آنچه مرا رنج می داد

۳۰ بهمن ۱۳۹۳

عکس: Beshef فیروزه فروزانفر- روزنامه نگار وقتی شوهرم از کوه پرت شد ومن و بچه ها را تنها گذاشت مزه خشونت را چشیدم. رضا هم شوهر بود و هم رفیق. اگرچه وضع مالی ما خوب نبود ولی خوشبخت بودیم. مراسم چهلم که تمام شد هنوز گیج بودم با این وجود متوجه تغییر رفتار خواهرم شدم. خواهری که ۲۲ سال هم اتاق بودیم و از غم و شادی و درد دل های هم با خبر، حالا سرد شده بود و به گرمی و صمیمیت قبل نبود. تعارف هایش هم واقعی نبود.  اگر ۱۰ بار تلفن می کردم یک بار جواب می داد. [....]