پریود مغزی

۳ اسفند ۱۳۹۱

علی مهتدی: شاید اکثر ما این خاطره مشترک را داشته باشیم که مخفیانه برای خرید نوار بهداشتی به سر کوچه فرستاده شدیم و با یک کیسه سیاه به خانه بازگشته باشیم. حرف از پریود و اینکه دوست یا آشنایی بداند که مادر و خواهرمان پریود شده‌اند، انگار مایه خجالت بود.
به خاطر دارم در زمان زلزله بم، دوستی بسیار مذهبی از شدت ناراحتی در برابرم به گریه افتاد؛ اما گریه‌اش نه برای قربانیان زلزله، بلکه برای چیز دیگری بود. می‌گفت به حال جامعه‌ای می‌گرید که شرم و حیا را از دست داده و در رسانه‌ها از لزوم ارسال هر چه سریع‌تر «نوار بهداشتی» برای زلزله‌زدگان صحبت می‌کند.

با ۳۴ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعیلینک مستقیم