گزارش سایت بیدارزنی از کشته‌شدگان اعتراضات اخیر/ به همراه لیست اسامی جان‌باختگان

۲۵ دى ۱۳۹۶

بر اساس آمارهای رسمی بیش از ۳۷۰۰ نفر در اعتراضات اخیر بازداشت شده‌اند. بسیاری از بازداشت‌شدگان در شهرهای مختلف افراد گمنامی هستند که اطلاع دقیقی از وضعیت آن‌ها در دسترس نیست. در میان بازداشت‌شدگان دانش آموزان و دانشجویان بسیاری وجود دارند و به گفته محمد کاظمی نماینده مجلس متوسط سن بازداشت‌شدگان روزهای اخیر در ایران زیر ۲۳ سال بوده است.

 

بیدارزنی: هفتم دیماه بود که خبر شروع اعتراضاتی در مشهد با شعار «نه به گرانی» به گوش رسید. اعتراضات اولیه‌ای که تعدادی آن را سازماندهی شده توسط گروهی علیه دولت می‌دانستند اما این اعتراضات همچون جرقه‌ای بود بر انبار باروت خشم مردمی که از فقر، بی‌کاری و فساد اقتصادی و سیاسی به تنگ آمده بودند. آتش اعتراضات به سرعت در شهرهای دور و نزدیک شعله ور شد و به شهرهایی همچون اصفهان، ایلام، البرز، اردبیل، تهران، خوزستان، کردستان، لرستان، فارس، قم، قزوین، کرمان، گیلان، مازندران، مرکزی، سیستان و بلوچستان، سمنان، هرمزگان و همدان رسید.
بر اساس آمارهای رسمی بیش از ۳۷۰۰ نفر در اعتراضات اخیر بازداشت شده‌اند. بسیاری از بازداشت‌شدگان در شهرهای مختلف افراد گمنامی هستند که اطلاع دقیقی از وضعیت آن‌ها در دسترس نیست. در میان بازداشت‌شدگان دانش آموزان و دانشجویان بسیاری وجود دارند و به گفته محمد کاظمی نماینده مجلس متوسط سن بازداشت‌شدگان روزهای اخیر در ایران زیر ۲۳ سال بوده است.
بر اساس آمارهای رسمی اعلام شده بیش از ۲۰ نفر در اعتراضات اخیر در خیابان‌هاکشته شده‌اند. روزنامه ایران به نقل از توییتی از وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد دو نفر از قربانیان اعتراضات اخیر دانش‌آموز بوده‌اند آرمین و شایان دو دانش آموز ۱۱ و ۱۳ ساکن استان اصفهان که به ضرب گلوله کشته شده‌اند. هنوز اطلاعات دقیقی از تعداد و مشخصات دقیق قربانیانی که در تظاهرات کشته شدند وجود ندارد. اسامی برخی از آن‌ها بدین شرح است:
آرمین صادقی ۱۵ ساله خمینی شهر/ مسعود کیانی قلعه سردی ایذه/محسن عادلی دزفول/ آرش خدری مسجد سلیمان/امین رمضانی مسجد سلیمان/محمد ابراهیمی قهدریجان/احمد حیدری ۱۳ ساله قهدریجان/حسین شهاب قهدریجان/ حسین شفیع‌زاده قهدریجان/ نعمت الله شفیعی ۴۰ ساله قهدریجان/ حمزه لشنی رود دورود/ حسین رشنو دورود/ مهدی کهزادی دورود/ امیرحسین پاپی دورود/ محسن ویرایشی دورود/ محمد جوباک دورود/ احسان خیری دورود/ بهزاد شهسواری کرمانشاه/ علی رضا گمار تویسرکان/ شهاب امان الهی جوی آباد اصفهان/ اصغر هارون رشیدی جوی آباد اصفهان/ نعمت الله صالحی خمینی شهر اصفهان/ سینا قنبری تهران / آریا روزبهی اهواز/ محمد نصیری زنجان/ سارو قهرمانی سنندج/ علی پولادی چالوس/ وحید حیدری اراک
بیدارزنی: مادر غنچه قوامی به‌تازگی در صفحه‌ای با نام «مادر غنچه» دل نوشته‌ها و نگرانی‌های خود و خانواده‌اش را در رابطه با روزهای سختی که مجبور هستند بار در بند بودن دخترشان را تحمل کنند؛ می‌نویسد.
دختری که تنها به دلیل خواست برحق خود «حق ورود زنان به استادیوم برای تماشای بازی والیبال» بیش از ۷۶ روزاست که در زندان اوین است.
مادر غنچه قوامی به‌تازگی در مطلبی در این صفحه از بازیکنان تیم ملی والیبال برای آزادی دخترش کمک و هم یاری خواسته است.

مادر غنچه، سوسن مشتاقیان دراین‌ارتباط می‌نویسد: «دختر نازم امروز ٧۵روزه که جات کناره من و بابا تو خونه خالیه. دوباره بلندقامتان تیم موردعلاقه‌ات افتخار آفریدند. نمی‌دو نی چقدر دلم می‌خواست کنارم بودى با خنده‌ها و تشویقات به من جان تازه‌ای می‌دادی کاش این بچه‌های باغیرت می‌فهمیدند تو براى دیدن بازیهاشون چه بهاى سنگینى پرداختى به قیمت تنهایى دل‌شکستگی و بغضى که نمیتونه فریاد بزنه چرا؟عزیز دلم کاش از پشت دیوارهاى بلند سنگى زندان صدات رو می‌شنیدند و به یاریت می‌آمدند. می‌دانم حالا آن‌ها هم می‌دانند مادرى غمگین با چشمانى اشک‌بار نظاره‌گر موفقیت‌های پی‌درپی آن‌هاست. اى قهرمانان پهلوانى کنید و یک‌صدا و همقدم دخترم را به آغوشم برگردانید.»
قوامی که روز سی‌ام خردادماه برای تماشای بازی والیبال ایران و ایتالیا در مقابل ورزشگاه آزادی حضور یافته بود، به همراه جمع دیگری از زنان دستگیر و به بازداشتگاه وزرا منتقل شد.
او همانند باقی زنان متقاضی حضور در سالن مسابقات والیبال، در همان روز با اخذ تعهد و توقیف وسایل شخصی‌اش آزاد شد، اما روز ۹ تیر که برای پس گرفتن لوازم شخصی‌اش به بازداشتگاه وزرا مراجعه کرد، بار دیگر بازداشت و به یکی از بندهای امنیت زندان اوین منتقل شد.
ماموران در همان روز منزل این دختر ۲۵ ساله را تفتیش کردند و او از آن زمان تا امروز همچنان در بازداشت به سر می‌برد.
غنچه قوامی ۷۶ روز را در سلول انفرادی گذرانده و باوجود پایان یافتن بازجویی‌های وی، چند روز پیش قرار بازداشت او برای دو ماه دیگر تمدیدشده است و او اکنون در بند ۲ الف زندان اوین است.
" data-medium-file="" data-large-file="" class="aligncenter wp-image-28232" src="https://bidarzani.com/wp-content/uploads/2018/01/2162991.jpg" alt="" width="500" height="375" />
تعداد کشته‌شدگان اعتراضات اخیر با توجه به اخبار نگران‌کننده‌ای که از زندان‌ها منتشر شده است رو به افزایش است. در هجدهم دیماه خبری مبنی بر فوت سینا قنبری که در جریان اعتراضات توسط نیروی انتظامی بازداشت شده بود در زندان اوین منتشر شد. به گفته مقامات امنیتی سینا قنبری جوان ۲۳ ساله در زندان اوین خودکشی کرده است. ادعایی که با واکنش‌های منفی بسیاری رو به رو شد و این سوال مطرح شد که به فرض پذیرش موضوع خودکشی سینا، او چگونه توانسته در دستشویی زندان خود را حلق آویز کند.
بیدارزنی: مادر غنچه قوامی به‌تازگی در صفحه‌ای با نام «مادر غنچه» دل نوشته‌ها و نگرانی‌های خود و خانواده‌اش را در رابطه با روزهای سختی که مجبور هستند بار در بند بودن دخترشان را تحمل کنند؛ می‌نویسد.
دختری که تنها به دلیل خواست برحق خود «حق ورود زنان به استادیوم برای تماشای بازی والیبال» بیش از ۷۶ روزاست که در زندان اوین است.
مادر غنچه قوامی به‌تازگی در مطلبی در این صفحه از بازیکنان تیم ملی والیبال برای آزادی دخترش کمک و هم یاری خواسته است.

مادر غنچه، سوسن مشتاقیان دراین‌ارتباط می‌نویسد: «دختر نازم امروز ٧۵روزه که جات کناره من و بابا تو خونه خالیه. دوباره بلندقامتان تیم موردعلاقه‌ات افتخار آفریدند. نمی‌دو نی چقدر دلم می‌خواست کنارم بودى با خنده‌ها و تشویقات به من جان تازه‌ای می‌دادی کاش این بچه‌های باغیرت می‌فهمیدند تو براى دیدن بازیهاشون چه بهاى سنگینى پرداختى به قیمت تنهایى دل‌شکستگی و بغضى که نمیتونه فریاد بزنه چرا؟عزیز دلم کاش از پشت دیوارهاى بلند سنگى زندان صدات رو می‌شنیدند و به یاریت می‌آمدند. می‌دانم حالا آن‌ها هم می‌دانند مادرى غمگین با چشمانى اشک‌بار نظاره‌گر موفقیت‌های پی‌درپی آن‌هاست. اى قهرمانان پهلوانى کنید و یک‌صدا و همقدم دخترم را به آغوشم برگردانید.»
قوامی که روز سی‌ام خردادماه برای تماشای بازی والیبال ایران و ایتالیا در مقابل ورزشگاه آزادی حضور یافته بود، به همراه جمع دیگری از زنان دستگیر و به بازداشتگاه وزرا منتقل شد.
او همانند باقی زنان متقاضی حضور در سالن مسابقات والیبال، در همان روز با اخذ تعهد و توقیف وسایل شخصی‌اش آزاد شد، اما روز ۹ تیر که برای پس گرفتن لوازم شخصی‌اش به بازداشتگاه وزرا مراجعه کرد، بار دیگر بازداشت و به یکی از بندهای امنیت زندان اوین منتقل شد.
ماموران در همان روز منزل این دختر ۲۵ ساله را تفتیش کردند و او از آن زمان تا امروز همچنان در بازداشت به سر می‌برد.
غنچه قوامی ۷۶ روز را در سلول انفرادی گذرانده و باوجود پایان یافتن بازجویی‌های وی، چند روز پیش قرار بازداشت او برای دو ماه دیگر تمدیدشده است و او اکنون در بند ۲ الف زندان اوین است.
" data-medium-file="" data-large-file="" class="aligncenter wp-image-28233" src="https://bidarzani.com/wp-content/uploads/2018/01/وحید-حیدری.jpg" alt="" width="500" height="282" />
در سه‌شنبه ۱۹ دی، دادستان عمومی و انقلاب استان مرکزی، مرگ دومین بازداشتی اعتراضات را تأیید و اعلام کرد وحید حیدری جوان ۲۳ اهل اراک نیز خودکشی کرده است. کمپین حقوق بشر در ایران به نقل از نزدیکان وحید حیدری گزارش داده است که در زمان رویت جنازه، روی سر او آثار ضرب و شتم و کبودی دیده شده است. پسرعموی وحید حیدری در گفت‌وگوی کوتاهی با رادیو فردا می‌گوید آقای حیدری، «۲۳ ساله و دستفروش» بوده است. مقامات اراک در ادعاهایی او را مواد فروش معرفی و اعلام کرده بودند که دستگیری او ربطی به اعتراضات نداشته است موضوعی که با واکنش جدی خانواده و آشنایان او مواجهه شد و آنها این ادعاها را در گفت وگو با رسانه ها تکذیب کردند.
مهرخانه : آمار نشان می‌دهد که همواره تعداد زنان مراجعه‌کننده به نهضت سوادآموزی تقریباً دو برابر تعداد مردان بوده‌ است. البته این فرض وجود دارد که بی‌سوادان مرد به دلیل اشتغال و در نتیجه به خاطر کمبود وقت و خستگی، مایل به تحصیل نباشند. همچنین باید توجه داشت که نرخ بی‌سوادی مردان معمولاً ۲۰ درصد کمتر از زنان ‌است. نکته جالب این‌که میزان قبولی زنان همواره از مردان بیشتر بوده ‌است.
روز جهانی سوادآموزی یک رویداد سالانه است که در ۸ سپتامبر مطابق با ۱۷ شهریور، برگزار می‌شود. این روز توسط یونسکو نام‌گذاری شده است. امسال، روز جهانی سوادآموزی به‌طور خاص بر رابطه بنیادین میان سوادآموزی و صلح متمرکز شده است.

به گزارش مهرخانه، بر اساس آخرین آمار سازمان یونسکو، در جهان ۷۹ میلیون نفر بزرگسال، فاقد مهارت‌های اولیه سوادآموزی‌اند و از هر سه نفر بی‌سواد، ۲ نفر از آنها زن هستند. همچنین بیش از ۶۷ میلیون کودک در رده سنی ابتدایی هنوز وارد مدرسه نشده‌اند و ۷۲ میلیون نوجوان در سنین پایین‌تر از مدارس متوسطه نیز از حق هرگونه آموزش بی‌بهره‌اند.
در ایران نیز به گفته علی باقرزاده؛ رئیس سازمان نهضت سوادآموزی، ۲۰ درصد افراد بالای ۱۶ سال در ایران بی‌سوادند و کشور ما در سال ۹۰ از این نظر در میان کشورهای منطقه، رتبه پانزدهم را داراست.
تاریخ سوادآموزی در ایران
برنامه‌های سوادآموزی ایران در طی سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۵۰ را می‌توان سه مرحله دانست. مرحله اول، “سازمان تعلیمات اکابر”؛ اولین سازمانی است که به‌طور رسمی برای باسوادکردن بزرگسالان در ایران در سال ۱۳۱۵ تأسیس شد. در این دوره با استفاده از فضای مدرسه‌های موجود، کلاس‌های شبانه برای بزرگسالان تشکیل گردید. فعالیت‌های این سازمان تا زمان اشغال ایران در شهریور ماه ۱۳۲۰ ادامه داشت. در ابتدا سوادآموزی تنها با هدف کاستن از تعداد بی‌سوادان و بدون توجه به ملاحظات اقتصادی- اجتماعی بود. در این دوره که از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۴۱ ادامه داشت، پیوند بین آموزش ابتدایی و بزرگسالان گسسته بود.
در مرحله دوم، یعنی در دوره ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ سوادآموزی به‌عنوان ابزاری برای تحقق اهداف توسعه و عمران کشور تلقی شده است. تأسیس سپاه دانش در سال ۱۳۴۱ نیز ظاهرأ با همین هدف صورت گرفته است.
مرحله سوم، خصوصیات خاصی دارد که مهم‌ترین آن تشکیل سازمان جهانی به نام “کمیته بین‌المللی پیکار جهانی با بی‌سوادی” است. در این مرحله، اثرات اقتصادی سواد مورد توجه قرار گرفت و تشکیلات سوادآموزی متحول شد. فعالیت کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی تا سال ۱۳۴۹ بیشتر در اجرای برنامه‌های آموزشی خلاصه می‌شد. تجربیات حاصل از اجرای برنامه‌های سوادآموزی در این دوره اتخاذ این راهبرد را که امور اجرایی برنامه‌های سوادآموزی به ادارات و سازمان‌های دولتی واگذار شود و کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی در نقش برنامه‌ریز و طراح طرح‌های اجرایی و نیز تدبیر امور سوادآموزی فعالیت نماید، ضرورت بخشید؛ لکن تمام این تدابیر نتایج مورد انتظار را به دست نیاورد و با وجود افزایش نرخ سواد، تعداد بی‌سوادان هم‌چنان افزایش یافت.
پس از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و آغاز دوباره فعالیت‌های سوادآموزی، امیدهای تازه‌ای به‌وجود آمد، اما سرشماری ۱۳۶۵ آشکار ساخت که با وجود گسترش آموزش ابتدایی و اجرای فعالیت‌های سوادآموزی در مناطق شهری و روستایی و به‌ویژه در میان دختران و زنان، قدر مطلق بی‌سوادان افزایش یافته و از ۱۴.۲ میلیون نفر در سال ۱۳۵۵ به ۱۴.۷ میلیون نفر در سال ۱۳۶۵ رسیده است. البته نرخ باسوادی در دهه یاد شده از ۴۱.۷ به ۶۲ درصد ارتقا یافت.
(در همین زمینه: زنان در مسیر سوادآموزی)
تعریف باسوادی
در تعریف سنتی؛ سواد، توانایی خواندن و نوشتن است و یا توانایی به‌کاربردن زبان برای خواندن، نوشتن، گوش‌دادن و سخن‌گفتن؛ ولی در مفهوم نوین این واژه به سطحی از خواندن و نوشتن که برای ارتباط کافی است، گفته می‌شود و یا سطحی که یک فرد بتواند مفهوم را بفهمد و انگاره‌ها و اندیشه‌هایش را تا جایی که بتواند در آن جامعه سهیم باشد، بیان کند.
سازمان آموزشی، علمی‌ و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو UNESCO) این تعریف را از باسوادی داده ‌است: «باسوادی توانایی شناخت٬ درک٬ تفسیر٬ ساخت، برقراری ارتباط و محاسبه در استفاده از مواد چاپ‌شده و نوشته‌شده مربوط به زمینه‌های گوناگون است. باسوادی زنجیره آموزشی را که توانایی رسیدن به اهداف، توسعه دانش و پتانسیل، و شرکت کامل در جامعه‌ای بزرگ‌تر را برای یک فرد فراهم می‌کند، دربر دارد.»
سوادآموزی زنان ایرانی به روایت امار
در فهرستی که در گزارش سازمان ملل تهیه شده است، با استفاده از اطلاعات میزان باسوادی بزرگسالان از سازمان ملل متحد، یونسکو و مؤسسه آمار (UIS)، تخمینی از میزان باسوادی، در کشورهای مختلف دنیا زده شده است که بر این اساس، کشور ایران در میان ۱۷۸ کشور دنیا، با رتبه ۱۲۰ دارای نرخ ۸۲.۳ درصد باسوادی است. در این جدول ۳ کشوری که در ابتدای لیست هستند، شامل گرجستان، کوبا و استونی با ۱۰۰ و ۸۸.۲ درصد باسوادی‌اند و البته در انتهای این جدول آخرین نرخ باسوادی متعلق به کشور مالی با نرخ باسوادی ۲۶.۲ است. در ادامه نگاهی به آمارهای مربوط به باسوادی زنان ایرانی طی چندین دهه خواهیم داشت.
“مقایسه نرخ با سوادی کل در سال‌های میان ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۰ ” و ” نرخ باسوادی بر حسب جنس (زنان) در سال‌های میان ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۰″
مطابق آمار‌های سازمان مرکز آمار ایران و سال‌نامه آماری مشاهده می‌کنیم، آمار نرخ باسوادی زنان نسبت به کل زنان و مردان در هر سال کمتر بوده و البته این اختلاف در سال‌ها و دهه‌های اخیر کمتر شده است.
” نرخ باسوادی زنان طی سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ به تفکیک نقاط شهری و روستایی و جنسیت”
نتایج حاصل از این جدول نشان می‌دهد که باسوادی میان زنان و مردان دارای تفاوت آماری بسیاری است و زنان همچنان دارای نرخ کمتری در باسوادی هستند. این مسئله خصوصاً در نقاط روستایی بیشتر خود را نشان می‌دهد. البته این تفاوت در سال‌های ۳۵، ۴۵ و ۵۵ بسیار بیشتر خود را نشان داده و هر چه به دهه‌های اخیر نزدیک می‌شویم، این تفاوت کمتر دیده می‌شود.
” تعداد قبول‌شدگان نهضت سوادآموزی بر حسب جنس طی سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۹″
مطابق آمار مشاهده می‌کنیم که تعداد قبول‌شدگان زن در دوره‌های نهضت سوادآموزی در کل، طی سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۹ همواره بیش از مردان بوده است.
به گفته باقرزاده، رئیس نهضت سوادآموزی کشور، در حال حاضر در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال، یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر از افراد بی‌سواد در نقاط شهری و یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر در نقاط روستایی زندگی می‌کنند که از این تعداد یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از افراد بی‌سواد مرد و ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر زن هستند.
وی در تکمیل توضیحات خود گفت: بیشترین آمار بی‌سوادی از سال‌های ابتدای انقلاب در بین زنان بوده است که زنان روستایی بیشترین سهم را داشته‌اند. به همین دلیل ۸۰ درصد فعالیت‌های سوادآموزی ما در طول ۳۴ سال متمرکز بر زنان؛ به‌ویژه زنان روستایی، مناطق محروم و عشایری بوده است تا بتوانیم فاصله بی‌سوادی را در میان مردان و زنان و همچنین نقاط شهری و روستایی کاهش دهیم.
وی درباره آنکه فاصله بی‌سوادی در سال‌های پس از انقلاب تا چه میزان کاهش یافته است؟، گفت: در طول سال‌های پس از انقلاب در گروه سنی زیر ۵۰ سال، فاصله باسوادی بین نقاط شهری و روستایی از ۳۹ درصد به ۸ درصد کاهش یافته است. همچنین این فاصله در بین زنان و مردان از ۲۶ درصد به ۳.۵ درصد کاهش یافته است.
نهضت سوادآموزی پس از انقلاب متولی باسوادی شد
هنگامی‌که در ۷ دی ماه ۱۳۵۷ به دستور امام خمینی (ره)، نهضت سوادآموزی تشکیل شد، جمعیتی بالغ بر ۱۴ میلیون نفر بی‌سواد در کشور وجود داشت. در آن زمان شور و شوق مردم برای مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی در بالاترین حد خود بود. بی‌شک این اشتیاق‌ بهترین فرصت و زمینه برای حرکتی بنیادی برای ریشه‌کنی بی‌سوادی بود، اما متأسفانه به دلیل جنگ سنگین تحمیلی و درگیری‌های داخلی و در نتیجه عدم ثبات کشور، امکان بهره‌گیری از توان مردم و دولت به حد اعلی میسر نبود.
در طول دوران جنگ تحمیلی بیشتر بودجه کشور صرف هزینه‌های دفاعی می‌شد و جنگ مهم‌ترین مسئله کشور بود که باعث می‌شد سایر امور کشور از جمله سوادآموزی مورد کم‌توجهی قرار گیرد. پس از پایان جنگ تحمیلی نیز به دلیل خرابی کشور بیشتر امکانات، در جهت سازندگی قرار گرفت.
از آمار فعالیت‌های نهضت در سال‌های ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ اطلاع دقیقی در دست نیست. تنها اعلام شده است که طی این سال‌ها ۷۴۱ هزار نفر تحت پوشش برنامه‌های سوادآموزی قرار گرفته‌اند. در سال ۱۳۶۱ نهضت سوادآموزی طرح ضربتی سوادآموزی را مطرح کرد، اما طرح یادشده شکست خورد. همچنین طرح آموزش فردبه‌فرد در سال ۱۳۶۲ مطرح شد که براساس آن افراد باسواد خانواده بی‌سوادان را یاری می‌کردند تا به مهارت‌های سوادآموزی دست یابند. از آن زمان به بعد طرح‌های گوناگون دیگری به اجرا در آمده ‌است که شامل طرح‌های «گامی ‌به سوی نور»، «سرباز معلم»، «لازم‌التعلیم» و «مساجد» می‌شود. علاوه بر آن نهضت سعی کرده ‌است که مهاجران جنگ تحمیلی، مهاجران افغانی و عراقی، اسیران جنگی، سربازان و کارکنان دولت را تحت پوشش برنامه‌های خود قرار دهد.
به استثنای سه سال اول فعالیت نهضت، به طور متوسط سالانه نزدیک به ۹۰۰ هزار نفر در کلاس‌های سوادآموزی شرکت کرده‌اند. بالاترین میزان شرکت در سال ۱۳۶۶ (۱٬۶۶۰٬۰۰۰ نفر) و کمترین مقدار آن در سال ۱۳۶۳ (برابر با ۸۴۴٬۰۰۰ نفر) اعلام شده ‌است.
آمار نشان می‌دهد که همواره تعداد زنان مراجعه‌کننده به نهضت سوادآموزی تقریباً دو برابر تعداد مردان بوده‌ است. البته این فرض وجود دارد که بی‌سوادان مرد به دلیل اشتغال و در نتیجه به خاطر کمبود وقت و خستگی، مایل به تحصیل نباشند. همچنین باید توجه داشت که نرخ بی‌سوادی مردان معمولاً ۲۰ درصد کمتر از زنان ‌است. نکته جالب این‌که میزان قبولی زنان همواره از مردان بیشتر بوده ‌است.
به گزارش مهرخانه، باید توجه داشت که علم‌آموزی و کسب دانش از سطح باسوادی تا حضور در عرصه‌های علمی ‌بالاتر؛ همگی تأثیر به‌سزایی در ایجاد شرایط بهتر زندگی برای زنان و البته خانواده‌هایشان داشته است. بسیاری از باورهای عامیانه و غیرواقعی، رفتارهای ناشایست با فرزندان و بعضاً دختران؛ گاهی ناشی از بی‌سوادی و کم‌سوادی زنان بوده است که خود بزرگ‌ترین آموزگار فرزندانشان بوده و افکار و نگرش‌های خود را از نسلی به نسل دیگر زنجیره‌وار منتقل کرده‌اند. ناآگاهی و بی‌سوادی مطلق در زندگی روزمره زنان بسیار آسیب‌زا بوده و گرفتاری‌های جسمی، روحی، فرهنگی و اجتماعی زیادی را برای زنان و خانواده‌هایشان رقم می‌زند.
اما در عین حال باید توجه داشت در حالی‌که امروزه بی‌سوادی مطلق زنان بسیار کم و اندک شده و کمتر از ۱۵ درصد است، ما با ابعاد دیگری از بی‌سوادی غیرمطلق زنان روبه‌رو هستیم. در واقع اگر معنای سواد؛ با توجه به آنکه اکثریت زنان و افراد جامعه خواندن و نوشتن می‌دانند، فراتر از این سطح در نظر گرفته شود، مشاهده می‌کنیم که همچنان با کم‌سوادی و حضورهای غیرعلمی، سطحی و نمایشی بسیاری از زنان در عرصه‌های علمی ‌کشور روبه‌رو هستیم؛ حضوری که گرچه در آمار جایگاه ایران را در باسوادی و مرتبه دانشگاهی بالا می‌برد، اما عملاً به زندگی بهتر، موفقیت و خوشبختی زنان منجر نمی‌شود.
برچسب‌ها:آموزش
" data-medium-file="" data-large-file="" class="size-full wp-image-28234 aligncenter" src="https://bidarzani.com/wp-content/uploads/2018/01/سارو-قهرمانی.jpg" alt="" width="624" height="351" />
سارو قهرمانی دیگر کشته شده اعتراضات اخیر در زندان است. جوان ۲۴ ساله اهل سنندج که در تاریخ ۱۲ دیماه دستگیر شده و بعد از ۱۱ روز در ۲۳ دیماه جنازه او تحویل خانواده‌اش داده شد. به گفته مادر سارو قهرمانی بر جنازه او آثار ضرب و جرح شدیدی وجود داشته است.
مهرخانه : آمار نشان می‌دهد که همواره تعداد زنان مراجعه‌کننده به نهضت سوادآموزی تقریباً دو برابر تعداد مردان بوده‌ است. البته این فرض وجود دارد که بی‌سوادان مرد به دلیل اشتغال و در نتیجه به خاطر کمبود وقت و خستگی، مایل به تحصیل نباشند. همچنین باید توجه داشت که نرخ بی‌سوادی مردان معمولاً ۲۰ درصد کمتر از زنان ‌است. نکته جالب این‌که میزان قبولی زنان همواره از مردان بیشتر بوده ‌است.
روز جهانی سوادآموزی یک رویداد سالانه است که در ۸ سپتامبر مطابق با ۱۷ شهریور، برگزار می‌شود. این روز توسط یونسکو نام‌گذاری شده است. امسال، روز جهانی سوادآموزی به‌طور خاص بر رابطه بنیادین میان سوادآموزی و صلح متمرکز شده است.

به گزارش مهرخانه، بر اساس آخرین آمار سازمان یونسکو، در جهان ۷۹ میلیون نفر بزرگسال، فاقد مهارت‌های اولیه سوادآموزی‌اند و از هر سه نفر بی‌سواد، ۲ نفر از آنها زن هستند. همچنین بیش از ۶۷ میلیون کودک در رده سنی ابتدایی هنوز وارد مدرسه نشده‌اند و ۷۲ میلیون نوجوان در سنین پایین‌تر از مدارس متوسطه نیز از حق هرگونه آموزش بی‌بهره‌اند.
در ایران نیز به گفته علی باقرزاده؛ رئیس سازمان نهضت سوادآموزی، ۲۰ درصد افراد بالای ۱۶ سال در ایران بی‌سوادند و کشور ما در سال ۹۰ از این نظر در میان کشورهای منطقه، رتبه پانزدهم را داراست.
تاریخ سوادآموزی در ایران
برنامه‌های سوادآموزی ایران در طی سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۵۰ را می‌توان سه مرحله دانست. مرحله اول، “سازمان تعلیمات اکابر”؛ اولین سازمانی است که به‌طور رسمی برای باسوادکردن بزرگسالان در ایران در سال ۱۳۱۵ تأسیس شد. در این دوره با استفاده از فضای مدرسه‌های موجود، کلاس‌های شبانه برای بزرگسالان تشکیل گردید. فعالیت‌های این سازمان تا زمان اشغال ایران در شهریور ماه ۱۳۲۰ ادامه داشت. در ابتدا سوادآموزی تنها با هدف کاستن از تعداد بی‌سوادان و بدون توجه به ملاحظات اقتصادی- اجتماعی بود. در این دوره که از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۴۱ ادامه داشت، پیوند بین آموزش ابتدایی و بزرگسالان گسسته بود.
در مرحله دوم، یعنی در دوره ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ سوادآموزی به‌عنوان ابزاری برای تحقق اهداف توسعه و عمران کشور تلقی شده است. تأسیس سپاه دانش در سال ۱۳۴۱ نیز ظاهرأ با همین هدف صورت گرفته است.
مرحله سوم، خصوصیات خاصی دارد که مهم‌ترین آن تشکیل سازمان جهانی به نام “کمیته بین‌المللی پیکار جهانی با بی‌سوادی” است. در این مرحله، اثرات اقتصادی سواد مورد توجه قرار گرفت و تشکیلات سوادآموزی متحول شد. فعالیت کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی تا سال ۱۳۴۹ بیشتر در اجرای برنامه‌های آموزشی خلاصه می‌شد. تجربیات حاصل از اجرای برنامه‌های سوادآموزی در این دوره اتخاذ این راهبرد را که امور اجرایی برنامه‌های سوادآموزی به ادارات و سازمان‌های دولتی واگذار شود و کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی در نقش برنامه‌ریز و طراح طرح‌های اجرایی و نیز تدبیر امور سوادآموزی فعالیت نماید، ضرورت بخشید؛ لکن تمام این تدابیر نتایج مورد انتظار را به دست نیاورد و با وجود افزایش نرخ سواد، تعداد بی‌سوادان هم‌چنان افزایش یافت.
پس از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و آغاز دوباره فعالیت‌های سوادآموزی، امیدهای تازه‌ای به‌وجود آمد، اما سرشماری ۱۳۶۵ آشکار ساخت که با وجود گسترش آموزش ابتدایی و اجرای فعالیت‌های سوادآموزی در مناطق شهری و روستایی و به‌ویژه در میان دختران و زنان، قدر مطلق بی‌سوادان افزایش یافته و از ۱۴.۲ میلیون نفر در سال ۱۳۵۵ به ۱۴.۷ میلیون نفر در سال ۱۳۶۵ رسیده است. البته نرخ باسوادی در دهه یاد شده از ۴۱.۷ به ۶۲ درصد ارتقا یافت.
(در همین زمینه: زنان در مسیر سوادآموزی)
تعریف باسوادی
در تعریف سنتی؛ سواد، توانایی خواندن و نوشتن است و یا توانایی به‌کاربردن زبان برای خواندن، نوشتن، گوش‌دادن و سخن‌گفتن؛ ولی در مفهوم نوین این واژه به سطحی از خواندن و نوشتن که برای ارتباط کافی است، گفته می‌شود و یا سطحی که یک فرد بتواند مفهوم را بفهمد و انگاره‌ها و اندیشه‌هایش را تا جایی که بتواند در آن جامعه سهیم باشد، بیان کند.
سازمان آموزشی، علمی‌ و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو UNESCO) این تعریف را از باسوادی داده ‌است: «باسوادی توانایی شناخت٬ درک٬ تفسیر٬ ساخت، برقراری ارتباط و محاسبه در استفاده از مواد چاپ‌شده و نوشته‌شده مربوط به زمینه‌های گوناگون است. باسوادی زنجیره آموزشی را که توانایی رسیدن به اهداف، توسعه دانش و پتانسیل، و شرکت کامل در جامعه‌ای بزرگ‌تر را برای یک فرد فراهم می‌کند، دربر دارد.»
سوادآموزی زنان ایرانی به روایت امار
در فهرستی که در گزارش سازمان ملل تهیه شده است، با استفاده از اطلاعات میزان باسوادی بزرگسالان از سازمان ملل متحد، یونسکو و مؤسسه آمار (UIS)، تخمینی از میزان باسوادی، در کشورهای مختلف دنیا زده شده است که بر این اساس، کشور ایران در میان ۱۷۸ کشور دنیا، با رتبه ۱۲۰ دارای نرخ ۸۲.۳ درصد باسوادی است. در این جدول ۳ کشوری که در ابتدای لیست هستند، شامل گرجستان، کوبا و استونی با ۱۰۰ و ۸۸.۲ درصد باسوادی‌اند و البته در انتهای این جدول آخرین نرخ باسوادی متعلق به کشور مالی با نرخ باسوادی ۲۶.۲ است. در ادامه نگاهی به آمارهای مربوط به باسوادی زنان ایرانی طی چندین دهه خواهیم داشت.
“مقایسه نرخ با سوادی کل در سال‌های میان ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۰ ” و ” نرخ باسوادی بر حسب جنس (زنان) در سال‌های میان ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۰″
مطابق آمار‌های سازمان مرکز آمار ایران و سال‌نامه آماری مشاهده می‌کنیم، آمار نرخ باسوادی زنان نسبت به کل زنان و مردان در هر سال کمتر بوده و البته این اختلاف در سال‌ها و دهه‌های اخیر کمتر شده است.
” نرخ باسوادی زنان طی سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ به تفکیک نقاط شهری و روستایی و جنسیت”
نتایج حاصل از این جدول نشان می‌دهد که باسوادی میان زنان و مردان دارای تفاوت آماری بسیاری است و زنان همچنان دارای نرخ کمتری در باسوادی هستند. این مسئله خصوصاً در نقاط روستایی بیشتر خود را نشان می‌دهد. البته این تفاوت در سال‌های ۳۵، ۴۵ و ۵۵ بسیار بیشتر خود را نشان داده و هر چه به دهه‌های اخیر نزدیک می‌شویم، این تفاوت کمتر دیده می‌شود.
” تعداد قبول‌شدگان نهضت سوادآموزی بر حسب جنس طی سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۹″
مطابق آمار مشاهده می‌کنیم که تعداد قبول‌شدگان زن در دوره‌های نهضت سوادآموزی در کل، طی سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۹ همواره بیش از مردان بوده است.
به گفته باقرزاده، رئیس نهضت سوادآموزی کشور، در حال حاضر در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال، یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر از افراد بی‌سواد در نقاط شهری و یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر در نقاط روستایی زندگی می‌کنند که از این تعداد یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از افراد بی‌سواد مرد و ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر زن هستند.
وی در تکمیل توضیحات خود گفت: بیشترین آمار بی‌سوادی از سال‌های ابتدای انقلاب در بین زنان بوده است که زنان روستایی بیشترین سهم را داشته‌اند. به همین دلیل ۸۰ درصد فعالیت‌های سوادآموزی ما در طول ۳۴ سال متمرکز بر زنان؛ به‌ویژه زنان روستایی، مناطق محروم و عشایری بوده است تا بتوانیم فاصله بی‌سوادی را در میان مردان و زنان و همچنین نقاط شهری و روستایی کاهش دهیم.
وی درباره آنکه فاصله بی‌سوادی در سال‌های پس از انقلاب تا چه میزان کاهش یافته است؟، گفت: در طول سال‌های پس از انقلاب در گروه سنی زیر ۵۰ سال، فاصله باسوادی بین نقاط شهری و روستایی از ۳۹ درصد به ۸ درصد کاهش یافته است. همچنین این فاصله در بین زنان و مردان از ۲۶ درصد به ۳.۵ درصد کاهش یافته است.
نهضت سوادآموزی پس از انقلاب متولی باسوادی شد
هنگامی‌که در ۷ دی ماه ۱۳۵۷ به دستور امام خمینی (ره)، نهضت سوادآموزی تشکیل شد، جمعیتی بالغ بر ۱۴ میلیون نفر بی‌سواد در کشور وجود داشت. در آن زمان شور و شوق مردم برای مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی در بالاترین حد خود بود. بی‌شک این اشتیاق‌ بهترین فرصت و زمینه برای حرکتی بنیادی برای ریشه‌کنی بی‌سوادی بود، اما متأسفانه به دلیل جنگ سنگین تحمیلی و درگیری‌های داخلی و در نتیجه عدم ثبات کشور، امکان بهره‌گیری از توان مردم و دولت به حد اعلی میسر نبود.
در طول دوران جنگ تحمیلی بیشتر بودجه کشور صرف هزینه‌های دفاعی می‌شد و جنگ مهم‌ترین مسئله کشور بود که باعث می‌شد سایر امور کشور از جمله سوادآموزی مورد کم‌توجهی قرار گیرد. پس از پایان جنگ تحمیلی نیز به دلیل خرابی کشور بیشتر امکانات، در جهت سازندگی قرار گرفت.
از آمار فعالیت‌های نهضت در سال‌های ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ اطلاع دقیقی در دست نیست. تنها اعلام شده است که طی این سال‌ها ۷۴۱ هزار نفر تحت پوشش برنامه‌های سوادآموزی قرار گرفته‌اند. در سال ۱۳۶۱ نهضت سوادآموزی طرح ضربتی سوادآموزی را مطرح کرد، اما طرح یادشده شکست خورد. همچنین طرح آموزش فردبه‌فرد در سال ۱۳۶۲ مطرح شد که براساس آن افراد باسواد خانواده بی‌سوادان را یاری می‌کردند تا به مهارت‌های سوادآموزی دست یابند. از آن زمان به بعد طرح‌های گوناگون دیگری به اجرا در آمده ‌است که شامل طرح‌های «گامی ‌به سوی نور»، «سرباز معلم»، «لازم‌التعلیم» و «مساجد» می‌شود. علاوه بر آن نهضت سعی کرده ‌است که مهاجران جنگ تحمیلی، مهاجران افغانی و عراقی، اسیران جنگی، سربازان و کارکنان دولت را تحت پوشش برنامه‌های خود قرار دهد.
به استثنای سه سال اول فعالیت نهضت، به طور متوسط سالانه نزدیک به ۹۰۰ هزار نفر در کلاس‌های سوادآموزی شرکت کرده‌اند. بالاترین میزان شرکت در سال ۱۳۶۶ (۱٬۶۶۰٬۰۰۰ نفر) و کمترین مقدار آن در سال ۱۳۶۳ (برابر با ۸۴۴٬۰۰۰ نفر) اعلام شده ‌است.
آمار نشان می‌دهد که همواره تعداد زنان مراجعه‌کننده به نهضت سوادآموزی تقریباً دو برابر تعداد مردان بوده‌ است. البته این فرض وجود دارد که بی‌سوادان مرد به دلیل اشتغال و در نتیجه به خاطر کمبود وقت و خستگی، مایل به تحصیل نباشند. همچنین باید توجه داشت که نرخ بی‌سوادی مردان معمولاً ۲۰ درصد کمتر از زنان ‌است. نکته جالب این‌که میزان قبولی زنان همواره از مردان بیشتر بوده ‌است.
به گزارش مهرخانه، باید توجه داشت که علم‌آموزی و کسب دانش از سطح باسوادی تا حضور در عرصه‌های علمی ‌بالاتر؛ همگی تأثیر به‌سزایی در ایجاد شرایط بهتر زندگی برای زنان و البته خانواده‌هایشان داشته است. بسیاری از باورهای عامیانه و غیرواقعی، رفتارهای ناشایست با فرزندان و بعضاً دختران؛ گاهی ناشی از بی‌سوادی و کم‌سوادی زنان بوده است که خود بزرگ‌ترین آموزگار فرزندانشان بوده و افکار و نگرش‌های خود را از نسلی به نسل دیگر زنجیره‌وار منتقل کرده‌اند. ناآگاهی و بی‌سوادی مطلق در زندگی روزمره زنان بسیار آسیب‌زا بوده و گرفتاری‌های جسمی، روحی، فرهنگی و اجتماعی زیادی را برای زنان و خانواده‌هایشان رقم می‌زند.
اما در عین حال باید توجه داشت در حالی‌که امروزه بی‌سوادی مطلق زنان بسیار کم و اندک شده و کمتر از ۱۵ درصد است، ما با ابعاد دیگری از بی‌سوادی غیرمطلق زنان روبه‌رو هستیم. در واقع اگر معنای سواد؛ با توجه به آنکه اکثریت زنان و افراد جامعه خواندن و نوشتن می‌دانند، فراتر از این سطح در نظر گرفته شود، مشاهده می‌کنیم که همچنان با کم‌سوادی و حضورهای غیرعلمی، سطحی و نمایشی بسیاری از زنان در عرصه‌های علمی ‌کشور روبه‌رو هستیم؛ حضوری که گرچه در آمار جایگاه ایران را در باسوادی و مرتبه دانشگاهی بالا می‌برد، اما عملاً به زندگی بهتر، موفقیت و خوشبختی زنان منجر نمی‌شود.
برچسب‌ها:آموزش
" data-medium-file="" data-large-file="" class="wp-image-28235 aligncenter" src="https://bidarzani.com/wp-content/uploads/2018/01/20180113-jpg4405a4-imag..." alt="" width="500" height="253" />
علی پولادی ۲۶ ساله اهل روستای «گویتر» از توابع بخش مرزن آباد شهرستان چالوس از دیگر بازداشت‌شدگانی است که در زندان جان باخته است. علی پولادی در ۲۲ دیماه توسط نیروی انتظامی بازداشت و به اداره آگاهی نیروی انتظامی شهرستان چالوس منتقل شد. به گزارش خبرگزاری هرانا یک روز بعد از بازداشت و در ۲۳ دیماه به خانواده پولادی که در تلاش برای کسب خبر از سرنوشت فرزند خود بودند اطلاع داده شد این جوان بیست و شش ساله در محل بازداشتگاه فوت کرده است و لازم است خانواده برای تحویل گرفتن پیکر اقدام کنند.
همچنین نسرین ستوده در مصاحبه ای که هفته گذشته با با رادیوفردا داشت، اعلام کرد: علاوه بر کشته شدگانی که اسامی آن ها منتشر شده است، دو نفر دیگر نیز در قرنطینه زندان اوین جان خود را از دست داده اند.
روز یکشنبه ۲۴ دیماه محمود صادقی با اشاره به درخواست نمایندگان برای تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب برای بررسی علت فوت شدن بازداشتی‌های نا آرامی‌های اخیر، در گفتگو با خبرنگار اعتمادآنلاین اعلام کرد با درخواست فراکسیون امید برای بازدید از زندان اوین موافقت نشده و این درخواست رد شده است.