محمدمهدی مجاهدی:
انتخابات اردیبهشت ۹۶ چنان که در یکی از یادداشتهای تلگرامی اخیر اشاره کرده بودم، بسی بیش از دیگر دورههای انتخاباتی، عرصهی رقابت میان دوگونه پوپولیسم پیچیده بود: پوپولیسم مردمگرا و پوپولیسم مردمفریب.
سیاست پس از انقلاب بهویژه در عرصهی انتخابات همیشه مایهای و پایهای پوپولیستی داشته است. اما از نهمین دورهی ریاستجمهوری بهبعد، انتخابات در ایران وارد فاز پوپولیسم پیچیده شد، پوپولیسمی بدخیم که بیش از یک دهه چرخ سیاست را به سنگلاخ پسااخلاق و پساحقیقت گرفتار کرد و آثار آن هنوز برجا ست، آثاری زشت که مانند آثار ویرانیهای اقتصادی بهآسانی و بهارزانی زدوده نخواهد شد.
به همت همهی استثناطلبان، در دورهی یازدهم فضای زهرآلود پساحقیقت و پسااخلاق پیشفرض رقابتهای انتخاباتی شد. وضعیت پسااخلاق فضایی است که معیار حسن و قبح اخلاقی در آن پریشان و بلکه مفقود است. وضعیت پساحقیقت فضایی است که معیار صدق و کذب در آن پریشان و بلکه مفقود است.
بازنده و برنده، ناگزیر، زود یا دیر، خواهند فهمید در بازی پوپولیسم پیچیده و فراگیر، هیچکس در مقیاس ملی و بینانسلی و میانمدت و بلندمدت برنده نیست. این بازی برای همه خودویرانگر است.
ما، بهویژه اهالی کوی تنگ و ملامتزدهی علوم انسانی و اجتماعی، حالا باید بکوشیم گام آیندهی سیاست در ایران را از دامچالهی این پوپولیسم پیچیده و فراگیر رها کنیم.
برندگان شایسته است باد مستی پیروزی را از سر بنهند، و دل از خیال خلود در این «فیروزه ایوان» ساده کنند و حدّ و قدْرِ قدرت را بشناسند «که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی.»
خُرده توانی و مایهای از علوم انسانی و خِرَد اجتماعی و تجربهی سیاسی اگر نزد عادیسازان هست، شایسته است حالا صرف پراکندن دانش سیاسی میان عموم مردم (و نخبگان؟) شود.
چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
چو امکان خلود ای دل در این فیروزه ایوان نیست
مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی
طریق کامبخشی چیست، ترک کام خود کردن
کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی
سخن در پرده میگویم چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
میای دارم چو جان صافی و صوفی میکند عیبش
خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی
اخلاق پیروزی؛ گذر از سیاست پوپولیستی بهسوی سیاست برای زندگی
۴ خرداد ۱۳۹۶