متاسفانه رکن بالاسری و سه رکن دیگر حاکمیت در رویارویی با چالشهای اقتصادی، سیاست خارجی و اقلیمی در جامعه ایران هنوز پاسخ موثر ندادهاند و زمینگیرند.
رکن «دولت» تیم اقتصادی و تیم سیاسی چابک برای رویارویی با چالشها در اختیار ندارد. حسن روحانی حتی اخیرا وجود چالشها را منکر میشود و مشاوره کارشناسان را نمیپذیرد. و ظاهرا قادر به تعامل سازنده و راهگشا با سایر قوا نیست.
رکن دوم «مجلس» است. مجلس به ریاست جناب لاریجانی اتفاقا دغدغه تخفیف چالشهای جامعه را ندارد. اگر چنین بود مجلس به دنبال تصویب لوایح و طرحها و تایید وزرای کارساز و قوی برای دولت روحانی می رفت. متاسفانه تغییری که پس از دیماه ۱۳۹۶ در مجلس اتفاق افتاده این است که لاریجانی خودش رئیس «تندروها»ی مجلس شده و مهمترین دغدغهاش استیضاح وزرا و سوال از رئیس جمهور شده است و دنبال تمهید مقدمات مجلس آینده است.
رکن سوم «قوه قضائیه» است. این قوه از یک طرف با ضعفهای اساسی ساختاری برای تامین عدالت از داخل روبرو است و حالا هم که میخواهد با رانتخوران مبارزه کند دنبال تشکیل «دادگاه صحرایی» است و حتی در تشکیل دادگاه صحرایی هم با همه رانتخوران به طور برابر برخورد نمیکند. در هلدینگهای بزرگ سو استفادههای بزرگ شده ولی از دادگاههای علنی آنها خبری نیست. این نحوه برخورد اعتماد را به جامعه و به محیط کسبوکار اقتصادی باز نمیگرداند.
رکن «بالاسری» حاکمیت رکنی است که شایسته است سه قوه اصلی کشور را به سمت مهار چالشهای جامعه هدایت کند. برغم نقش مهم این رکن در هدایت سه قوه دیگر متاسفانه رکن بالاسری درجا میزند و بیشتر دغدغه کنترل اوضاع کنونی جامعه و مسائل هویتی خود را دارد. پس از اعتراضات دیماه ۹۶، اعتراضات بازار و تیرماه ۹۷، سقوط قیمت ریال و خروج ترامپ از برجام، هنوز «رکنبالاسری» تغییری در «سیاستهای کلان داخلی و خارجی» خود نداده است. هنوز توجه نکردند که دیگر اقتصاد ایران دیگر توانایی پرداخت هزینه دولت موازی را ندارد.
و اینک هم آیندی چالشها ادامه دارد و تورم مارپیچی در پیش است و تخریب تندروها (در تهدید به مرگ در استخر) به پیش میرود و تغییرهای قابل رویت برای مردم خیلی کم بوده است . مثلا تغییرات قابل رویت اینها بوده: مقداری شعارهای ضد خارجی کمتر شده و یا در تابستان امسال به حجاب مردم کمتر گیر داده شده است.
با این حکمرانی زمینگیر چالشهای جامعه ایران مهار نمیشود. این را ظاهرا همه میدانند ولی کسی با صراحت برای حاکمیت بیان نمیکند و یا اگر بیان کند حاکمیت علاقه ندارد بشنود. در سال ۹۲ و ۹۶ مردم انتظار داشتند که دولت روحانی نماینده «این صدا» در حاکمیت باشد ولی ظاهرا بقیه ارکان حاکمیت تلاش میکنند که با «ضعیفتر کردن دولت روحانی» زمان را بگذرانند تا از این ستون به آن ستون فرجی بشود. در صورتیکه دم دست ترین راه مهار چالشهای جامعه ایران یک حکمرانی خودترمیمپذیر، چابک و پاسخگو است که فعلا علائم آن رویت نمیشود. متاسفانه اگر ارکان حکمرانی همین وضع را ادامه دهد (حتی اگر ایران از پیچ ترامپ عبور کند) افق پیش رو برای جامعه ایران وضعیتی بین وضعیت کشور یونان و ونزوئلا است.