روزهایی که حتی پول نان خریدن هم نداشته اند و با شکم گرسنه خوابیدهاند؛ سوگند ۹ ساله، دیگر دختر خانواده به سختی و با لکنت زبان از آرزوهایش میگوید؛ دوست دارد خانه داشته باشد؛ برنج و گوشت بخورد و لباس توردار داشته باشد.ایسنا؛ از خرابه های شهر دهدشت نقل مکان کردهاند و در خانهای بسیار فرسوده و آن هم موقتی ساکن شدهاند؛ بچه چهارماهه را با آب سرد حمام میکنند چرا که آب و برق و گاز خانه به دلیل بدهی قطع شده است و بچههای مریضی که تنها به دلیل بی پولی درمان نمیشوند.این خانواده تنها یک آرزو دارد؛ داشتن یک اتاق تمیز با کمترین وسیله زندگی و ساغر که خوب شدن پدر معتادش را میخواهد و زیارت خانه امام رضا… بله اینها همگی حداقلهای زندگی است که خانواده معرف خواه، ساکن در بافت قدیمی دهدشت در کهگیلویه و بویراحمد ندارند و دنبال معرفهایی میگردند که آنها را از این وضعیت اسفناک نجات دهند.سیکنه دیده گاه، مادر و نان آور خانواده ۳۸ سال دارد اما به چهره شکسته اش نمیخورد؛ او میگوید ۱۲ سال است که با شوهرش “امید علی معرف خواه” که متاسفانه معتاد است و یکسال نیز زندان بوده ازدواج کرده است و نتیجه این زندگی ۳ فرزند است.۵ سال اول زندگی را در خرابهای شهر گذرانده و حالا ۷ سال است که در خانه قدیمی زندگی میکند که صاحبش نیستند و برای رضای خدا، موقت به آنان داده اند. شوهر سکینه بیکار است و فرزندانش بیمارند.حتی اجاق گاز برای پخت و پز ندارند و از پیکنیک استفاده میکنند؛ وسایل گرمایشی ندارند و در واقع میتوان گفت در این خانه جز یک یخچال قدیمی و تلویزیون کهنه قدیمی وسیله دیگری نیست. بچه ها با آب سرد حمام میشوند چرا که آب، برق و گازخانه را به خاطر بدهی قطع کردهاند؛ در واقع نه درآمدی برای اجاره خانه دارند و نه پساندازی برای خرید خانه.آنها یکسال است که تحت پوشش کمیته امداد دهدشت هستند و ماهانه مستمری دریافت میکنند اما با این حال جوابگوی مخارج زندگیشان با ۳ فرزند و هزینه درمان آنها نمیشود.از سوی کمیته امداد پیگیر شدند تا شاید بتوانند خانه ای برایشان تهیه کنند اما به آنها گفته شد تنها زمانی میشود خانه برای آنها ساخت که زمین را خودشان خریده باشند و در نتیجه ساختن خانه برای این خانواده فعلا بینتیجه مانده است.ساغر، دختر بزرگ خانواده، ۱۲ ساله و کلاس سومی است و در شرایط کرونایی هیچ وسیله و امکاناتی برای آموزش مجازی ندارد؛ تبلت و یا موبایل هوشمند میخواهد برای درس خواندن و البته او چند سال است که به خاطر مشکل پاهایش به مدرسه نمیرود؛ آرزویش دکتر شدن است تا بتواند همه مردم و حتی بچههای مثل خودش را درمان کند.او از وضعیت معتاد بودن پدرش خسته است و آرزویش ترک اعتیاد پدر است و از اینکه میبیند چشم پدرش در هنگام مصرف مواد مخدر قرمز میشود، عذاب میکشد؛ دوست دارد یک خیری پیدا شود و پدرش را ترک بدهد؛ لباسهای قشنگ بپوشد تا کسی خانواده اش را مسخره نکند و البته خانهای برای زندگی داشته باشد.او درحالی که اشکهایش را پاک میکند میگوید کاش میتوانستم به پابوس و زیارت امام رضا بروم شاید بزرگترین آرزویم این باشد.سوگند ۹ ساله، دیگر دختر خانواده به سختی و با لکنت زبان از آرزوهایش میگوید؛ دوست دارد خانه داشته باشد؛ برنج و گوشت بخورد و لباس توردار داشته باشد.مادر خانواده به ایسنا میگوید: در خانه های مردم کار می کنم رخت و لباسها و خانه هایشان را میشویم و تمیز میکنم و حتی روزهایی بوده که پول خریدن نان را هم نداشتم و فرزندانم گرسنه خوابیده اند.او با اشاره به دفترچه درمانی روستایی شان از بیماریهای فرزندانش ادامه می دهد: دختر بزرگم پاهایش مشکل دارد؛ هر دو دخترم مشکل ذهنی دارند و دختر ۹ ساله ام علاوه بر تیروئید مشکل گفتاری و لکنت زبان دارد که باید تحت درمان باشد اما ما حتی توان مالی این کار را هم نداریم.وقتی از او پرسیده شد که با توجه به مشکلات فرزندان آیا تحت پوشش بهزیستی هستند، پاسخ داد: طبق پیگیریهایی که آخرین بار یکسال پیش داشتیم موفق به تحت پوشش قرار گرفتن نشدیم و علت آن این بود که قرار بود برای برگزاری کمیسیون به ما اطلاع دهند اما هیچ خبری از طرف این نهاد برای فرزندانم نشد.جهانگیر افشانده، رئیس اداره بهزیستی شهرستان کهگیلویه نیز به ایسنا گفت: افرادی با مشکلاتی از جمله لکنت زبان، معلولیت جسمی حرکتی، شنوایی و بینایی تحت پوشش این نهاد هستند؛ باید مشکلات این خانواده بررسی شود که علت تحت پوشش قرار نگرفتن این خانواده چه مسالهای بوده و همچنین این خانواده باید مراجعه کنند و اگر شرایط آنها خیلی حاد باشد در سریعترین زمان ممکن برگزاری کمیسیون برای آنها انجام میشود و در اولین فرصت و در صورتی که سامانه اجازه دهد نسبت به ثبت آنها اقدام و مستمری برقرار می شود.وی افزود: در صورت تایید این خانواده از طرف کمیسیون و با توجه به نوع و شدت معلولیت برای آنها مستمری برقرار میشود هزینه درمان، هزینه مسکن، وام اشتغال و سایر خدمات ارائه میشود.رئیس کمیته امداد دهدشت هم اضافه کرده است، برای وصل شدن دوباره اشتراک برق، گاز و آب این خانواده اقدامات لازم انجام شده اما با توجه به فرسوده بودن بافت این خانه شرایط ارائه این خدمات وجود ندارد.مادر این خانواده با اشک و بغض حرف میزند و از مردم، خیرین، مسئولین و تمام کسانی که صحبتهایش را میشنوند میخواهد که به او و بچههایش کمک کنند و دوباره تنها خواسته اش را تکرار میکند؛ یک سقف و سرپناه برای خود و بچه هایش.لازم به ذکر است که در صورتی که افرادی تمایل به کمک به این خانواده دارند با ایسنا ۰۷۴۷۳۳۲۳۲۰۷۸ تماس بگیرند. به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید @sedayemardomdotnetThe post یک سقف؛ تنها آرزوی سوگند و ساغر appeared first on صدای مردم.
یک سقف؛ تنها آرزوی سوگند و ساغر
۵ آبان ۱۳۹۹