فریدا؛ نقاشی‌هایم در همین اتاق خلق و نابود می‌شوند

۲۹ تير ۱۳۹۷

4 ساعت،22 دقیقه

محمد تنگستانی

پروژه جدید «ایران‌وایر »، «ایران فقط تهران نیست» نام دارد. در این پروژه قصد داریم با کمک شما، هنرمندان و هنرآموزانِ شهرستان‌ها و روستاهای سراسر کشور را معرفی و با آنها گفت‌وگو کنیم. اولویت هم هنرمندانی هستند که یا در رسانه‌های غیرمستقل ایران سانسور شده‌اند و یا به دلیل «شهرستانی» بودن، به آن‌ها اهمیت داده نشده است. ما بدون گزینش و یا جهت‌گیری سیاسی، آنها را به مخاطبان «ایران‌وایر» معرفی خواهیم کرد.

در بخش اول این پروژه، اولویت ما هنرمندان استان‌های خوزستان، اصفهان و خراسان است. برای مشارکت در این پروژه و یا معرفی هنرمندانی که در شهرستان‌ و یا روستای شما زندگی و فعالیت می‌کنند، می‌توانید با info@iranwire.com با ما در تماس باشید.

«فریدا» در معرفی خود می‌گوید:

 

متولد  ۱۳۶۹ هستم. حدودا ده سال پیش با خانواده به یکی از شهرهای شمالی کشور مهاجرت کردیم. فارغ‌التحصیل رشته مهندس معماری در مقطع کارشناسی هستم. در این شهر کوچک نقاشی را به صورت حرفه‌ای دنبال کردم. به غیر از یکی دو نفر از هنرمندان که شناخته شده هستند، مابقی در این شهر مانند من گمنام هستند. به این خاطر که سبک نقاشی (nude art) به شکل خنده‌داری با قوانین اسلامی مغایرت دارد تا کنون نتوانسته‌ام نمایشگاهی برگزار کنم، حتی امکان شرکت در نمایشگاه‌های گروهی هم ندارم. در واقع به شکلی حرفه‌ای برای خودم در اتاقم نقاشی می‌کنم در حالی که می‌توانستم نقاش مردم باشم.  البته از زمانی که شبکه‌های اجتماعی پا گرفته است وضعیت من و امثال من کمی بهتر شده است. البته اگر نظر افرادی که مذهبی و افراطی هستند را از زیر نقاشی‌هایم در شبکه‌های اجتماعی نادیده بگیرم. آنها توهین و قضاوت می‌کنند اما خوب من به همان چند نفری که به این سبک احترام می‌گذارند پسنده می‌کنم.

تصمیم گرفته‌ام برای مدتی در سبکی دیگر نقاشی کنم، دوست دارم در جهان واقعی نمایشگاهی از آثارم برپا کنم. خسته‌ شدم از اینکه نقاشی بکشم و کسی نبیند. البته در خانواده‌ هم زیاد آزادی ندارم. گاهی عمر و زندگی نقاشی‌هایم خیلی کوتاه است. در اتاقم خلق و نابود می‌شوند. بدون اینکه اجازه زندگی و بقا داشته باشند. البته از بچگی دوست داشتم بازیگر سینما بشوم. پدرم مخالفت کرد. گفت از ارث محرومت می‌کنم و …

 

در انقلاب ۱۳۵۷ هنرمندان نقشی کلیدی داشتند به عنوان مثال شاعران پیامبران احزاب سیاسی بودند. آیا هنر و هنرمندان استان شما در اعتراضات اخیر دی  ۱۳۹۶ حضور داشتند و کنار مردم بودند؟

ـ در اعتراضات دی ماه متاسفانه هیچ کدام از نقاشان جدی شناخته شده این شهرستان و کلا ایران، قدمی در  حمایت مردم گرسنه برنداشت. با کم اهمیت شدن هنر در شهر‌ها و شهرستان‌های کوچک هنرمندان به انزوا کشیده شده‌اند و با کوچکترین اعتراضی مورد سرکوب شدید دولت قرار می‌گیرند. در نظام آموزشی ما آنقدر که به احکام دیدن و تاریخ تحریف شده پرداخته شده است به هنر و دید هنرمندانه کسی اهمیت نداده است و کمتر کسی می‌تواند در این مسیر قدم بگذارد مگر اینکه عزمی راسخ و اراده‌ای پولادین داشته باشد. عده‌ای از ترس اینکه به فراموشی سپرده شوند ناچار به اطاعت از قوانین و چماق‌ها هستند. آنهایی هم که به فکر و باور خود اهمیت می‌دهند و هنر متعهد را باور دارند کاری از دستشان ساخته نیست و تریبونی ندارد. در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن فراموش می‌شوند.

 

هر منطقه با توجه به آب و هوا، زبان و گویش محلی، فرهنگ بومی خود را می‌سازد که خرده فرهنگ تعریف می‌شود و خرده فرهنگ‌ها در کنار هم فرهنگ یک کشور را شکل می‌دهند. در چهار دهه گذشته، سیستم ایده‌ئولوژی و فکری حاکم بر ایران دنبال یک‌دست‌سازی و اسلامیزه کردن هنر معاصر و نزدیک کردن آن به ایده‌ئولوژی‌های حکومتی و مذهبی بوده است. گمان می‌کنید این تلاش‌ها به نتیجه رسیده و موفق شده‌اند؟

ـ در اسلامیزه کردن و یک دست‌سازی، حکومت موفق نبوده است. این حکومت از هنر مستقل و فکر هنرمندان می‌ترسد. برای یک دست سازی هنر اول باید کاملا به فکر افراد تسلط داشته باشند.  موفق نبوده‌اند اما توانسته‌اند جامعه را دو شخصیتی کنند. یعنی همه مجبور به تظاهر هستند. در خانه و محل زندگی طوری هستند که دوست دارند و در جامعه ریا می‌کنند. اگر هدفشان ریا بوده باشد باید بگویم بله موفق شده‌اند اغلب هنرمندان را به سمت ریاکاری هدایت کنند.