در باب رای اعتماد

۲۵ مرداد ۱۳۹۲

» دکتر محمد تقی کروبی
رای اعتماد یا عدم اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی را می توان از جنبه های مختلف مورد بحث قرار داد. شاید ریشه این رویکرد متفاوت به وزرای اقتصادی با وزرایی که سروکار با نسل جوان و نخبه دارند را باید در شرایط فعلی کشور جستجو کرد. چرایی این نکته که وزرای اقتصادی و سیاسی علیرغم حاشیه های بسیار و بدون آنکه از گذشته خود دوری جویند، از آب گذشتند را باید در انزوای بی نظیر کشور در عرصه بین المللی و نیاز مبرم به خروج از وضغیت فعلی دانست. بدون شک آقایان دریافتند که در صورت تداوم این امر نه تنها مردم قربانی خواهند شد، بلکه دیگر خود قادر به تامین اقتصادی نیروهای شان هم نیستند. فلذا برای تغییر شرایط اقتصادی و سیاسی بین المللی، چاره ای جز تن دادن به افرادی کاردان و فهیم نظیر مهندس زنگنه ویا دکتر ظریف نداشتند.
اما سرنوشت وزرای آموزش پرورش، علوم و فن آوری و ورزش به گونه ای دگر – البته قابل پیش بینی – رقم خورد. جریانی که پایگاهی نزد نسل جوان و تحصیل کرده کشور ندارد و در این سال ها با اهرم امنیتی فضای پادگانی را بر دانشگاه ها حاکم کرده به خوبی میداند که چه پتانسیلی را مهار کرده و آزاد شدن آن چه شکوفایی و پویایی برای مردم و کشور و چه مصیبتی برای تمامیت خواهان به ارمغان خواهد آورد. لذا بدون توجه به سخنان ۳ وزیر پیشنهادی راه را بر آنان بستند.
مطمئن ام شخصیتی ارزشمند مانند دکتر نجفی از برداشتن این بار مسئولیت نه تنها دل آزرده نیست بلکه خرسند است اما برجریان پیروزانتخابات است که مطالبه خود را در این حوزه که عالمانه و عامدانه انکار شده، پر رنگ تر از گذشته مطرح کند تا شاهد آینده ایی سالم، پویا و زنده در محیط های آموزشی و آکادمیک و ورزشی باشیم. تاکتیک عقب نشینی و فاصله گرفتن از گذشته افتخار آمیز جواب نداد. درست است که صاحب شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی فرموده:”گریزی به هنگام سر به جا به از پهلوانی سر زیر پا” ست، اما بد نیست اول مطمئن شویم در هنگام گریز لااقل سری بماند. اگر به قدرت مردم و افکار عمومی باور داشته باشیم، آنگاه شاهد تعظیم صاحبان قدرت در مقابل اراده مردم خواهیم بود.
ضمن احترام به مواضع این سه عزیز بر این باورم که اگر آنان با صراحت از مواضع گذشته خود دفاع می کردند، آنگاه برای ممانعت از باز شدن پرونده فجایع ۸۸، عقلای طرف مقابل، سنگ را به دست اصحاب آلوده فرقه مصباحیه نمی داند.