناد به آیه ۱۱۲ سوره مبارکه نحل «وضرب الله مثلا قریة کانت آمنة مطمئنة یأتی‌ها رزق‌ها رغدا من کل مکان» را جامعه‌ای دانست که در آن مردم آرامش دارند و اطمینان در ایشان غالب است و رزق ایشان فراوان است و این جامعه پیامبر پسند است.
استاد دانشگاه مفید قم با استناد به آیه ۱۵۷ سوره مبارکه اعراف «ویضع عنهم اصرهم والاغلال التی کانت علیهم» گفت که خداوند به پیامبر می‌گوید تو هیچ جبر و زوری بر مردم نداری و باید فقط ابلاغ پیام کنی. و پیامبر آمده است تا غل‌ها و زنجیر‌ها و گرفتاری‌ها و بند‌ها را از دست و پای مردم باز می‌کند و مردم را آزاد می‌کند.
فاضل میبدی خواست دیگر خداوند در قرآن را خوش خوراک بودن مردم عنوان کرد و گفت که صد‌ها آیه قران موجود که می‌گوید چرا چیزهای پاک و حلال را برای مردم حرام می‌کنید. مردم باید خوب بخورند و خوب بیاشامند.
استاد حوزه علمیه قم در ادامه و با برشمردن خصلت‌های جامعه نبوی گفت: جنگ‌های پیغمبر دفاعی بود و او نرفت کسی را به خاطر عقیده‌اش بکشد و هیچ جا در تاریخ چنین مسئله‌ای را نداریم.
فاضل میبدی با ارجاع به کلماتی از ابوسعید ابوالخیر خواست که مردم آئین هر کسی را محترم بدانند. و هیچ وقت خود را مالک حقیقت ندانند بلکه طالب حقیقت باشند.
استاد دانشگاه مفید قم با نقل قولی از ویل دورانت در باب تاریخ، مبنی بر اینکه از ۳۰۰۰ سال تاریخ بشر ۲۷۰۰ سالش را در جنگ بوده است، این جنگ‌ها را بیشتر اعتقادی و مذهبی دانست و معترض شد که چرا آدم‌ها باید هم را بکشند و طرد کنند که عقیده فلانی غیر از عقیده من است. فاضل میبدی اختلاف عقیده بین آدم‌ها را تا قیامت دانست و به خواندن بخش‌هایی از شعری از میرزا حبیب خراسانی با همین مضمون پرداخت که:
هر کسی قصهٔ شوقش به زبانی گوید
چون نکو می‌نگرم حاصل افسانه یکیست.
این شاگرد مرحوم آیت الله العظمی منتظری با طرح اینکه به اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ نقدهایی دارد اعلام کرد که این اعلامیه جلوی بسیاری از جنایات را گرفته است و بودنش بسیار نیکوست.
فاضل میبدی با ذکر مسئله عهدنامه پیامبر در هنگام ورود به مدینه میان مسلمان، مهاجر و انصار، مسیحیان و مسیحیان نجران، یهودیانی مانند بنی قریظه، بنی قینقاع، بنی نضیر، صائبی‌ها و دیگران گفت که این عهد نامه ذکر می‌کند که هرکسی در مدینه آزاد است با دین خودش زندگی کند. اما اگر کفار مکه به شهر مدینه حمله کردند، همه باید متحد دفاع کنند. او بر همین مبنا اضافه کرد که پیامبر در مدینه به همه از دیندار تا بی‌دین و صاحب هر آئینی آزادی کامل داد.
استاد حوزه علمیه قم با قیاس میزان تکرار دو کلمه انفقوا و اقیموا، اولی را برای انفاق و دومی برای نماز دانست و بیشتر بودن انفقوا را نشانه طلب قرآن برای راحت زندگی کردن انسان‌ها ذکر کرد.
فاضل میبدی با ذکر اینکه اسلام می‌خواهد فاصله طبقاتی را تا می‌تواند کم کند، با واژه‌شناسی کلمه انفقوا گفت که این کلمه از نفقه می‌آید و آن به معنای یعنی دره و شکاف است. نفاق یعنی کسی که در جامعه شکاف ایجاد می‌کند. منافق کسی است که در جامعه شکاف ایجاد می‌کند. اما این کلمه در باب افعال معنایش عوض می‌شود. منافق و منفق از یک ریشه با دو معنای مختلف‌اند. خداوند می‌گوید و انفقوا مما تحبون. هرچه دوست دارید از آن انفاق کنید. اگر می‌توانید انفاق کنید. و پیوستگی و وابستگی خود را به ثروت زیاد کم کنید.
این عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم پس از ذکر مختصات جامعه نبوی گفت که «این جامعه پس از ۴۰، ۵۰ سال تبدیل به جامعه‌ای شده که در آن فساد مالی به قدری زیاد شده که خود پیغمبر خدا فرمود بعد از من می‌ترسم که خاندان ابی العاص (خاندان مطرود پیغمبر) به سرکار برگردند این ثروت‌های جامعه دست این‌ها بیافتند و رانت و اختلاس و دزدی و پول دست عده‌ای خاص دست به دست بشود و مردم از لحاظ مالی اسیر بشود. این‌ها دست به دست هم می‌دهند و با بندگان صالح خدا می‌جنگند و آدمهای فاسق دنبال یک حزب شدن باشند که جامعه رانابود کنند.» فاضل میبدی تمام خصلت‌های ذکر را خصلت‌های جامعه سلطنت دانست. این‌ها خصلت‌های جامعه سلطنت است.
محمدتقی فاضل میبدی با اشاره به اینکه در شب عاشورا سخن می‌گوید، گفت که در کربلا دو اسلام در برابر یکدیگر قرار گرفت. یک اسلامی که به دست ملایان دربار شامی درست شده بود و دیگری اسلامی بود که علی به خاطرش شهید شده بود. او تصریح کرد هرچه تاریخ و گفتار امام علی را بهتر بفهمید قصه عاشورا را بهتر درک می‌کنید.
استاد دانشگاه مفید قم یکی از غصه‌های حضرت علی در روزهای آخر عمر را این دانست که «ولکن آسى ان یلى امور هذه الامه سفهاؤ‌ها و فجار‌ها» کار امت به دست سفیهان و فاجران بیافتد. فاضل میبدی این رویداد را بسیار دردناک توصیف کرد و گفت که حضرت علی می‌فرماید می‌ترسم امور این امت دست این دو طائفه بیافتد. دست آدمهایی که هم سفیه باشند و هم فاجر. سفیه کسی است که در نادانی خیانت می‌کند. فاجر کسی که در دانایی خیانت می‌کند.
استاد حوزه علمیه قم حکومت‌های پس از امام علی و پس از عاشورا را در سه عرصه ذکر کرد: یکی اسلام اموی‌ها در شامات است. دوم اسلام عباسیان در بغداد و سوم اسلام فاطمی‌ها در مصر است. در سه نوع حکومت و سه مدل حکومت و همه هم ضد همدیگر هستند و همه هم به نام اسلام سر همدیگر را بریده‌اند. بعد‌ها نیز صفویان و عثمانی‌ها در برابر همدیگر قرار گرفتند.
فاضل میبدی با ذکر اینکه خداوند همه را ما را به دار السلام دعوت کرده گفت که تاریخ ما نشان می‌دهد که همه ما اهل دار الحرب بودیم و مسئله و مشکل همینجاست.
سخنران شب عاشورای ایرانیان مقیم مالزی پس از آن و مستند به کلام حضرت امیر و با نقل قول از ایشان گفت حضرت امیر می‌گوید خدایا تو می‌دانی که من با این‌ها به خاطر قدرت درگیری ندارم. چون قدرت فضول الحطام است. یعنی اضافه‌ها و دور ریختنی‌های خاکس‌تر است که باید دور ریخته شود. برای اینکه مَعالم دین برگردد.
فاضل میبدی در فهم کلمه مَعالم ان را جمع مَعلَم دانست که از عَلَم گرفته می‌شود. و عَلَم یعنی بیرق یعنی نشانه. امروز به پرچم هر کشوری عَلَم گفته می‌شود. چرا که این پرچم هویت و نشانه و شاخصه هر کشوری است.
این نواندیش حوزوی با ذکر اینکه امروز توهین به یک پرچم یا به آتش کشیدن پرچم کشوری توهین به ملت آن کشور است نه به دولت آن گفت که پرچم ربطی به دولت ندارد. پرچم از ان هویت آن کشور است.
فاضل میبدی با ذکر اینکه امام علی و امام حسین به دنبال اصلاح جامعه خود بودند گفت که این جملات را هم امام حسین و هم امام علی دارند و این‌ها برای این آمده‌اند و انگیزه و صحبتشان بر سر این است.
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در باب حکومت‌های پس از عصر علوی گفت که به نام دین چه کردند؟ خطبه‌های می‌خوانند، ماذنه‌ها می‌سازند، امیرالحاج دارند و همه این‌ها هست، اما اصلاح در بلاد نبود. عباد امین نبودند. مظلومین امین نبودند و پرچم‌ها دین مختل شده بود. فاضل میبدی با اعلام اینکه پیش بینی امام علی درست در آمد گفت که حکومت به دست سفیهی چون یزید افتاد.
در ادامه سخنران شب عاشورای سال ۱۳۹۳ ایرانیان مقیم مالزی با ذکر اینکه در سال ۶۱ هجری ۵۱ سال از مرگ پیامبر گذشته است، شاه بیت حرکت امام حسین را مبارزه با ظلم و نه مبارزه با کفر دانست.
فاضل میبدی با ذکر اینکه امام حسین تنها وسیله‌ای که ابزاری که از بدو حرکت تا انتهای مسئله شهادت داشت نه شمشیر بود نه تحمیل، گفت که ایشان تنها یک حربه داشتند و آن زبان و نطقشان بود. هرکجا که می‌رسیدند حرف می‌زدند و سخنرانی می‌کردند.
این استاد حوزه و دانشگاه با استناد به نص قران کریم که می‌گوید: «ادع إلى سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی أحسن،» گفت که «با بهترین روش گفتار نه با فحش نه با ترس و تهدید سخن بگویید و اگر کار به مجادله کشید به نحو احسن مجادله کنید.»
این استاد دانشگاه مفید قم با نقل از کتاب «اعیان الشیعه» مرحوم سید محسن امین و اینکه در شب عاشورا سه بار عمر سعد با امام حسین دیدار و ملاقات و گفتگو داشتند گفت که هر سه بار نیز این ملاقات به خواست امام حسین بوده است.
فاضل میبدی نتیجه این ملاقات‌ها را اینگونه ذکر کرد که عمر سعد نامه‌ای به ابن زیاد می‌نویسد و به او می‌گوید که حسین ابن علی پذیرفته که به مدینه برگردد و کاری به کار حکومت نداشته باشد. اما ظاهرا و بر اساس اخبار شمر ابن ذی الجوشن با مشاوره با ابن زیاد رای خود را مبنی بر لزوم جنگ با ابی عبدالله با استناد به اینکه امام حسین چون نوه پیامبر است هرجا برود مردم اطرافش را می‌گیرند غالب می‌کند و ابن زیاد به عمر سعد فرمان حمله می‌دهد و عمر سعد هم در این میانه دنیا را بر می‌گزیند.
فاضل میبدی در آخر با ذکر جمله‌ای امام حسین که در لحظات آخر می‌فرمایند: «الناس عبید الدنیا، والدین لعق على ألسنتهم یحوطونه ما درّت معائشهم، فإذا محّصوا بالبلاء، قلّ الدیّانون» می‌گوید که همه سعی امام حسین در این بود که مردم را از جهالت مذهبی در بیاورد و این مبارزه در برابر جهل و نادانی است که برای همه بشریت است و باید بر دیوار بشریت نوشته شود و اگر این فرهنگ جا بیافتد می‌تواند برای بشریت مفید باشد.
این عالم حوزوی در انتها با ذکر مصیبتی از امام حسین علیه السلام و مصیبت‌های روز عاشورا سخن خود را به پایان برد.
در پایان نیز مداح اهل بیت عصمت و طهارت با ذکر مصیبت در شب عاشورای حسینی به مداحی پرداخت و مراسم با ذکر مصیبت شب عاشورای حضرت ابی عبدالله الحسین و عزاداری و سینه زنی به پایان رسید.