چرا خشونت را تحمّل میکنیم؟

۱۲ مرداد ۱۳۹۴

عکس:bigbirdz خانه امن:ماه رمضان بود و من سفره افطار را پهن کرده بودم .تازه اذان شروع شده بود و هر پنج فرزندم دور سفره نشسته بودند اما محمد هنوز نیامده بود . هر چی به موبایلش زنگ می زدم جواب نمی داد. بعد افطار زنگ زد و گفت کار واجبی پیش آمده و مجبور شده با شریکش به سمت کارخانه ای که تازه تاسیسش کرده بود حرکت کند . فردای آن روز درست سر ظهر شریک همسرم زنگ زد و سراغ محمد را گرفت. تعجب کردم و گفتم مگر محمد با شما نیست؟ گفت نه شاید بد نباشد کمی چشمت [....]