بلشویکها به قدرت می رسند

۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۷

بلشویکها به قدرت می رسندآلکساندر رابینویچاز این شماره نشریه "کارگر کمونیست" کتاب "بلشویکها به قدرت می‌رسند" نوشته "آلکساندر رابینویچ" Alexander Rabinowitch را بعنوان پاورقی درج خواهیم کرد. کتاب همچنین سوتیتری دارد با عنوان "انقلاب ١٩١٧ در پتروگراد".کتاب فوق که در اصل در سال ١٩٧٦ به انگلیسی منتشر شد، در سال ١٩٩٣ به فارسی هم توسط مرتضی محیط ترجمه شد. "بلشویکها به قدرت می رسند" به دلایلی کاملا قابل درک، که خواننده در ادامه خواندن کتاب متوجه این دلیل خواهد شد، مورد توجه زیادی، نه در میان فارسی زبانها و نه حتی در بیرون از دایره فارسی زبانان، قرار نگرفته است. در میان کتابخوانهای ایران، به دلیل تسلط ایدئولوژیک حزب توده و توده‌ایسم در میان چپ، "تاریخ حزب کمونیست اتحاد شوروی، دوره مختصر" که اختصارا به "تاریخ معاصر" معروف است، برای یک دوره طولانی روایت تاریخ انقلاب روسیه در میان چپ ایران بود. از طرف دیگر سه جلدی تروتسکی تحت عنوان "تاریخ انقلاب روسیه" که الحق یک شاهکار ادبی و تاریخی است، خواننده های زیادی، بیرون از مرزهای ایران داشت. در این بین روایات زیادی از زوایای کاملا متفاوتی درباره انقلاب روسیه داریم که "بلشویکها به قدرت می رسند" در میان بهترینهایش است.کتاب رابینویچ کتابی درباره انقلاب اکتبر است. کتابی مشخصا درباره "حزب و قدرت سیاسی" است. کتابی درباره حزب بلشویک، پروسه قدرت شدن و قدرت دولتی گرفتن آن است. با خواندن این کتاب خواننده همچنین جناح‌بندی های حزب بلشویک را بهتر می شناسد. چپ و راست منشویکها را بهتر می شناسد. چپ و راست "سوسیالیستهای انقلابی" (اس ار)ها را بهتر می‌شناسد. با لنین و مشغله اصلی او، و تفاوت بین مشغله او و مشغله‌های دیگر رهبران حزب بلشویک، بهتر آشنا می‌شود.***من (ناصر اصغری) "بلشویکها به قدرت می رسند" را به انگلیسی خوانده ام. وقتی که تصمیم گرفتم ایده درج آن بعنوان پاورقی را با سردبیر نشریه مطرح کنم، بخشهایی از ترجمه فارسی را با نسخه انگلیسی آن مقایسه کردم که علی العموم خوب به نظر آمد. اما در جاهایی بی دقتی شده است که سعی خواهم کرد در عین تایپ آنها را تدقیق کنم. مثلا در همان ابتدای کتاب، در صفحه اول جائی رابینویچ می‌نویسد: Western – style Provisional Government که مترجم آن را "دولت موقت غرب گرا" ترجمه کرده است. ترجمه درست جمله رابینویچ "دولت موقت به سبک غربی" است نه "غرب‌گرا"! و باز در همان صفحه اول رابینویچ می‌نویسد: first national communist political system که مترجم آن را "اولین نظام سیاسی کمونیستی ملی" ترجمه کرده است. ترجمه دقیق جمله فوق "اولین نظام سیاسی کمونیستی در سطح سراسری" است. مجبوریم که جاهایی که با این نادقیقی مواجه می شویم، آنها را تدقیق کنیم. دلیل هم نه تصحیح نادقیقی ترجمه‌ای – ادبی – املائی – گرامری، بلکه کاملا سیاسی است که در حق نویسنده بی انصافی شده است.***بلشویکها به قدرت می رسندانقلاب ١٩١٧ در پتروگراد (١)آلکساندر رابینویچمقدمه:درباره انقلاب اکتبر ١٩١٧ روسیه صدها کتاب نوشته شده است. آیا نوشتن کتاب دیگر ضرورتی داشت؟ در سالهائی که برای تهیه این کتاب شروع به مطالعه کردم، بارها این پرسش برایم مطرح شد.علاقه من به مطالعه و نوشتن درباره انقلاب اکتبر از اهمیت تاریخی دورانساز و عظمت سرشتی این انقلاب سرچشمه می گیرد. سال ١٩١٧، در روسیه حزب اولترا رادیکال بلشویک از حزبی گمنام، تبدیل به حزبی شد که رهبری برانداختن دولت موقت به سبک غربی و برقراری اولین نظام کمونیستی در سطح سراسری را به عهده گرفت. این حوادث طی ٨ ماهی اتفاق افتاد که به دنبال فروپاشی حکومت صدها ساله تزاری، سومین سال درگیری فاجعه انگیز روسیه، در جنگ نابود کننده اروپا نیز سپری شد. روسیه در آن زمان با جمعهت ١٦٥ میلیون و مساحتی سه برابر ایالات متحده، سومین کشور بزرگ جهان و وسیع تر از مجموع خاک چین و هند بود. دیر زمانی بود که فکر می کردم روایتهای موجود این فصل تعیین کننده از تاریخ نوین روسیه، و یا بواقع تاریخ جهان، حق مطلب را ادا نکرده اند.انگیزه دیگر من در پژوهش و نوشتن درباره انقلاب ١٩١٧ نارسائی نوشته های موجود در پاسخ به بسیاری از پرسشهای کلیدی درباره انقلاب اکتبر، و مهمتر از همه ناتوانی این نوشته ها در پاسخ به این سئوال بود که چرا سیر حوادث آنگونه پیش رفت. بسیاری از کتابهای موجود درباره انقلاب اکتبر خاطرات کسانی هستند که در آن شرکت داشته اند. این خاطرات گرچه اکثرا با ارزش و جالب اند، اما ناگزیر نشان دهنده دیدی یک جانبه از انقلابند: بسته باین که نویسنده در کدام سوی انقلاب اکتبر قرار داشته است. یا طرفداری پرشور و یا کینه توزی عمیق.مورخین شوروی پژوهش‌های زیادی درباره سال ١٩١٧ انجام داده‌اند. بسیاری از این مطالعات، بویژه آنهائی که در سالهای آزادی نسبی ١٩٢٠ و دوران خروشچف نوشته شده‌اند گنجینه‌ای از اطلاعات روشنگر هستند، که از آرشیوهای دست نخورده گرفته شده‌اند. اما الزامات غالب بر نویسندگان شوروی به لحاظ هم خوانی مطالعات آنها با تفسیر تاریخی رسمی که ملاحظات سیاسی معاصر نفوذی گسترده بر آن دارد، ارزش عمومی این مطالعات را محدود می کنند.در خارج از اتحاد شوروی تک پژوهشهایی (monograph) درباره جوانب مهم انقلاب اکتبر در سالهای اخیر منتشر شده اند: از جمله مهمترین این آثار می توان از کتابهای Oliver H. Radkey, William G. Rosenberg, Ronald G. Suny, Marc Ferro, George Katkov, Red Wade نام برد. با این وجود هنوز تاریخ قابل اطمینانی از دولت موقت یا اقتصاد روسیه در دوران انقلاب نداریم. درباره اثرات میلیونها سرباز بیزار از جنگ بر جو سیاسی ١٩١٧ روسیه یا درباره حوادث انقلابی ولایات و نقش دهقانان و طبقه کارگر در حال رشد روسیه در جریان انقلاب آگاهی چندانی نداریم. در واقع هنوز هم تنها پژوهش انجام شده در غرب که بر موضوعاتی وسیع پرتو می افکند و مبتنی بر مطالعه عمیق منابع دست اول دارد، جلد اول کتاب دو جلدی William Henry Chamberlin به نام "انقلاب روسیه ١٩١٧ – ١٩٢١" است. این کتاب که در زمان خود ارزشی یگانه داشت و هنوز هم آن اعتبار را دارد، در اوائل سالهای ١٩٣٠ نوشته شد که هنوز بخش عظیمی از منابع مربوط به درک و شناخت انقلاب بسادگی در دسترس پژوهشگران غرب نبود.(ادامه دارد)