بررسی مهمترین اخبار ١٧ و ١٨ فوریۀ ٢٠١٧ ترامپ میگوید که درز اطلاعات امنیت ملی ازکاخ سفید باید جدی گرفته شود و من آن را پیگیری قانونی خواهم کرد چونکه به روابط ما و روسیه اثر بدی میگذارد - همۀ آنچه که منتشر میشود اخبار دروغین هستند - من شاهد انبوهی از اخبار کذب هستم - مدارک غیر قانونی علیه مسئول امنیت ملی آقای فیلن خیلی غیر منصفانه بود - همۀ اینها شکست مفتضحانه دمکرات ها و هیلاری کلینتون را جبران میکنند - من از اولین روزم یک وضعیت بهم ریخته را تحویل گرفتهام و فرصت های شغلی به مکزیک و خارج می رفت. جریمه سنگین به صاحبان کارخانجات آمریکا وضع میکنم تا نتوانند کارگران شان را اخراج کنند و سرمایه ها را به خارج ببرند.. پیشنهاد ترامپ برای جای گزینی مسئول دیگری به جای آقای فیلن که به زبان فارسی کاملاً مسلط بود رد شد. رئیس حزب جمهوری خواه گفت که درز اخبار امنیت ملی جرم است و باید مانع شد که مورد سو استفادۀ روسیه قرار نگیرد. اختلاف ترامپ و رسانهها همچنان فعال است. موضوع ترامپ و پوتین همچنان محور اخبار است. جدال دو حزب آمریکا بر سر آقای فیلن بطور فعال ادامه دارد. یک نظرسنجی نشان میدهند که ترامپ 40% محبوبیت دارد و دیگری نشان میدهند که به ترامپ 55% اعتماد هست. کنفرانس امنیتی سه روزۀ مونیخ با بسیج 4000 نیروی امنیتی برگزار شد و صدر اعظم آلمان، دبیر کل سازمان ملل، رئیس شورای اتحادیۀ اروپا، دبیر سازمان ناتو به همراه 30 رهبر جهانی و 80 وزیر دفاع همگی حضور داشتند. وزیر دفاع آمریکا نظر ترامپ و خودش را اعلام کردد که ما به اهمیت ائتلاف نظامی ناتو تأکید داریم، اما تمامی اعضای ناتو باید سهم عادلانه ای برای تأمین نیازهای نظامی قبول کنند بطوری که اگر هر عضوی 2 % از تولید ناخالص ملی شان را تا پایان امسال پرداخت نکنند مورد قبول ما نخواهد بود. رئیس ناتو نیز به این 2 % تأکید گذارد. معاون ترامپ هم پیام رئیس جمهور را رساند که آمریکا و اروپا بهم تنیده شدهاند و آزادی و دمکراسی و عدالت باید برای همه باشد.مسکو میگوید تا پایان امسال تمامی بدهی های روسیه پرداخت خواهد شد.------------------------------------------------------داستان اختلاف ترامپ و رسانهها یکی از مسأئل مهم روز است، داستان انسجام یا اختلافهای درونی ناتو نیز همینطور است. رابطه نزدیک و پرابهام ترامپ و پوتین هم یکی دیگر از این موارد مهم است و داستان رقابت ابرقدرتی چین و آمریکا نیز قطعاً پر وزنه تر از همه اینها باید باشد، اما در این میان بنظرم باید خوب همفکری و بررسی کرد و دقیقتر جواب داد که آیا داستان اختلاف آمریکا و جمهوری اسلامی در کجای این نظام سرمایه معنی می یابد؟ آیا میتوانیم بگوییم که روند اختلافات بلوک اتمی ناتو به رهبری آمریکا آنهم با دخالت مهم دولت غربی، بموازات روند اشتراکات شکل یابندۀ بلوک اتمی شانگهای به رهبری چین و روسیه آنهم با دخالت هند و پاکستان نشو و نما می باشد؟ آیا اساساً میتوان گفت که چین و روسیه به یک اندازه در رهبری بلوک شانگهای نقش دارند؟اکنون در ادامآ این سری سؤالهای مهم شرایط کنونی به نظرم میرسیم به کلیدیترین سؤال از این مجموعه سؤالاتی که قطعاً دامنه اش میتواند گستردهتر نیز باشد، اما بنظرم فقط یک سؤال کلیدی نقدا به نظرم می رسد که در مقطع کنونی هویت و اهمیت خیلی جدیتر و تعیین کننده تری نشان میدهد. تعیین کننده از نظر تأثیر در ایجاد تغییر برای توازن قوای بین ابرقدرت های نظام سرمایه و جا افتادن وضعیت رهبری. این سؤال هم برحسب اتفاق به ما فعالین سیاسی یعنی فعالینی که در جبهۀ سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی قرار داریم ربط مستقیم پیدا می کند. این سؤال کلیدی چیست؟ در پایین به این سؤال خواهیم رسید.------------------------------------------------- حول پیشنهاد روسیه پیرامون همکاری نظامی با آمریکا وزیر جنگ آمریکا گفت که روسیه باید ثابت کند که اجرای قوانین بینالمللی را رعایت می کند. رهبران اروپا، نه تنها از تعریف تمجید ترامپ از موضع پوتین بسیار نگرانند بلکه از آن مهمتر از اینکه ترامپ گفته ائتلاف ناتو در شکل و روال کنونی اش منسوخ است نگرانند.در توافق هسته ای اوباما و رژیم ایران، برای 2800 ایرانی گرین کارت آمریکا صادر شده بوده که ترامپ و دولتش برای تغییر آن مشغولند، و 50 مافیای عمده سپاه از قبیل مافیای شکر و روغن و غیره را هم شناسایی کرده اند تا بتوانند در شبکه ای از تحریم ها همه را بگنجانند. اکنون علاوه بر دولت ترامپ یعنی قوه مجریه خود قوه مقننه آمریکاهم وارد این داستان تحریم های جدید علیه رژیم ایران شده استد. سفر قاسم سلیمانی به روسیه نیز عدول از توافق هسته ای و تحریم ها حساب شده و نگران کننده است.دولت اسد به غیر از روسیه و ایران بقیۀ اپوزیسیون را تروریست میخواند، و لذا تا زمانی که روسیه و ایران اسد را مجاب نکنند، مخصوصاً اگر هر دوی ایران و روسیه در بیشتر مناطق سوریه با ترکیه توافق نکنند، آنوقت رسیدن به صلحی پایدار ممکن نخواهد بود. ترامپ به ناتانیاهو گفته که در مورد شهرک سازی ها کمی دست نگه دارید تا با توافق بهتری عمل کنیم چراکه زمینهای زیادی شهرک سازی شده است. در مورد انتقال سفارتخانه از تلاویو به اورشلیم نیز گفته که دوست دارم این اتفاق بیافتد ولی داریم با دقت مسأله را مطالعه می کنیم. بمبی توسط زنی به رهبری داعش در مسجد شیعۀ پاکستان 75 کشته و 250 زخمی بجا گذاشت و بهمین دلیل دولت پاکستان مرزهای بین خود و افغانستان را تا اطلاع ثانوی بست.-----------------------------------------------------------اساسیترین سؤال مورد نظرم مخصوصاً به دلیل ربط مستقیم موضوع به نیروهای انقلابی ایران چیست؟بنا به تحقیقات مارکس و انگلس و حتی ادامه این تحقیقات در دوره لنین و جدی شدن آن در انقلاب روسیه، کلیت جوامع بشری با دو وجه تولید متفاوت و درهم تنیده ای جلو آمده اند. «وجه تولید آسیایی» و «وجه تولید اروپایی». ارتباط ایندو وجه تولید، قطعا نقش کلیدی در جریان مبارزۀ طبقاتی کار و سرمایه و انباشت سود داشته است. باری بعد از شکلگیری مرحله اول امپریالیزم، ضرورت انباشت سود باعث ارتباط ارگانیک و تأثیر متقابل همه جانبه تر این دو وجه تولید گردیده و هویت «گلوبالیزاسیون» ممکن شده است. در این روند «جهانی شدن سرمایه و جهت گیری سرمایه های کلان به شرق آسیا» میبینیم که فرایند هرچه قویتر شدن مدیریت ابرقدرت چین و پیمان شانگهای بموازات هرچه ضعیفتر شدن فرایند مدیریت ابر قدرت آمریکا و پیمان ناتو ممکن شده است. تا قبل از انقلاب کارگری 57 ابر قدرت آمریکا باتفاق متحدین غربی اش در ناتو توانسته بوده بخش اعظم جناح های عقبمانده تر سرمایه داری را مثل اغلب دولت های عربی که در وجه تولید آسیایی در خاورمیانه متمرکز بودهاند و حکومت های مطلقه و استبداد آسیایی و پادشاهی را مستقیماً اداره میکرده اند به زیر سلطۀ خود بچسباند. اما از انقلاب 57 به اینطرف آنهم در متن و کانتکست همین توازن قوای ابرقدرتها و انباشت سرمایه ها، ما نه تنها ضرورت شکلگیری سرکوبگرترین حکومت مطلقه آسیایی یعنی جمهوری اسلامی تجربه کردیم بلکه نچسب بودن این رژیم خمینی به بلوک آمریکا و غرب را نیز شاهد بودیم.اکنون مهمترین سؤال بنظرم این است که کدام حلقه از نظام سرمایه و کدام دولت از این 200 دولت جهان سرمایه است که برای تثبیت نهایی این فرایند اختلاف بالایی ها و ابرقدرت ها و بلوکبندی ها نقش کلیدی حساب خواهد شد؟ بنظرم این حلقه همانا تعیین تکلیف جمهوری اسلامی بعلاوۀ رژیم سوریه ویارانشان از «وجه تولید آسیایی» است آنهم در منطقه خاورمیانه، که ناتو از یکطرف و چین و روسیه هم از طرف دیگر بادقت دارند روی آن سرمایهگذاری می کنند.از یکطرف طبقه کارگر خاورمیانه به ویژه جنبش کارگری ایران و ترکیه به اشکال نیمه سازمانیافته نقش پیشگام طبقه کارگر منطقه را ایفا خواهند کرد آنهم به دلیل اینکه حکومت های مستقیم شان به رهبری خامنه ای و اردوان از فعال ترین دخالتگران سوریه و عراق و میلیتاریزم این منطقه میباشند،.و از طرف دیگر هم طبقه کارگر خود آمریکا و پرتحرک ترین جوامع اروپایی خواهند بود که در این مبارزه طبقاتی فعال خواهند بود. این وضعیت از دید من خوش بین ترین سناریویی است که تا اینجا جریان دارد. https://www.youtube.com/watch?v=te2-0vnclI0با رجوع به این لینک، آنهم صرفاً از اول مصاحبه تا دقیقه چهلم اش، میتوانید برخی مختصات «وجه تولید آسیایی» را در مقایسه با مختصات «وجه تولید اروپایی» مورد توجه قرار دهید. ------------------------------------------------------ اخبار این نوشته 90% از صدای آمریکا و بقیه هم از تلویزیون دیدگاه گرفته شده اند.ناصر احمدی 2017. 02 . 18nahmadi100@yahoo.com
بررسی مهمترین اخبار ١٧ و ١٨ فوریۀ ٢٠١٧
۱ اسفند ۱۳۹۵