سیدمصطفی تاج زاده: احمدی نژاد نمی تواند تکذیب کند، سکوت هم نشانه تایید است

۱۹ آذر ۱۳۹۲

کلمه – سیدمصطفی تاج زاده:
گزارش صد روزه رئیس جمهور با این که حقایق تکان دهنده ای از اوضاع اسفناک اقتصادی که به وی به ارث رسیده است برملا کرد، در مجموع مثبت و امیدبخش بود و فردایی بهتر را برای ایران و ایرانی ترسیم نمود.
طبیعی است که با آمار شوک آور آن گزارش، رئیس دولت قبلی خود را در معرض فشار زیادی ببیند. در حالی که نه قادر به تکذیب هیچکدام از آن هاست، زیرا قابل انکار نیست، و نه می تواند سکوت کند چون به معنای تأیید کامل سخنان دکتر روحانی خواهد بود.
براین اساس وی برای این که هم خود را از موضع اتهام خارج سازد و هم درباره آمار تأسف آور مذکور اظهارنظر ننماید، خواهان مناظره با دکتر روحانی شد. در حالی که خود بهتر از هر کس دیگر می داند که آثار شوم مناظره غیراخلاقی وی با مهندس موسوی هنوز برجاست و کاملاً از بین نرفته است. اساساً به دلیل رفتار غیرقانونی و غیراخلاقی او بود که در این دوره از انتخابات نامزدها از انجام مناظره های دو نفره محروم شدند.
به نظر من منظور آقای احمدی نژاد از تقاضای مناظره القاء این مسئله است که حرف زیادی برای گفتن دارد بدون آن که نظر خود را درباره آمار و اطلاعات غیرقابل دفاعی که در گزارش صدروزه بیان شد، اعلام کند. در عین حال این مسئله یک روی سکه است و روی دیگرش آن است که وی به هر حال حق دفاع از خود را دارد.
بنابراین ما باید از صداو سیما بخواهیم که به او فرصت دهد تا به سؤال ها و ابهام ها درباره عملکرد خویش جواب دهد. محروم کردن رئیس دولت قبلی از امکان پاسخ گویی وقتی به او انتقاد می شود نه حقوقی است، نه اخلاقی و نه سیاسی.
حقوقی نیست زیرا حق هر کس است که در همان رسانه ای که او را مورد انتقاد قرار می دهد، به دفاع از خود بپردازد. بگذریم از این که رئیس دولت قبلی در زمان ریاست خود مطلقاً از این حق دفاع نکرد، اما از دولت تدبیر و امید که رئیس آن یک حقوق دان است، انتظار می رود قاطعانه از این حق دفاع کند و سنت نیکی از خود به یادگار بگذارد. اخلاقی نیست زیرا ما هشت سال انتقاد کردیم که چرا صدا و سیما باید در انحصار آقای احمدی نژاد و حامیانش باشد تا یک طرفه اتهامات بیشماری را متوجه منتقدان خود از جمله رؤسای دولت های قبلی کند بدون آن که رسانه مذکور فرصت پاسخ گویی به آنان بدهد. به یاد داشته باشیم که مهم ترین اعتراض ما به اقتدارگراها به کار بردن معیارهای دوگانه توسط آنان است که عملی غیراخلاقی به شمار می رود. آن چه بر خود نمی پسندند بر دیگران روا می دارند و برای خود حقوقی قائلند که از دیگران دریغ می دارند. ما بر عکس باید با ملاک واحد با موضوعات مواجه شویم که شیوه ای اخلاقی و تصحیح کننده امور است. حق دفاع ندادن به رئیس دولت سابق فاقد وجاهت سیاسی نیز هست. چرا که صدا و سیما هر زمان که کانون قدرت، ثروت و رسانه مصلحت بداند و اراده کند در اختیار مقامات دولت نهم و دهم قرار می گیرد و مخالفت و موافقت دولت کنونی نقشی در این زمینه ندارد.
مگر ماه گذشته با خواست یا توافق دکتر روحانی بود که وزیر اقتصاد دولت قبل در صدا و سیما حاضر شد و از کارنامه خویش دفاع کرد؟ عقل سلیم حکم می کند در زمانی که مسئولیت قوه مجریه را به عهده گرفته ایم بکوشیم حق جوابگویی مقامات سابق و اساساً حق دفاع از خود را برای هر شهروندی که در رسانه ای مورد اتهام واقع می شود، در همان رسانه نهادینه نماییم. به بیان روشن تر در برابر تلاش اقتدارگراها برای اختصاصی و محدود کردن حقوق انسان ها، مساعی ما باید در جهت بهره مند نمودن همه ایرانیان از حقوق کامل مدنی و سیاسی خود باشد.
به این ترتیب حق دفاع از خود باید در منشور حقوق شهروندی نیز بیاید. با توجه به توضیحات فوق نحوه مواجهه صحیح با پیشنهاد مناظره چنان چه دولت انجام آن را به مصلحت ارزیابی نمی کند، آن است که رسماً و علناً خواهان آن شود که صدا و سیما زمان مناسبی را در اختیار آقای احمدی نژاد برای پاسخ گویی قرار دهد. هرچند به نظر می رسد ازاین پیشنهاد صدا و سیما استقبال چندانی نخواهد کرد زیرا نگران باز شدن پای رؤسای دولت های قبل تر و مشخصاً آقایان هاشمی و خاتمی به آن رسانه برای جواب گویی به اتهامات و انتقادهاست. ضمن آن که مدیریت صدا و سیما مایل به طرح مجدد برخی مسائل توسط رئیس دولت سابق نیست.
از سوی دیگر تصور می کنم آقای احمدی نژاد نیز روی خوش به این پیشنهاد نشان نخواهد داد. چرا که می داند آمارهای ارائه شده توسط دکتر روحانی به مردم غیرقابل خدشه است و مردم نیز خود نسبت به شرایط بد اقتصادی کشور اشراف پیدا کرده اند و اساساً یکی از مهم ترین دلایلی که اکثریت رأی دهندگان، دکتر روحانی را برگزیدند، سروسامان دادن به این وضع نابسامان است. توجیه تکراری آقای احمدی نژاد که علت اصلی این شرایط را تحریم های بین المللی بخواند یا کارشکنی مجلس و اصولگراها بداند، نه نزد مردم مسموع و مقبول است و نه صدا و سیما موافق طرح آن است.
به هر حال آقای احمدی نژاد می تواند به روش های دیگری درباره گزارش صد روزه دکتر روحانی نظر دهد. برای مثال با تهیه گزارش مکتوب به منظور انتشار در رسانه ها یا انجام مصاحبه مطبوعاتی با حضور همه خبرنگاران یا به صورت اختصاصی و یا با استفاده از فضای مجازی و نیز سخنرانی می تواند به نقد گزارش اقدام کند. اما وی مایل به انجام هیچ کدام از این کارها نیست چرا که خود را در موضعی نمی بیند که قادر به پاسخ گویی به پرسش های فراوان در مورد اوضاع ناگوار اقتصادی و نیز مسائلی از قبیل سازمان تأمین اجتماعی، دانشگاه ایرانیان، پرداخت دویست و پنجاه هزار توان ماهانه به هر ایرانی، استخدام پانصد هزار نفر در سال جاری و سرانجام فرصت سوزی چند ساله هسته ای و بلوکه شدن پول نفت کشورمان در بانک های خارجی باشد. و نمی تواند جواب قانع کننده ای ارائه کند که چرا با وجود درآمد افسانه ای نفت در هشت سال گذشته تورم ۱۰ درصدی در سال ۸۴ به ۴۰% در سال ۹۲، نقدینگی از ۷۰ هزار به ۵۰۰ هزار میلیارد تومان، رشد اقتصادی از مثبت ۵ به منفی ۵ رسید و چرا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی به بانک ها و صندوق اجتماعی و پیمانکاران بخش خصوصی برجا گذاشت و ارز را چند نرخی کرد و زمینه ساز میلیاردها تومان رانت و سوء استفاده شد.
نکته پایانی آن که اگر صدا و سیما از آقای احمدی نژاد دعوت نکند شایسته است دست کم یکی از روزنامه های اصلاح طلب صفحه ای را در اختیار وی قرار دهد تا او بتواند از عملکرد دولتش دفاع کند زیرا ما خود باید بیش و پیش از دیگران حق پاسخ گویی و شهروندی را رعایت و تثبیت کنیم.