این ثبت نام "هاشمی گونه" بود!

۲ اردیبهشت ۱۳۹۶

2) سال 83 رو به پایان است. انتخابات ریاست جمهوری نهم در پیش است. جریان اصلاحات با تداوم افراطی گری ها باب امید خیلی ها را گشوده است. از برخی روحانیت شکست خورده و همیشه ناکام گرفته تا حجتیه ای های همواره در سایه. ویترین انتخابات بدجوری آیت الله هاشمی را نگران کرده است. او در پشت القاب دکتر و مهندس و خلبان تصویر روشنی از "انحراف انقلاب خمینی" می بیند. ابتدا تمام مساعی ش را به کار می گیرد تا با اجماع بر سر "ولایتی معتدل" راه بر تفرقه ی خانمان برانداز ببندد که نه اصولگرای مفتون و نه اصلاح طلب مغرور یاری ش نمی کنند. خطر لحظه به لحظه بالاتر می گیرد. در دیداری با رهبری ادله نگرانی خود را می گوید. با اسم بردن از برخی افراد. "که اگر اینها بیایند ما یک سقوطی می کنیم" و چون تکلیفی بر نیامدن نمی یابد دیگر مجالی بر عافیت طلبی نمی بیند. بالاخص که همسر امام خطابش می کند که: "امام خیالش به شماها راحت بود، حالا شماها به کی می خواهید تحویل بدهید این انقلاب را؟". همه ی نشانه ها از تخریب ی تاریخی خبر می دهد. ولی برای آیت الله چه چیزی بالاتر از ادای تکلیف. پس با عزیزترین متاع ش به میدان می آید. تا صدای شکستن خودش را بشنود ولی راه برانحراف انقلاب ببندد. امّا اصولگرای مفتون و اصلاح طلب مغرور. عاجز از فهم "نیّت هاشمی" هم نردبان پیروزی او را می شکنند و هم شکست او را به خنده تلخی جشن می گیرند. آخر آن روزها "باختن هاشمی" آرزوی خیلی ها بود. ولی بعدها همه باختند جز هاشمی!.
3) انتخابات 92 در پیش است. آیت الله در آستانه ی 80 سالگی است. فضای کشور بسیار سرد و آکنده از ناامیدی است. تقاضا برای حضور هاشمی در انتخابات بسیار فرآگیر است. امّا موانع، هم بسیارند و هم سرسخت. آیت الله به چند نفر پیغام ثبت نام می دهد. یکی از بزرگان جواب تلخی می دهد. "آقای هاشمی خودش از تایید صلاحیت، خیال ش راحت است، به ما می گوید بیا ثبت نام کن!". زهی تاسف از این همه هاشمی نشناسی!. لحظه ها به سرعت درگذرند. مردم جواب می خواهند. ثبت نام آقای روحانی موجی ایجاد نکرده است. از نهان پیغام های "نیا" به گوش هاشمی می رسد. چه به دلسوزی چه به تهدید. چرا که تنها اوست که می تواند بازی پیش رو را برهم بزند. آخر 8 سال رشته نکرده اند تا به راحتی از دست بدهند. امّا تصمیم "هاشمی گونه" دیگری در راه است. ثبت نامی غیر قابل تکرار از راه می رسد. باشکوه و امیدی تاریخی و وصف ناشدنی در دل های مردم. امّا در قلب "هاشمی" غوغاست. خوب می داند که این بار آبروی بزرگتری را باید بدهد. "صلاحیتش را". ولی او به سادگی می دهد. آخر دانشجویی همین روزها به او گفته بود که نوبت جام زهر اوست. و هاشمی با آرامش کامل آن را می نوشد. امّا این آخرین تصمیم بزرگ آن سال هاشمی نبود. بی اعتنا به ردصلاحیتش نیازمند تصمیم پرمخاطره دیگری بود. حمایت از روحانی آنهم در شرایطی مبهم. نظرسنجی ها حکایت از برتری او نداشت. مشاوران آیت الله نهی می کنند که اول صلاحیت را دادید و اینک با حمایت صریح شاید صلابت خود را هم در جامعه از دست بدهید. امّا آیت الله باز هم پای به آتشی می گذارد که برایش گلستان می شود. در آخرین سه شنبه قبل از انتخابات یک جمله می گوید و تمام: "من به روحانی رأی می دهم".
4) انتخابات 96 آرام آرام از راه می رسد. اولین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی است که "آیت الله ندارد". بدخواهان قدیمی از سویی و مغرورشدگان جدید از سوی دیگر، هر دو خطرند برای خط اعتدال. وصیت آیت الله به روشنی و وضوح در میانه میدان است. "هم به لحاظ احتمال رد صلاحیت و هم به جهت دفع حملات فراگیر باید چند نفر در کنار آقای روحانی کاندیدا شوند و از 5 نفر هم نام برند". از آن 5 نفر دو سه نفری خود می گویند، نمی آیند و "جهانگیری" هم به درستی اذن روحانی را طلب می کند. لحظه ها به سرعت درگذرند. وصیت آیت الله به عمد یا به قصور بر زمین مانده است. "محمّد هاشمی" مانده و تصمیم "هاشمی گونه" ای که باید بگیرد. بی محاسبه سود و زیان خود و بی هراس از فدا کردن آبرویش. ظهر آخرین روز ثبت نام می رسد و هیچکدام از آن 5 نفر نیامده اند. "اخوی محمّد" باید کاری بکند. فراتر از سیاسی کاری هایی رایج و تبعاتش. پس شال و کلاه می کند. بی هیچ یاور و همراهی. به وزارت کشور می رود. تا "میراث هاشمی" اسیر غرورهای جدید و بدخواهی های قدیم نگردد. ثبت نامی که همانقدر که در سالن وزارت کشور شور می آفریند در تمامی رسانه های اصولگرا و اصلاح طلب، سانسور می شود!. تاریخ دوباره تکرار می شود. یک تصمیم "هاشمی گونه" دیگر و کج فهمی مجدد "نیّت" عامل ش. "محمّد هاشمی" امّا آسوده از ادای تکلیف. به نظاره میدان می نشیند. تا ابتدا جهانگیری به وزارت کشور برود و بعد چند روز هم با اعلام اسامی تائید شدگان با خیالی آسوده بگوید. "به وصیت آیت الله با تمام توان برای پیروزی روحانی  تلاش خواهم کرد". تمامی این فعل و انفعالات چند روزه مهم ترین پیام ش این بود. هنوز هم می توان تصمیمات "هاشمی گونه" گرفت. اگر آنِ سیاسی داشته باشی و به فکر منافع خویش نباشی....
*دبیر اجرایی پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی(ره)
                                                                به کانال تلگرام "سایت هاشمی" بپیوندید

زبان
Persian (فارسی)

پاراگراف اول: محمّد محمودی*  - 1) سال 78 به پایان رسیده است. انتخابات مجلس در راه است. فضا پس از اتفاقات رخ داده بسیار تند و رادیکال است. آیت الله هاشمی مطمئن است تداوم این فضای افراطی به نوعی ابتذال و انحراف در فضای سیاسی کشور می انجامد. وقت تصمیم دشواری است. مثل ورود به تونل ی از آتش. محاسبه سود- هزینه می گوید نرو. ولی هاشمی را تصمیم "هاشمی گونه" باید. تصمیمی که فقط یک "هاشمی" می تواند بگیرد. و آیت الله در انتخابات مجلس ششم ثبت نام می کند. هیچکس از نیت ش خبر ندارد جز خودش. آبرویش را در کف دست می گیرد تا افراط جان اصلاحات را نگیرد. ولی خیلی ها از فهم نیّت آیت الله باز می مانند و فرمان "آتش آزاد" می دهند تا آبرویش را بریزند و کاری کنند که دیگر نای سر بلند کردن نیابد و کردند آنچه را نباید می کردند...
ساختار نمایشی: افقی ویژه - به همراه رسانهمطلب مرتبط: "به توصیه آیت الله هاشمی آمدم"ناگفته های هاشمی از انتخابات ۸۴آخرین دلنوشته ی هاشمی برای "مردم"من بخاطر مردم آمدم نه شورای نگهبان!با تمام توان از روحانی حمایت می کنمبرچسب: هاشمی گونهمحمّد محمودیمجلسانتخاباتمحمّد هاشمیریاست جمهوریاعتدالمحمد محمودیاصلاح طلباصولگراپایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمیدبیر اجراییروحانیجهانگیریتصویر: دسته بندی: یاداشت میهماننام نویسنده: * محمّد محمودی