بارزانی به «الشرق الاوسط»‌: عرب های سنی بازنده بزرگ هستند

۱۰ شهریور ۱۳۹۶

گفت و گوی غسان شربل سردبیر شرق الاوسط با مسعود بارزانی رییس اقلیم کردستان عراق
اربیل – غسان شربل
مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق گفت عدم پذیرش دیگری یکی از اصول حکومتداری در بغداد شده است. اما بارزانی ضمن خودداری از انتقاد حیدر عبادی نخست وزیر کنونی عراق به موانعی که بر سر راه عبادی وجود دارد اشاره نمود.
اینطور که از گفت و گوی بارزانی با «الشرق الاوسط» معلوم شد این است که تمایل مردم اقلیم کردستان به جدایی و گرایشات استقلال خواهانه آنان در دوره نوری مالکی تقویت و تعمیق شده است. بارزانی مالکی را به ارتکاب جنایت هایی بدتر از عملیات انفال صدام حسین متهم کرد. عملیات انفال منجر به کشته شدن ۱۸۰ هزار نفر از کردهای کردستان عراق شد.
بارزانی معتقد است عرب های سنی در عراق به دلیل مدیریت اشتباه و چند صدایی به بازنده بزرگ در عراق تبدیل شده اند. گروه داعش در مناطق سنی نشین نفوذ کرد و حالا شهرهایشان با خاک یکسان شده و گروه وسیعی از سنی ها آواره اند. بارزانی گفت که بعد از سرنگونی صدام حسین به عرب های سنی توصیه کرد که یک اقلیم سنی نشین تاسیس کنند و در آن زمان شیعیان حاضر به پذیرش برپایی چنین اقلیمی برای سنی ها بودند اما حقوق سنی ها بر اثر صف آرایی ها و چند دستگی برباد رفت.
وی افزود: کردها بعد از سقوط صدام مشارکت در یک حکومت مدنی را ترجیح دادند اما اندکی بعد متوجه شدند که این حکومت در مسیر فرقه گرایی مذهبی حرکت می کند.
متن گفت و گو به شرح زیر است:
آیا اقلیم کردستان در چند هفته آینده وارد یک مرحله تاریخی خواهد شد؟
بی تردید وارد یک مرحله تاریخی شده ایم.
آیا هیج امکانی برای تاخیر برگزاری همه پرسی استقلال در ۲۵ سپتامبر وجود ندارد؟
برگزاری همه پرسی در ۲۵ سپتامبر قطعی شده و این خواسته مردم و اکثر نیروهای سیاسی کردستان است. البته شاید گزینه بهتری وجود داشته باشد.
منظورتان از گزینه بهتر چیست؟
این یکی از دیدگاه های مطرح شده در این باره است البته بنده تصمیم گیرنده نیستم. اگر قرار باشد تغییری درباره همه پرسی انجام بشود باید کمیسیون عالی انتخابات با اتفاق آرا و نه نظر یک نفر تصمیم بگیرد. این کمیسیون از سران سیاسی کردستان تشکیل شده است. ضمنا اگر گزینه تغییر زمان همه پرسی را انتخاب کنیم آیا همه حاضرند تضمین بدهند که این همه پرسی مثلا در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۸ انجام شود و باید نتایج آن –چه آری و چه خیر به استقلال- مورد قبول واقع شود. البته این احتمال وجود دارد که این گزینه مورد بررسی قرار بگیرد.
چه کسی باید تضمین بدهد؟‌ آمریکا؟
در درجه اول دولت عراق و پارلمان عراق و سپس آمریکا و ائتلاف بین المللی ضد داعش و اتحادیه اروپا و سازمان ملل باید تضمین بدهند.
ظاهرا که تا کنون بستر گزینه دوم فراهم نشده است.
پس این بدین معناست که همه پرسی در زمان تعیین شده برگزار می شود.
حالا اگر فرض را بر این بگذاریم که نتایج همه پرسی نه به استقلال بود چه اقدامی در پیش می گیرید؟
رای مردم را قبول می کنم و دیگر مسئولیتی در قبال مردم نخواهم داشت. اگر نتیجه نه به استقلال باشد من به اراده مردم احترام خواهم گذاشت و به زندگی عادی ام ادامه می دهم.
یعنی استعفا می دهید؟
شکی در آن نیست. اگر مردم بگویند نه به استقلال دیگر مجالی برای فعالیتم وجود ندارد.
آیا احتمال مشارکت ضعیف در این رفراندوم وجود دارد؟ مردم در این روزها چه حال و هوایی دارند؟
جو هیجان زده و التهاب وجود دارد. مردم آماده رای دادن هستند. در شهر کلن آلمان هزاران نفر از مردم کردستان تجمع کردند و یکصدا شعار می دادند «آری به همه پرسی». جو سایر مناطق هم بدین گونه است. این بیانگر اراده ملت کردستان است. البته برخی هم از نتیجه واهمه دارند یا اصلا نیازی به برگزاری چنین رفراندومی نمی بینند. بی تردید دموکراسی یعنی همین. اصلا سوال مطرح شده در برگه رای این است که آیا شما با استقلال کردستان موافقید یا خیر؟ پاسخ آن هم یا بله و یا خیر است. بنابراین باید منتظر ماند تا نتایج اعلام شود. پیش بینی می کنم که میزان رای آری به استقلال بسیار بالا باشد اما همه احتمالات وارد است.
اگر پدرتان ملا مصطفی بارزانی الان به جای شما بود آیا از برگزاری همه پرسی استقلال حمایت می کرد؟
من از شاگردان مکتب فکری او هستم و همیشه در اندیشه و رفتارم از او الهام می گیرم.
شما در جمهوری مهاباد که در خاک ایران تشکیل شد و بعد از مدتی سرنگون شد به دنیا آمدید. آیا به این دلیل حس می کنید که باید با تشکیل یک جمهوری کردی نوپا در کردستان انتقام آن روزها را بگیرید؟
اسم آن جمهوری مهاباد نبود بلکه جمهوری کردستان در مهاباد نام داشت. مولف کتاب «جمهوری کردستان در مهاباد» ویلیام ایگلتون سرکنسول آمریکا در تهران یا تبریز بود. او همچنین سفیر آمریکا در برخی کشورهای عربی و نیز نماینده سازمان ملل در اونروا بود. وزارت خارجه آمریکا به خاطر برخی حساسیت ها اسم کتاب را در زمان چاپ از «جمهوری کردستان در مهاباد» به «جمهوری مهاباد» تغییر داد.
«جمهوری کردستان در مهاباد» چقدر دوام آورد؟ حدود یازده ماه؟
بله. کمتر یک سال. پدرم یکی از فرماندهان نیروهای مسلح در آنجا بود. برگزاری همه پرسی کردستان انتقامجویی نیست بلکه ادامه مسیر برای تحقق یک هدف است.
شما متولد مهاباد هستید؟
در ۱۶ اوت ۱۹۴۶ در مهاباد به دنیا آمدم. وقتی که جمهوری کردستان در مهاباد فروپاشید و ارتش ایران این منطقه را تصرف کرد بین گروه بارزانی ها و کردهایی که از عراق به جمهوری کردستان ایران آمده بودند از یک سو و ارتش ایران از سوی دیگر آتش بس برقرار شد. این آتش بس تا بهار ادامه داشت. این گروه ها باید یا به عراق برمی گشتند و یا به کشور دیگری می رفتند و یا تسلیم ارتش ایران می شدند. در فصل بهار درگیری بین بارزانی ها و ارتش ایران درگرفت. ارتش ایران شکست سنگینی خورد و قرار شد خانواده ها و سالمندان به عراق برگردند. پدرم و حدود ۵۰۰ نفر از جوانان مسلح در یک سفر تاریخی ۵۳ روزه از مرز عراق و ایران گذشتند و وارد شهر نخجوان در ارمنستان در خاک اتحاد جماهیر شوروی شدند. این گروه در مسیر خود گاهی وارد خاک ایران و گاه ترکیه می شدند و با پلیس ایران و ترکیه درگیر می شدند. اما به راه خود ادامه دادند.

شما بعد از ۱۱ سال با پدرتان ملاقات کردید؟
پدرم روز ۱۴ آوریل ۱۹۴۷ با ما خداحافظی کرد و رفت. او در ۶ اکتبر ۱۹۵۸ یعنی بعد از انقلاب جولای بازگشت.
شما یکماه پیش با یک هیات ایرانی دیدار کردید. خواسته ایرانی ها چه بود؟
ملاقات دوستانه ای بود. حسن دانایی فرد سفیر سابق ایران در عراق در راس این هیات بود. آنها حامل پیامی از تهران بودند. ایران خواستار همکاری و هماهنگی با اقلیم کردستان است. هیات ایرانی ملاحظاتی درباره همه پرسی داشتند. آنها گفتند زمان برگزاری این همه پرسی مناسب نیست و بهتر است مشکلات اربیل و بغداد از طرق قانونی و با استفاده از تجربه های سابق حل شود. آنها گفتند که اشتباهات از هر دو طرف صورت گرفته است. ما به آنها گفتیم که این مرحله دیگر به پایان رسیده است.
آیا ایرانی ها به شما درباره همه پرسی هشدار دادند؟
نه اصلا. نشست بسیار دوستانه بود.
آیا ایران بعد از این دیدار اشاره هشدار‌ آمیزی درباره همه پرسی نکرد؟
آنها در رسانه ها هشدار می دهند مثلا فلان مسئول در رسانه ها تهدید می کند.
شما با مولود چاوش اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه هم دیدار کردید. موضوع این ملاقات چه بود؟
دیدار دوستانه ای بود. او دیدگاه ترکیه را درباره همه پرسی مطرح کرد و گفت زمان برگزاری آن مناسب نیست و ما نگران بروز مشکلات داخلی در عراق و وقوع جنگ داخلی بین کردها و دیگر گروه های عراق هستیم. او افزود جنگ با داعش هنوز به پایان نرسیده و برگزاری همه پرسی شاید منجر به افزایش بی ثباتی در منطقه شود. او گفت که ترک ها می دانند که کردهای اقلیم کردستان مورد ستم قرار گرفته اند و قانون اساسی اجرا نشده است و اقلیم کردستان حق دارد به حقوق خود دست یابد اما ترکیه امیدوار است که کردها در چارچوب کشور عراق به حقوق خود برسند. ما هم به نوبه خود دیدگاه کردها را توضیح دادیم و به آنها گفتیم که تلاش هایمان برای همکاری واقعی با بغداد به نتیجه نرسیده و ما ناامید شده ایم. دو طرف بر لزوم ارتباط با یکدیگر به توافق رسیدند.
آیا دیدار رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران مایه نگرانی شما بود؟
نه اصلا.
آیا احتمال اینکه دوباره کردها به دلیل موقعیت جغرافیایی مورد ستم قرار بگیرند وجود دارد؟
نه. فکر نمی کنم. شرایط تغییر کرده و دنیا عوض شده است. ما در دهه شصت میلادی نیستیم. زمان پیمان بغداد و پیمان سعد آباد گذشته است.
آیا این احتمال وجود دارد که ایران و ترکیه و سوریه اقلیم کردستان را محاصره کنند؟
این اقدام بیشتر از اینکه به ضرر ما باشد به ضرر خود آنها تمام خواهد شد.
وزیر دفاع آمریکا در ملاقات با شما چه گفت؟
با ماتیس برای اولین بار در کنفرانس امنیتی مونیخ در فوریه  و بار دوم در اربیل دیدار کردم. او در سال ۱۹۹۱ افسر جوانی بود که به همراه نیروهای آمریکایی به منطقه برای ایجاد یک «منطقه امن» آمدند. او فرد آگاهی است. ماتیس در سال های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ در رمادی و فلوجه در پست های نظامی رده بالا مشغول به فعالیت بود. او از نیروهای پیشمرگه قدردانی و به خانواده های شهدا تسلیت گفت. او در مورد همه پرسی گفت «دست یابی ملت کرد به اهداف و حقوقشان برای ما قابل فهم است. ما با همه پرسی مخالفتی نداریم اما به نظر ما زمان برگزاری همه پرسی به گونه ای است که توجه به مبارزه با داعش کاهش می یابد. بنابراین ما از کردها می خواهیم در این موضوع بازنگری کنند. من دیدگاه اقلیم کردستان و شکست تلاش ها برای گفت و گو با بغداد را برای وی شرح دادم و همان چیزهایی که پارسال به عبادی و ائتلاف ملی گفتم را دوباره تکرار کردم. ما باید قبول کنیم که نتوانستیم با یکدیگر همکاری کنیم بنابراین باید به دنبال راهکار تازه و فرمول تازه ای بود. راه حل این است که ما بهترین روابط حسن همجواری را با یکدیگر برقرار خواهیم کرد. ما به عنوان دو همسایه بهترین روابط را با یکدیگر خواهیم داشت و با یکدیگر در کلیه زمینه ها همکاری می کنیم. این بهتر از ادامه مسیر ناموفقی است که نارضایتی دو طرف را به همراه دارد. چرا باید در مسیری حرکت کنیم که هر دو طرف از آن ناراضی هستیم؟ این غیرمنطقی است. واقعیت این است که عبادی و ائتلاف ملی با این دیدگاه مخالفت نکردند اما شاید آنها این مساله را جدی نگرفتند و فکر کردند که شاید مطرح کردن همه پرسی اهرمی برای فشار است. البته خیلی ها اینطور تصور کردند. من در سفرم به بغداد با کلیه سران عراق از جمله کلیه گروه های شیعه از جمله ائتلاف ملی به جز نوری مالکی ملاقات کردم. مساله همه پرسی را به شکل جدی با آنها در میان گذاشتم. من از سال ۲۰۰۸ به این نتیجه رسیدم که ذهنیت فردگرایی و عدم پذیرش دیگری بر حکومت مسلط است. فارغ از اینکه حاکم چه کسی باشد این ذهنیت هنوز هم در بغداد وجود دارد. برای اولین بار در سال ۲۰۱۲ نسبت به این مساله هشدار دادم و گفتم که عراق در پرتگاه خطر قرار دارد و باید ما با فکر راه چاره باشیم اما کسی گوش نکرد. عده ای گفتند که من به دلیل اختلافات شخصی این حرف را زدم اما من با کسی خصومتی ندارم. من فقط شرایط موجود را می بینم.
آیا همین حرف ها را در سال ۲۰۱۶ به عبادی و گروه های عراقی زدید؟
بله در سال ۲۰۱۶ بود. در سال ۲۰۱۷ به بغداد سفر نکردم.
آیا از حکومت بغداد بعد از صدام حسین و از ایده تشکیل دولت مدنی نا امید شده اید؟
بله. من بعد از ۲۰۰۳ خیلی ناامید شدم. همه می دانند که در ابتدا ما فعالیت های گسترده ای برای سرنگونی نظام در سال ۲۰۰۲ و مشارکت در عملیات نظامی انجام دادیم. ما از کار خود پشیمان نیستیم و فکر می کردیم که به فرصت مناسب یا فرصت بی نظیری در عراق جدید دست می یابیم. عراقی که بر پایه مهرورزی و برادری و دموکراسی و فدرالیسم شکل بگیرد. ما برای رسیدن به این هدف از همان موضوع شورای حکومتی تا تدوین قانون اساسی و رای به آن تلاش های گسترده ای انجام دادیم. اگر مردم کرد کردستان نبودند قانون اساسی تدوین نمی شد. ما زمینه سازی کردیم و وقتی که به قانون اساسی در همه پرسی رای آری داده شد گفتیم شکر خدا الان هر گروهی به حقوق خود دست می یابد و وظایفش مشخص می شود. اما بعد از مدتی دوباره به سلیقه گرایی و انحصار قدرت برگشتیم. ما و گروه های دیگر بر سر ایجاد همکاری های واقعی به توافق رسیدیم اما آنها همه چیز را به هم زدند. مساله دیگر این است که ما بر سر تشکیل یک حکومت مدنی و دموکراتیک به توافق رسیدیم اما روز به روز به سمت حکومت مذهبی فرقه ای در بغداد حرکت می کنیم. این واقعیت است. حکومت بغداد علیه اقلیم کردستان لشکر کشی کرد و بودجه اقلیم را قطع کرد. حالا بر فرض اینکه تقصیر از جانب ما بوده اما چطور نخست وزیر جرات می کند که با یک امضا روزی یک ملت را قطع کند و شیر خشک را از کودکانمان قطع کند؟ این عملیات انفال دیگری است.

  یعنی شما می گویید مالکی عملیات انفال را به شکل دیگری اجرا کرد؟
بله مالکی عملیات انفال را به شکل وحشیانه تری اجرا کرد. صدای اعتراض هیچ روحانی یا گروه های سیاسی شیعه در عراق هم بلند نشد. آنها به جنایت های مالکی در کردستان اعتراض نکردند. سهم پیشمرگه از بودجه صفر بوده است. پیشمرگه بخشی از ساختار دفاعی نیروهای نظامی عراق به حساب می آیند. حتی یک گلوله یا یک دینار به ما ندادند. سهم اسلحه نیروهای پیشمرگه هم ندادند. ما در این مورد با آمریکا و ارتش عراق به توافق رسیده بودیم اما مالکی همه آن سلاح ها را در انبارهای نزدیک به منطقه تاجی بین سامرا و بغداد ذخیره کرد که بعدا به دست داعش افتادند. واقعا با ما سر جنگ داشتند. در جریان جنگ با داعش از ما حمایت نکردند. ما از ارتش عراق حمایت کردیم و راه را برای ورود ارتش به موصل هموار کردیم و همه گذرگاه ها را به روی ارتش باز کردیم. ما نمی خواهیم با ارتش درگیر شویم بلکه قصد همکاری و هماهنگی با آن را داریم. اما این واقعیت وجود دارد که دولت مرکزی در بغداد از پیشمرگه ها حمایت نکرد و بودجه آنها را قطع کرد. تمام نهادهای حکومتی از کردها پاکسازی شد. آنها ۵۵ اصل قانون اساسی را نقض کردند.
آیا امور با آمدن عبادی بهتر نشد؟
بی تردید عبادی خواهان حل مشکلات است. او با بقیه فرق دارد اما موانع زیادی بر سر راه وی وجود دارد. ما با یکدیگر مرتب در ارتباط هستیم. اما من به این نتیجه رسیدم که عبادی توانایی اجرای وعده هایش به ما را ندارد.
آیا کشورهای دیگر خواهان عدم استقلال کردستان از عراق هستند ؟ شما وزنه ای هستید که از تبدیل شدن عراق به یک دولت دینی جلوگیری می کنید.
ما در سال ۲۰۰۳ میلادی یک کشور مستقل بودیم. این ما بودیم که به بغداد رفتیم و من در اینجا اعلام می کنم که اشتباه کردیم. ما به بغداد رفتیم تا در بنیانگذاری یک عراق دارای سیستم حکومتی فدرال و دموکراتیک مشارکت کنیم. اما حکومت بغداد از پذیرش ما سرباز زد. لذا سه گزینه پیش روی ما بود: اینکه تسلیم شویم و همه دستاوردها را کنار بگذاریم یا اینکه تجربه ناکام ۱۰۰ سال اخیر را ادامه بدهیم یا بجنگیم. البته گزینه دیگری هم وجود دارد و اینکه دنبال فرمول تازه ای باشیم. ما حکومت تمرکز زدا و سیستم خودمختاری و فدرال را تجربه کردیم اما مشکل در ذهنیت و فرهنگ است. ذهنیت حاکم بر اکثریت قریب به اتفاق در بغداد متاسفانه به گونه ای است که باید کنترل همه امور را به دست بگیرند. آنها دیگری را رد می کنند. آنها ادعا می کنند که چنین چیزی درست نیست اما در عمل حاضر به همکاری با دیگری نیستند. مردم کردستان به این نتیجه رسیدند که باید فرمول جدیدی را آزمود. به عبارتی دیگر ما می توانیم همسایه باشیم.

آیا عرب ها و کردها نمی توانند با یکدیگر در خاک عراق زندگی کنند؟
نه نمی توانند.
آیا راهکار دیگری به جز جدایی عرب ها و کردها در عراق وجود ندارد؟
تنها راهکار همین است. ما تلاش کردیم که کار به اینجا نکشد اما متاسفانه نشد.
اگر فردای اعلام نتایج همه پرسی بغداد همه روابط خود را با کردستان قطع کرد چه می کنید؟
آنها در کشور خودشان زندگی می کنند و ما هم در کشور خودمان.
اگر مرزهای کشورهای دیگر به روی شما بسته شود آیا از قدرت اقتصادی کافی برخوردارید؟
ما حساب همه جا را کرده ایم از جمله بسته شدن مرزها و قطع روابط. هر کشوری حق دارد بنا به منافعش حرکت کند. اما دوباره اعلام می کنم: اگر برخی کشورها تصمیم بگیرند که به ما آسیب برسانند یا ما را هدف بگیرند بی تردید هزینه سنگینی بابت اقدام خود خواهند پرداخت.
تنها کشوری که حمایت آشکار خود را از همه پرسی استقلال کردستان اعلام کرد اسرائیل بود.
بله درست است. البته موضع کشورهای عربی هم جای تشکر دارد. گفتنی است که موضع کشورهای عربی بهتر از کشورهای اروپایی و آمریکا بود. آنها حقوق مردم کرد را به رسمیت می شناسند.
عده ای بر این باورند اگر کشور مستقل کردستان تشکیل شود اوضاع آن چیزی شبیه جنوب سودان می شود.
نه. این درست نیست. کردها  از ۱۹۹۱ثابت کردند شایستگی اداره امورشان را دارند. در آن زمان آنها فرصت کمی برای خودمختاری داشتند. با وجود همه مشکلات داخلی اما أوضاع کردستان و جنوب سودان غیرقابل مقایسه است.

شرایط اقتصادی کنونی در کردستان چطور است؟
بد نیست. ما امیدواریم شرایط بهتر شود.
آیا فکر می کنید برای کنار کشیدن دیر شده یا اینکه تمایل به توقف همه پرسی ندارید؟
نه تمایل ندارم.
آیا حس نمی کنید که با رهبری کردستان در این شرایط جانتان در خطر است؟
من در همه لحظات آماده جان دادن در راه رسیدن به هدف هستیم. من فکر خودم نیستم.
آیا داعش قصد ترور شما را داشت؟
داعش خواهان کشتار من و همه مردم کردستان بود. آنها تلاش کردند اما نتوانستند مرا ترور کنند.
چه قدر در جبهه جنگ بودید؟
بیشتر از یک سال و نیم تا اینکه همه مناطق را از دست داعش پس گرفتیم و خطر داعش را از مناطق مهم مثل سنجار و زمار و مخمور و جلولا دور کردیم.
چند نفر از پیشمرگه ها شهید شدند؟
۱۷۷۹ نفر. تعداد زخمی ها ۱۰۱۵۸ نفر است.
آیا ارتش عراق در ممانعت از حمله داعش به اقلیم کردستان نقشی داشت؟
خب. الان می توان از ارتش عراق سخن گفت. پیشتر این ارتش «ارتش مالکی» بود. با عقب نشینی مالکی ارتشی که ناتو برای تاسیس آن ده سال زحمت کشیده بود در عرض ده سال فروپاشید و همه مناطق و امکانات را به داعش واگذار کرد. این نیروهای پیشمرگه بودند که با پیشتیبانی نیروهای ائتلاف و آمریکا با داعش جنگیدند. پیشمرگه این منطقه را نجات دادند و افسانه شکست ناپذیری داعش را در هم شکستند.
شرایط عرب های سنی چطور است؟ آیا خروج کردستان از عراق آنها را بیشتر به حاشیه می راند؟
سنی ها از همان اول اشتباه کردند. آنها در وضع بدی گرفتار شده اند. ما حاضریم به آنها کمک کنیم اما در ابتدا باید خودشان به بهتر شدن وضعشان کمک کنند. با عرب های سنی مقیم اقلیم کردستان مثل کردها رفتار می شود و هیچ تبعیضی بین عرب ها و کردها اعمال نمی شود.
شما بعد از ۲۰۰۳ با عرب های سنی ملاقات کردید. آیا به آنها توصیه کردید اقلیم سنی تشکیل دهند؟
نه یکبار بلکه سه بار با آنها ملاقات کردیم. بعد از سقوط نظام سابق سنی ها دچار سردرگمی شده بودند. من هم از شیوخ عشایر و چهره های آکادمیک و بزرگان مناطق سنی نشین برای نشست در اربیل دعوت کردم تا درباره تاسیس کشوری جدید بر مبنای همکاری واقعی بین تمام گروه ها به توافق برسیم. در واقع سه نشست برگزار شد. من به آنها گفتم که عراق و منطقه و جهان دستخوش تغییر شده شما هم باید ذهنیت خود را عوض کنید. من به آنها گفتم که حکومت تک حزبی در عراق به پایان رسیده اما اگر فکر می کنید که شیعیان و کردها علیه شما وارد ائتلاف می شوند من به شما وعده می دهم که ما کردها وارد این ائتلاف نمی شویم. من به آنها گفتم ما باید برای برپایی حکومت تازه در عراق با یکدیگر همکاری کنیم. برخی شرایط را درک کردند اما برخی از ترور و کشتار می ترسیدند. گروهی هم که هنوز تحت تاثیر فرهنگ تک حزبی و حزب حاکم بودند. خلاصه اینکه سنی ها نتوانستند خود را سازماندهی کنند و بر سر رهبری واحد به توافق برسند. سنی ها دچار چند دستگی شدند و خودشان بیش از هرکس دیگر به خود ضربه زدند. اما در مقابل شیعیان فرصت را غنیمت شمردند. آنها در ابتدا و بعد از سقوط نظام چندان بی تمایل نبودند که سنی ها به سیستم فدرال تن بدهند. اما بعد شیعیان دیدند که سنی ها در حال از دست دادن مناطق نفوذ خود هستند و مناطقشان به پایگاه تروریست ها تبدیل شده و هدف ضربات نیروهای ائتلاف قرار گرفت. در واقع سنی ها بزرگ ترین بازنده هستند و فرصت را از دست دادند.
آیا شما به سنی ها توصیه کردند که اقلیم خاص خودشان را تاسیس کنند؟
بله. اما آنها گفتند که خواستار یکپارچگی عراق هستند اما در نهایت خودشان ضربه خوردند. شما نگاه کنید به این همه خرابی که در مناطق سنی نشین اتفاق افتاده. داعش خانه ها و شهرهایشان را ویران کرد. این نتیجه خط مشی اشتباه است. اقلیم کردستان از سنی ها استقبال کرد و الان بیش از یک میلیون و نیم آواره اکثریت سنی در اقلیم کردستان هستند. البته شیعیان هم هستند که تعدادشان کمتر است. اگر سنی ها بخواهند اقلیم ویژه خودشان در عراق تاسیس کنند ما از آنها حمایت می کنیم.
آیا چنین چیزی هنوز هم امکان دارد؟
چرا که نه. سنی ها خواهان برپایی اقلیم هستند اما شیعیان قبول نمی کنند.
آیا حکومت بغداد یک حکومت شیعی است؟
بله.
آیا رهبری آن را ایران به عهده دارد؟
ایرام از نفوذ بسیار گسترده ای برخوردار است. نمی توان گفت که حکومت بغداد کاملا توسط ایران اداره می شود اما ایران نفوذ زیادی دارد.
آمریکا چطور؟
نفوذ آمریکا بسیار کمتر از نفوذ ایران است.
نفوذ ایران در اقلیم کردستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
نمی توان گفت که اصلا وجود ندارد. من به صراحت به ایرانی ها گفتم که ما خواهان روابط خوب و حسن همجواری و دوستی و منافع مشترک با شما هستیم. گاه با شما مخالف و گاه موافقیم. اما تصمیم گیری بر عهده ماست و ما نه به شما و نه به هیچ کشور دیگر اجازه نمی دهیم که به جای کردها تصمیم بگیرید. مردم کردستان به خاطر رسیدن به آزادی مبارزه کرده و شهید داده اند.
چشم انداز سوریه را چگونه می بینید؟
هرج و مرج. اما الان امور در حال آشکار شدن است. اسد در قدرت می ماند و نظامش سقوط نکرد. گویا روس ها و آمریکا به توافقی رسیده اند که بخشی از آن علنی شده و بخشی هم محرمانه است. ایران در سوریه نفوذ دارد. گرچه ما با حکومت بغداد اختلاف داریم اما همگی در یک جبهه مشترک علیه تروریسم ایستاده ایم. اما در سوریه وضع دیگری است. گروه های اپوزیسیون با یکدیگر اختلاف دارند. نظام در سوریه برقرار است اما اوضاع سوریه تحت کنترل روسیه و ایران است. آمریکا و روسیه در برخی مناطق اختلاف و در برخی دیگر توافق دارند. ایران و ترکیه و روسیه به توافقاتی رسیده اند. آمریکا و روسیه هم به توافق رسیده اند. واقعا وضع نابسامانی است.
اگر نظام اسد دوباره قدرت را در دست بگیرد موضع شما چیست؟
این تصمیم مردم سوریه است و به ما ربطی ندارد.
رابطه شما با روسیه چطور است؟
رابطه خوبی داریم. موضع روس ها درباره همه پرسی متعادل است.
آیا تماسی بین شما و رژیم اسد برقرار است؟
تماس رسمی و مستقیم که نه. حدود دو سه سال پیش با یکی از مقام های ارشد سوریه ملاقات داشتیم.

آیا از اینکه ترکیه به خاک سوریه وارد شود و از آنجا کردها را مورد هدف بگیرد نگران نیستید؟
گمان نمی کنیم که ترکیه از سوریه به کردها ضربه بزند. شاید درگیری های جزئی پیش بیاید.
آیا اعلام استقلال کردستان احساسات کردهای کشورهای همسایه را تحریک خواهد کرد؟
آری. اما این تاثیر مثبت خواهد بود. ما به آنها توصیه می کنیم که با شیوه مسالمت آمیز و گفت و گو و راهکارهای دموکراتیک به فکر چاره ای برای مشکلاتشان در کشورهایشان باشند. ما خواهان دست یابی همه کردها در این کشورها به حقوقشان با روش های مسالمت آمیز هستیم.
چه آرزویی دارید؟
وقتی که در ۲۰ می ۱۹۶۲ اسلحه به دست راه مبارزه مسلحانه را آغاز کردم فکر نمی کردم که تا امروز زنده باشم. هدفم در آن روز این بود که کشور مستقل کردستان را ببینم. من خیلی خوشحال و خوش بینم. من در لحظه اعلام استقلال کردستان وظیفه خود را پایان یافته می بینم.
آیا ما را هم به جشن استقلال دعوت می کنید؟
ما همیشه در کردستان از شما استقبال می کنیم.
این یک تحول بزرگ و تغییر مهم در نقشه های خاورمیانه است.
این نقشه ها جعلی هستند. شما به ملت های دیگر در چکسلواکی و بالکان و اتحاد جماهیر شوروی نگاه کنید. چرا تصور می شود که فقط ما در کردستان جرم مرتکب شدیم. ما خواهان بیان عقیده خود هستند و ملت ما می خواهد سرنوشتش را تعیین کند.
آیا فکر می کنید که شما در آستانه دست یابی به دستاوردی هستید که یاسرعرفات از تحقق آن بازماند؟
فکر می کنم که شرایط کردستان و فلسطین فرق می کند و این مقایسه درست نیست. من مدیون عرفات هستم. یاسر عرفات در شرایطی که در آن به کمک نیاز داشتم یعنی وقتی که در معرض یک ترور نافرجام در اتریش در ۱۹۷۹ قرار گرفتم به من کمک کرد و مرا نجات داد.
آیا استرس دارید؟
نه اصلا استرس ندارم.
The post بارزانی به «الشرق الاوسط»‌: عرب های سنی بازنده بزرگ هستند appeared first on الشرق الاوسط فارسی، پنجره ای بسوی جهان ایرانی و دنیای عرب.