ماجرای یک رمان/کتابی که تبعید شد

۸ اردیبهشت ۱۳۹۲

حالا یک تجربۀ مهم دیگر هم دارم، چاپ و نشر در ایران(گذشته از ارشاد و قوانین خاص خودش) دست اندازهای زیادی دارد، آشنایی، دوستی، سری در مطبوعات داشتن و… می‌دانم که من هیچوقت علاقه‌ای نخواهم داشت که برای نشر کتابم، به این طرف و آن طرف سرک بکشم اما امیدوارم جریان جاری در داستان این کتاب و دیگرداستان‌های هنوز منتشر نشده‌ام، آن‌قدر قدرتمند باشد که ذهن و دلی را متوجه خود کند و چشمی را برای خواندن به سویش کشد، بدون هیچ تبلیغ اینترنتی یا مجله‌ای دربارۀ کتاب. شاید این ارتباط خالص‌تری باشد با خواننده‌ای که کتاب را از سر کنجکاوی می‌خواند تا کسی که از سر آشنایی.با ۲۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیاتلینک مستقیم